ایمانوئل کانت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح محتوا
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱:
{{پانویس}}{{جعبه اطلاعات فیلسوف
|عنوان= ایمانوئل کانت
|سرشناسی=
خط ۴۰:
از مدارک دانشگاه مشخص نشده که او را برای رشته الاهیات ثبت نام کرده باشند. اما او به آموختن علوم طبیعی و به خصوص فلسفه و فلسفه علوم طبیعی و ریاضیات زیر نظر یوهان گوتفرید تسکه و مارتین کنوتسن پرداخت. <ref>{{Cite journal|last=KOHLHEIM|first=R.|last2=KOHLHEIM|first2=V.|date=2002-01-01|title=Duden. Familiennamen. Herkunft und Bedeutung. Bearb. (rec. R.A. EBELING)|url=http://dx.doi.org/10.2143/nk.34.1.505132|journal=Naamkunde|volume=34|issue=1|pages=87–91|doi=10.2143/nk.34.1.505132|issn=0167-5257}}</ref>
 
در سال 1746 اولین نوشته خود را با نام ''نظریاتی در مورد ارزش واقعی نیروی زنده منتشر کرد'' که ظاهراظاهراً برای تز دکترای خود آماده کرده بود اما در اعتراض به نظرات پروتستانها و استادش مارتین کنوتسن آن را به آلمانی منتشر می کند. وقتی پدر او در سال 1744 به سختی بیمار و در سال 1746 فوت می کند، نه تنها مجبور می شود هزینه خود بلکه هزینه دو برادر و خواهر کوچک تر از خود را نیز تامین کند. برای همین کونیگسبورگ را ترک می کند و به عنوان معلم سرخانه مشغول به کار می شود، ابتدا تقریباتقریباً تا سال 1750 نزد خانواده یکی از کشیشان اصلاح طلب به نام دانیل ارنست آندرش و سپس تا 1753 نزد خانواده ماژور برنهارد فریدریش فن هولزن. کانت همچنان در این سالها دانشجوی دانشگاه آلبرتینای کونیگسبورگ نیز بود. سومین موقعیت کاری وی نزد خانواده کیزرلینگ در قصر والدبورگ کاپوستیگال نزدیک کونیگسبورگ بود که راه را برای ارتباط با طبقه اجتماعی بالای آن شهر باز کرد.
 
در سال 1755 پایان نامه خود را ارایه می کند و فارغ التحصیل می گردد. وی در همین سال نیز اولین اثر مهم خود را منتشر می کند، ''تاریخ عمومی طبیعت و نظریه آسمانی،'' اما مورد توجه قرار نمی گیردنمی‌گیرد.
 
اولین درخواست او برای تدریس در رشته منطق و متافیزیک در دانشگاه اش در سال 1759 رد می شود. در سال 1764 پیشنهاد تدریس در رشته هنر شاعری را نمی پذیردنمی‌پذیرد. کانت از 1766 تا 1772 به عنوان دستیار کتابدار در کتابخانه قصر پادشاهی کار کرد و این اولین شغل ثابت وی بود. به علاوه وی در شهر ینا و ارلانگن هم تدریس می کرد تا این که بالاخره در سن 46 سالگی در سال 1770 کرسی پرفسورپروفسور رشته منطق و متافیزیک را در شهر کونیگسبورگ به دست می آورد. در همین سال اثر تازه اش را با عنوان اشکال و دلایل دنیای ذهنی و عقلی را منشر می کند. وی در سال 1778 درخواست وزیر فرهنگ شهر هاله را برای تدریس در دانشگاه معروف آن شهر با حقوقی بالاتر رد می کند. بین سالهای 1786 تا 1788 کانت رییس دانشگاه کونیگسبورگ می شود. در سال 1787 استاد آکادمی سلطنتی پروس در برلین می شود . 1794 عضو افتخاری آکادمی علوم سن پترتزبورگ می گردد.
 
