نهاد، خود، فراخود: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Smilewhisperer (بحث | مشارکت‌ها)
←‏خود (ایگو): پاراگرافی به قسمت ایگو اضافه شد.
Smilewhisperer (بحث | مشارکت‌ها)
←‏خود (ایگو): مطالب بیشتری به قسمت ایگو اضافه شد.
خط ۱۵:
تبعیت از قوانین فرایند ثانویه [[تفکر]] .
بر طبق اصل واقعیت هدایت می شود. ایگو در جهت ارضای غرایز اید به صورت واقع‌گرایانه قدم بر می‌دارد به صورتی که در بلندمدت باعث سودش شود نه زیان<ref>Noam, Gil G; Hauser, Stuart T.; Santostefano, Sebastiano; Garrison, William; Jacobson, Alan M.; Powers, Sally I.; Mead, Merrill (February 1984). "Ego Development and Psychopathology: A Study of Hospitalized Adolescents". ''Child Development''. [[Blackwell Publishing]] on behalf of the [[Society for Research in Child Development]]. '''55''' (1): 189–194. [[Doi (identifier)|doi]]:10.1111/j.1467-8624.1984.tb00283.x.</ref>. همچنین فروید بیان اذعان می‌دارد که همچنان که ایگو سعی می‌کند بین اید و واقعیت خارجی میانجی باشد، اغلب خواسته‌های ناخودآگاه اید را زیر توجیحات عقلانی پیش آگاه خود می‌پوشاند که تعارض‌های اید را با واقعیت بپوشاندو واقعیت را در نظر بگیرد حتی وقتی اید سرسخت و غیر قابل انعطاف است. اصل واقعیت که ایگو بر اساس آن عمل می‌کند، یک مکانیسم تنظیمی است که باعث می‌شود فرد ارضای فوری خواسته‌هایش را به تعویق بیندازد و بتواند به طور بهنجار در جامعه زندگی کند. به عنوان مثال بتواند جلوی انگیزشی که باعث می‌شود فرد مال دیگری را تصاحب کند بگیرد و در عوض آن را خریداری کند<ref>Schacter, Gilbert, Wegner, Daniel (2011). ''Psychology'' (1. publ., 3. print. ed.). Cambridge: WorthPublishers. [[ISBN (identifier)|ISBN]] [[ویژه:BookSources/978-1-429-24107-6|978-1-429-24107-6]].</ref>.
 
ایگو ساختاری از ساز و کار شخصیت است که شامل عملکردهای دفاعی، دریافتی، ادراکی و اجرایی می‌شود. خودآگاهی در ایگو جای دارد در حالی که تمام فعالیت‌های ایگو خودآگاه نیستند. در ابتدا فروید از لفظ ایگو برای اینکه احساس خودیت را نشان دهد استفاده می‌کرد ولی بعدا آن را تغییر دارد تا به معنای طیفی از فعالیت‌های روانی از جمله قضاوت، تحمل کردن، سنجیدن با واقعیت، کنترل کردن، برنامه‌ریزی، دفاع، فرآوری اطلاعات، کارکرد عقلانی و حافظه شود<ref>Snowden, Ruth (2006). ''Teach Yourself Freud''. [[McGraw-Hill]]. pp. 105–107. [[ISBN (identifier)|ISBN]] [[ویژه:BookSources/978-0-07-147274-6|<bdi>978-0-07-147274-6</bdi>]].</ref>. ایگو تشخیص می‌دهد چه چیزی واقعیت دارد. ایگو به ما کمک می‌کند که به افکارمان انسجام بدهیم و معنای آنها را و جهان اطرافمان را درک کنیم<ref>Snowden, Ruth (2006). ''Teach Yourself Freud''. [[McGraw-Hill]]. pp. 105–107. [[ISBN (identifier)|ISBN]] [[ویژه:BookSources/978-0-07-147274-6|<bdi>978-0-07-147274-6</bdi>]].</ref>. «ایگو بخشی از اید است که مستقیما تحت تاثیر جهان خارجی قرار دارد. .... ایگو نماینده‌ی بخشی از روان است که آن را حس مشترک (عقل سلیم) و خرد می‌نامیم بر خلاف اید که محل احساسات اولیه است. حالت ایگو نسبت به اید شبیه حالت راکب و مرکوب است که همیشه باید مواظب قدرت بیشتر مرکب خود باشد و آن را رام نگه دارد با این تفاوت که اسب‌سوار این کار را با قدرت خودش انجام می‌دهد ولی ایگو نیروهای بخش‌های دیگری را برای این کار قرض می‌گیرد<ref>Freud,''The Ego and the Id'', ''On Metapsychology'' pp. 363–4.</ref>». «وضع ایگو از این هم پیچیده‌تر است زیرا در حقیقت سه ارباب دارد: جهان خارج، اید و سوپرایگو»<ref>Sigmund Freud (1933). p. 110</ref>
 
== فراخود (سوپرایگو) ==