سیندخت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
توضیح کوتاه دلیل اختلاف کابلیان و زابلیان برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۱۷:
وقتی که مهراب از مهمانی زال برگشت <ref>زال و گردانش چند روزی بود در دشت کابل اردو زده و مهراب مرزبان کابل محسوب میشد.</ref> سیندخت از او دربارهٔ مهمان ناخوانده پرسید، که چگونه مردیست، آیا برازنده تاج و تخت هست، خوی و خصلت آدمی دارد، دنبالهرو اساطیر و نامآوران گذشته میباشد و هر آنچه که زیبندهٔ یک پادشاه مقبول بود راجع به زال از مهراب پرسید. ظاهراً بحث فوق با حضور رودابه انجام شد و او نیز پاسخ پدر را میشنید.
مهراب شیفتهٔ زال گشته بود. یال و کوپال او را برازندهٔ پهلوانی و پادشاهی میدانست امّا از یک عیب زال دلسرد بود و آن موهای سفید و پیرگونه زال بود ولی سایر ویژگیهای زال را شایسته میدید. توصیف مهمان ناخواندهٔ مرزهای کابل برای مرزبان اینگونه بود که مهراب زال را نزد خانواده بسیار ستود. احتمالاً اختلاف عقیدتی و آئینی نیز میان کابلیان و زابلیان مطرح بوده است چرا که مهراب از تبار ضحاک و [[خاندان سام|نیرمیان]] از وفاداران به تبار فریدون بودند. ولی هنگامیکه مراسم رسمی عقد و ازدواج در حال انجام شدن بود [[رودابه]] تلویحاً ابراز کرد که شوهرش را به کیش و آئین نیاکان یا همان آیین [[ضحاک]] باشد، تشویق خواهد کرد.
سختترین دوران حیات سیندخت زمانی است که شوهرش [[مهراب کابلی|مهراب]] از راز میان رودابه و زال آگاه شده خشمگین وارد کاخ شد و پس از مشاجره سخت با همسرش سیندخت، برخاست تا به اتاق رودابه رفته و او را هلاک نماید. مادر متوجه وضعیت وخیم شد ناچار باید جلوی فاجعهای را بگیرد، این بود که با دو دستش محکم کمر مهراب را چسبید و مانع حرکت او شد، سپس به انواع زبان و طراریها از مهراب خواست تا حل معضل را به او واگذارد:
|