کانت پانزده سال آخر عمر خود را با مشکلات حاد ماموران سانسور سپری کرد. در سال 1794 او را متهم به تحقیر بعضی از اصول متن مقدس مسیحی کردند. او تا سال 1796 همچنان به تدریس ادامه داد اما به او گفته شده بود که متون مذهبی اش را که با انجیل مطابقت ندارند تدریس نکند. شکاویه ای دوست او و ناشر ماهنامه برلین، یوهان اریش بیستر، در نزد پادشاه هم رد شد.
خط ۵۰:
[[پرونده:Kant doerstling2.jpg|بندانگشتی|کانت و هم‌نشینانش دور میز، امیل دورستلینگ]]
 
کانت اغلب به عنوان آدمی با برنامه دقیق و مشخص روزانه معرفی می شود که به خاطر احساس وظیفه، کاملاکاملاً بر کار خود متمرکز بود. اما این تماماتماماً درست نیست. وی در دوران دانشجویی ورق باز ماهر ی بود و در با بازی بیلیارد کمک هزینه تحصیل خود را در می آورد. در جمعی که او با علاقه حاضر می شد، به عنوان جوانی مودب و با لباسی مد روز به تن شناخته می شد و با دانش بی پایان خود دیگران را تحت تاثیر می گذاشت و با تعریف ماجراهای بامزه بدون این که خود بخندد باعث سرگرمی دیگران می شد. <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Hans Michel Schletterer: Joh. Friedrich Reichardt: Sein Leben und seine Werke. J. A. Schlosser, Augsburg 1865, S. 84}}</ref>
 
تنها تزیین خانه‌اش پرتره‌ای از [[ژان-ژاک روسو|روسو]] بود. خدمتکار او، که سربازی آموخته به نام مارتین لامپه بود، هر روز ساعت 4:45 او را با این جمله از خواب بیدار می کرد : "دیگر وقتش است!" و هر شب ساعت 22 به رخت خواب می رفت. صبحانه‌اش فنجانی چای و یک پیپ [[تنباکو]] بود. سپس برای درس‌گفتارهایش آماده می‌شد، که ۵ یا ۶ روز در هفته برگزار می‌شد، و ساعت ۷ یا ۸ صبح (با توجه به فصل) آغاز می شد. اغلب برای ناهار دوستانش را دعوت می کرد. اما بحث بر سر فلسفه را ممنوع کرده بود. با رفتن مهمانانش غالباً بر صندلی راحتی در اتاق نشیمن چرتی می‌زد. در ساعت ۵ بعد از ظهر، پیاده‌روی‌اش آغاز می‌شد که زمان آن بنا به قصه مشهور، چنان دقیق بود که ساکنان کونیگسبرگ می‌توانستند ساعت‌هایشان را تنظیم کنند. شب‌های کانت غالباً با معاشرت در خانه دوستان می‌گذشت.<ref>وود، آلن، کانت، ترجمه عقیل فولادی، تهران: نگاه معاصر، 1396، صص 44-45.</ref>
خط ۱۸۱:
حکم ذوق متضمن چیزی است که کانت «بازی آزاد» خیال و فاهمه در رابطه متقابل می‌نامد. مقصود از آزاد بودن، آن است که خیال تابع هیچ مفهوم از فاهمه نیست. این بازی آزاد، سبب هماهنگی دو قوه می‌شود و هر دو را جان می‌بخشد و سوژه، فعالیت ثمربخش هر یک از قوای ما را به شکل احساس لذت، تجربه می‌کند. این احساس لذت در نظریه کانت، لذت زیبایی شناختی یا تجربه زیبایی است. حکم زیبایی شناختی مقابل، یعنی دربارهٔ زشتی یک چیز، هنگامی است که تصور، فاهمه را از درک داده‌های خیال بازمی‌دارد، به طوری که قوای ما نمی‌توانند همکاری بی مخمصه ای داشته باشند.<ref>وود، آلن، کانت، ترجمه عقیل فولادی، تهران: نگاه معاصر، 1396، صص 259-260.</ref>
 
لذت زیبایی شناختی به نحو کلی انتقال‌پذیر است و چون ما موجودهایی اجتماعی هستیم که از توانایی ارتباط برقرار کردن با هم‌هم نوعانمان لذت می‌بریم، به لذت جنب و جوش متقابل قوا، لذت اجتماعی بودن نیز افزوده می‌شود - لذت داشتن احساسهایی که به نحو کلی انتقال‌پذیر و با دیگران شرکت‌پذیرند.<ref>وود، آلن، کانت، ترجمه عقیل فولادی، تهران: نگاه معاصر، 1396، ص 260.</ref>
 
=== آزادی اراده ===
خط ۲۶۷:
{{مستند کردن}}
{{فلسفه}}
 
{{فلسفه قاره‌ای}}
{{متافیزیک}}
سطر ۲۷۷ ⟵ ۲۷۶:
{{فلسفه اجتماعی و سیاسی}}
{{فلسفه اخلاق}}
{{لیبرالیسم}}
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:کانت، ایمانوئل}}
 
[[رده:ایمانوئل کانت]]
[[رده:اخلاق وظیفه‌گرا]]