قرون وسطی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) |
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۱:
=== جامعههای تازه ===
[[پرونده:Europe and the Near East at 476 AD.png|بندانگشتی|قبایل و پادشاهیهای [[بربرها]] پس از انقضای [[امپراتوری روم غربی]]]]
{{main|دوره مهاجرتها|سقوط امپراتوری روم غربی}}با پایان یافتن وحدتی که امپراتوری روم غربی ایجاد کرده بود، ساختار سیاسی اروپای غربی دستخوش تغییراتی گشت. گرچه جنبشهای مردمی که در این دوره روی داد را اغلب با نام یورشهای صحرانشینان میشناسند اما در حقیقت، این رویداد به اردوکشیهای نظامی محدود نبود و جمعیت بسیار زیادی به سرزمینهای امپراتوری مهاجرت نمودند. یکی از دلایل تقویت این جنبشها، دوری ورزیدن نجیبزادگان و سرشناسان روم غربی برای کمک مالی به سپاه امپراتوری و پرداخت نکردن مالیات برای سرکوب کردن این مهاجرتها بودهاست.<ref name="Brown122">Brown, ''World of Late Antiquity'', pp. 122–124</ref> امپراتوران سدهٔ پنجم در بیشتر اوقات بوسیلهٔ سران نظامی قدرتمند همانند [[:en:Stilicho|ستیلیچو]] (درگذشتهٔ ۲۰۸)، [[فلاویوس آییتیوس]] (درگذشتهٔ ۴۵۴)، [[:en:Aspar|آسپار]] (درگذشتهٔ ۴۷۱)، [[:en:Ricimer|رسیمر]] (درگذشتهٔ ۴۷۲)، یا [[:en:Gundobad|گوندوباد]] (درگذشتهٔ ۵۱۶)، کنترل میشد که بیشترشان هم یا رومی نبودند یا پیشینهٔ رومی شدنشان کوتاه بودهاست. با از میان رفتن خط وراثت امپراتوران روم غربی، بسیاری از پادشاهای هم که جایگزینشان گردیدند همین ویژگی را دارا بودند و کمکم ازدواج میان پادشاهان تازه و نجیبان رومی به کاری رایج بدل شد.<ref name="Wickham95">Wickham, ''Inheritance of Rome'', pp. 95–98</ref> اینکار باعث درهمآمیختگی فرهنگ رومی با فرهنگ قبایل مهاجم گشت و باعث شد اعضای مرد قبایل در مجالس مردمی بیشتر از هنگامی که دولت رومی پابرجا بود، در مورد مشکلات سیاسی اظهار نظر کنند.<ref name="Wickham100">Wickham, ''Inheritance of Rome'', pp. 100–101</ref> مصنوعات مادی برجای مانده از رومیها و مهاجمان در بیشتر اوقات شبیه به یکدیگرند و همچنین اشیای قبیلهای نیز براساس سبک ساخت کالاهای رومی، شکل داده شدهاند.<ref name="Collins100">Collins, ''Early Medieval Europe'', p. 100</ref> بسیاری از نوشتههای اندیشمندانه و فرهنگ مکتوب پادشاهیهای تازه برپاشده نیز بر پایهٔ عادتهای فکری رومی استوار شدند.<ref name="Collins96">Collins, ''Early Medieval Europe'', pp. 96–97</ref> یک تفاوت مهم این بود که سیاستهای جدید باعث کاهش یافتن تدیرجی میزان درآمدهای مالیاتی گردید. در نتیجه بسیاری از جوامع سیاسی نتوانستند هزینههای سپاهیانشان را با مالیاتها تأمین نمایند و در عوض تأمین مالی سپاهیان بر پایهٔ اعطای زمین یا به کرایه دادنش استوار گردید. در پی این رویداد میزان وابستگی و نیاز به درآمدهای مالیاتی روبه کاهش نهاد و همین باعث فاسد شدن [[:en:Roman Empire#Taxation|سیستمهای مالیاتی]] گردید.<ref name="Wickham102">Wickham, ''Inheritance of Rome'', pp. 102–103</ref> جنگهای داخلی و جنگ میان پادشاهیهای گوناگون به رواج یافت و در نتیجهٔ کمبود مواد غذایی، برده داری منسوخ گشت و جامعه هرچه بیشتر بهسوی روستایی شدن راندهشد.<ref name="Backman86">Backman, ''Worlds of Medieval Europe'', pp. 86–91</ref>{{efn-ua|
[[پرونده:Theoderic Quarter Siliqua 80000847.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Theoderic_Quarter_Siliqua_80000847.jpg|بندانگشتی|یک سکه از [[تئودوریک بزرگ|تئودریک بزرگ]]، رهبر [[اوستروگوتها]]، ضرب شدهٔ میلان متعلق به حدود سال ۴۹۱–۵۰۱ میلادی]]
در میان سدههای پنجم تا هشتم، فضای خالی سیاسی ناشی از نبود امپراتوری متمرکز روم بوسیلهٔ ملتها و اشخاص جدیدی پُر گردید.<ref name="Collins96"/> در اواخر سده پنجم، اوستروگوتها که قبیلهای گوتی محسوب میشدند در [[:en:Roman Italy|ایتالیای روم]] ساکن گردیدند و آنان که در زیر فرمانروایی [[تئودوریک بزرگ]] (درگشتهٔ ۵۲۶ م) قرار داشتند، یک [[:en:Ostrogothic Kingdom|پادشاهی]] مشترک با همکاری ایتالیاییها و اوستروگوتها برپا نمودند، که تنها مدت اندکی پس از مرگ تئودریک دوام آورد.<ref name="James82">James ''Europe's Barbarians'' pp. 82–88</ref> بورگوندیها در گُل ساکن شدند و پس از آنکه نخستین فرمانروایشان در سال ۴۳۶ م بدست هونها نابود گردید، پادشاهی دیگری در دهه ۴۴۰ میلادی برپا نمودند. این پادشاهی در سده پنجم و اوایل سده ششم و در میان شهر [[ژنو]] امروزی و [[لیون]] به رشد خود ادامه داد و سرزمین [[:en:Kingdom of Burgundy#First Kingdom of Burgundy (4th century - 534 AD)|بورگوندی]] ایجاد گردید.<ref name="James77">James ''Europe's Barbarians'' pp. 77–78</ref> در نقطه دیگری از سرزمین گُل، فرانکها و [[بریتونهای سلتی]] حکومتهای سیاسی کوچکی را برپا کردند. [[امپراتوری فرانک|پادشاهی فرانک]] در شمال سرزمین گل متمرکز شد که [[شیلدریک یکم]] (درگذشتهٔ ۴۸۱) به عنوان نخستین پادشاه آن شناخته میشود. آرامگاه او که در ۱۶۵۳ م کشف گردید، بخاطر همراه داشتن مقدار زیادی [[اثاث قبر|اثاثیه قبر]]، شامل سلاحهای مختلف و مقدار زیادی طلا بسیار مورد توجه قرارگرفتهاست.<ref name="James79">James ''Europe's Barbarians'' pp. 79–80</ref>
پادشاهی فرانک در هنگام فرمانروایی پسر شیلدریک، [[کلوویس یکم]] (۵۰۹–۵۱۱ درقدرت)، که بنیانگذار [[مروونژیها|دودمان مروونژیها]] نیز محسوب میشود، گسترش یافت و همچنین به دین مسیحیت درآمد. بریتونها، که از بومیان [[بریتانیای کبیر|بریتانیا]] – امروزه بریتانیای کبیر – محسوب میشدند در منطقهای که امروزه به نام [[برتانی]] شناخته میشود، ساکن گردیدند.<ref name="James78">James ''Europe's Barbarians'' pp. 78–81</ref>{{efn-ua|
این تهاجمات باعث شدند تا گروهای قومی کوچک زیادی نیز به اروپا منتقل شوند، هر چند این گروههای تازه به صورت متناسب در همه اروپا مستقر نگردیدند و بعضی مناطق سهم بیشتری از مناطق دیگر نصیبشان گردید. برای نمونه در سرزمین گل، مهاجمان بهطور گستردهای در شمال و شرق بیشتر از جنوب و غرب سکونت گزیدند. [[اسلاوها]] در [[اروپای مرکزی]] و [[اروپای شرقی]] و همچنین در شبهجزیره بالکان سکونت گزیدند. این موج ساکن شدن گروههای مختلف با تغییرات زبانی مناطق، همراه گردید. [[زبان لاتین]]، که زبان ادبی امپراتوری روم غربی محسوب میشد، رفتهرفته جایش را به زبانهای محلیای داد که ریشه در لاتین داشته و تکامل یافته اش محسوب میگردید ولی از لاتین نیز فاصله گرفته بود؛ این زبانها به نام [[زبانهای رومیتبار]] شناخته میشوند. این تغییر لاتین به زبانهای تازه، چندین قرن به طول انجامید. یونانی زبان امپراتوری بیزانس باقیماند، اما مهاجرت اسلاوها نیز باعث اضافه گردیدن [[زبانهای اسلاوی]] به اروپای شرقی گردید.<ref name="Davies235">Davies ''Europe'' pp. 235–238</ref>
خط ۵۳:
{{see also|لباسهای قرون وسطای آغازین|خوراکهای قرون وسطی}}در اروپای غربی، هنگامی که دیگران درگیر امورات مذهبی و کلیسا گشتهبودند و به امور غیرمذهبی توجهی نشان نمیدادند، برخی از خانوادههای نجیب و اشراف رومی از میان رفتند. ارزشهایی که برای [[ادبیات لاتین]] و [[:en:Education in Ancient Rome|آموزش]] آن قائل بودند، ناگهان ناپدید شد و اگرچه سوادآموزی همچنان اهمیتش را حفظ نمود اما بهسوی کاربردی شدن رفت و از حالت پیشینش که تنها نشانهٔ مقام اشراف و ثروتمندان بود، خارج شد. در سده چهارم میلادی، [[جروم|ژِروم]] (درگذشتهٔ ۴۲۰) در رؤیا دید که خداوند او را در مورد اینکه بیشتر وقتش را برای خواندن آثار [[سیسرون]] صرف میکند بجای آنکه به [[انجیل]] بپردازد، مورد ملامت و سرزنش قرار دادهاست. در سده ششم، [[گریگوری تور]] (درگذشتهٔ ۵۹۴) رؤیای مشابهی را تجربه کرد، او در رویایش بجای آنکه بخاطر خواندن [[سیسرون]] سرزنش شود، برای فراگیری [[تندنویسی]] مورد تنبیه قرارگرفت.<ref name="Brown174">Brown ''World of Late Antiquity'' pp. 174–175</ref> در اواخر سده ششم، بخش عمدهای از سفارشهای مذهبی کلیساها از موسیقی و هنر بجای کتاب تشکیل گردیدهبود.<ref name="Brown181">Brown ''World of Late Antiquity'' p. 181</ref> بیشتر تلاشهای روشنفکرانه به پیروی و تقلید از اندیشههای کلاسیک محدود گردید، اگرچه برخی [[:en:Early medieval literature|آثار درخور توجه]] نیز پدید آمدند، که با محتویاتی شفاهی نیز همراه بودند که امروزه از میان رفتهاند. نوشتارهای [[سیدونیوس آپولیناریس]] (درگذشتهٔ ۴۸۹)، [[کاسیودوروس]] (درگذشتهٔ [[:en:Circa|c.]] ۵۸۵) و [[بوئتیوس]] (درگذشتهٔ c. ۵۲۵) نوعی از آثار این دورهاند.<ref name="Brown45">Brown "Transformation of the Roman Mediterranean" ''Oxford Illustrated History of Medieval Europe'' pp. 45–49</ref>
تغییرات بر سبک زندگی افراد غیر روحانی نیز اثر گذارد و فرهنگ اشرافی بجای آنکه فعالیتهای ادبی را پیگیری کند، بر روی برپایی جشنهای بزرگ در سالنهای مجلل و رسمی متمرکز گشت. اشراف و نجیبزادگان از جواهرات و طلاهای بسیاری در پوشش خود استفاده میکردند. لردها و پادشاهان از همراهان جنگجوها که ستون فقرات نیروهای نظامیشان را شکل میدادند، پشتیبانی میکردند.
[[پرونده:Frühmittelalterliches Dorf.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Frühmittelalterliches_Dorf.jpg|چپ|بندانگشتی|بازسازی یک روستای دهقاننشین متعلق به دوران قرون وسطای آغازین در باواریا]]رویدادها و سبک زندگی جامعهٔ دهقانان بسیار کمتر از جامعهٔ اشرافی به صورت مستند ثبت و نوشته شدهاست. بیشتر اطلاعاتی که در دسترس قرار دارد از راه [[باستانشناسی]] و اسناد اندکی نیز که به جزئیات زندگی دهقانان پرداخته و از دوران پیش از سده نهم میلادی باقیماندهاند، بدست آمدهاست. بیشتر توصیفاتی که از طبقههای فرودست جامعه برجای مانده یا از قوانین حقوقی یا در میان نوشتارهایی است که بوسیلهٔ اشراف به نگارش درآمدهاند.<ref name="Wickham204">Wickham ''Inheritance of Rome'' p. 204</ref> الگوهای زمینداری در همهٔ غرب یکسان نبودهاست؛ در برخی مناطق الگوهای زمینداری بر خُرد کردن هرچه بیشتر زمینها استوار شده بود در حالی که در برخی مناطق دیگر، استفاده از قطعههای بزرگ زمین، رایج بودهاست. این تفاوتها باعث ایجاد تنوع گسترده جوامع دهقانی گردید، برخی از آنان به زیر سلطه زمینداران اشرافی درآمدند در حالی که برخی دیگر میزان بالایی خودمختاری داشتند.<ref name="Wickham205">Wickham ''Inheritance of Rome'' pp. 205–210</ref> نوع سکونت نیز بسیار گوناگون بود. برخی دهقانان در سکونتگاههای بزرگی زندگی میکردند که گاهی اوقات تا ۷۰۰ نفر در آن سکونت داشتند. دیگران نیز در گروههای کوچکی از خانوادهها زندگی میکردند و برخی دیگر نیز در مزارع جداگانهای که در حومهٔ شهرها قرار داشت، زندگی میکردند. همچنین مناطقی نیز وجود داشتند که ترکیبی از دو یا چندین نوع از این الگوها، در آنها بهطور همزمان وجود داشت.<ref name="Wickham211">Wickham ''Inheritance of Rome'' pp. 211–212</ref> برخلاف اواخر دوران روم، هیچ اختلاف شدیدی میان وضعیت قانونی دهقانان آزاد و اشراف وجود نداشت و یک خانواده دهقانی آزاد میتوانست تا با انجام خدمت نظامی و جنگیدن برای یک لُرد قدرتمند، در طی چندین نسل، به طبقهٔ اشرافی صعود نماید.<ref name="Wickham215">Wickham ''Inheritance of Rome'' p. 215</ref>
خط ۶۱:
{{main|فتوحات مسلمانان}}
[[پرونده:Map of expansion of Caliphate.svg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Map_of_expansion_of_Caliphate.svg|بندانگشتی|[[فتوحات مسلمانان]]{{legend|#a1584e|گسترش در زمان محمد، ۶۲۲–۶۳۲}}{{legend|#ef9070|گسترش در زمان خلفای راشدین، ۶۳۲–۶۶۱}}{{legend|#fad07d|گسترش خلافت بنیامیه، ۶۶۱–۷۵۰}}]]
در اواخر سده ششم و سده هفتم میلادی، باورهای مذهبی در امپراتوری بیزانس و ایرانشهر دستخوش تغییرهای گوناگونی شد. [[یهودیت]] دینی جذاب بود که پیروان تازهای میافت و حتی یکی از فرمانروایان [[مردم عرب|عرب]] نیز به آن گروید.{{efn-ua|
فتوحات اسلامی در میانهٔ سده هشتم میلادی به نقطه اوج خود رسید. شکست سپاهیان مسلمان در [[نبرد تور]] در سال ۷۳۲ م باعث شد تا فرانکها جنوب فرانسه را از مسلمانان بازپس گیرند اما دلیل اصلی توقف روند فتوحات اسلامی در اروپا به دلیل انقراض [[امویان|خلافت اموی]] و جایگزین آن با [[خلافت عباسیان|خلافت عباسی]] بودهاست. عباسیان، پایتخت خود را به [[بغداد]] بردند و توجهشان بیشتر به درگیریهای خاورمیانه معطوف گشت تا به اروپا، و همچنین کنترل قسمتهایی از سرزمینهای اسلامی را هم از دست دادند. وارثان بنیامیه به حکومتشان در شبهجزیره ایبری ادامه دادند و [[اغلبیان]] کنترل شمال آفریقا را بدست آورده و همچنین [[طولونیان]] نیز به فرمانروایان مصر بدل گردیدند.<ref name="Brown15">Brown "Transformation of the Roman Mediterranean" ''Oxford Illustrated History of Medieval Europe'' p. 15</ref> در میانهٔ سده هشتم میلادی، شرکای جدید اقتصادیای در مدیترانه پدیدار گردیدند و تجارت میان عربها و فرانکها جایگزین [[:en:Roman economy|اقتصاد رومی]] پیشین گشت. تجارت فرانکها برپایهٔ مبادلهٔ الوار، خز، شمشیر و برده را در برابر ابریشم و انواع دیگر پارچه، ادویه و فلزات قیمتی با عربها بنا شده بود.<ref name="Cunliffe427">Cunliffe ''Europe Between the Oceans'' pp. 427–428</ref>
|