بخش دوم مربوط به احادیثی است که در مخالفت با اهل تصوف روایت شدهاست:▼
از این منظر روایات به دو گروه روایات موافق و روایات مخالف تصوف تقسیم شدهاند:
در گروهی از روایات موافق که عموماً سرسلسله تمامی فرق تصوف را به امام اول شیعیان علی (د. ۴۰ ق) میدانند. از وی نقل شدهاست که گفتهاست:
۱. «التّصوّف اَرْبَعَةُ اَحْرُفٍ، تاءٌ و صادٌ و واوٌ و فاءٌ. التّاء: ترکٌ و توبةٌ و تُقی؛ و الصّادٌ: صبرٌ و صِدْ و صَفاءٌ؛ و الواو: وردٌ و وُدٌّ و وَفاءٌ؛ و الفاء: فردٌ و فقرٌ و فناءٌ.» تصوف چهار حرف است: تصوّف چهار حرف است: تاء و صاد و واو و فاء. تاء: ترک دنیا و توبه و پرهیزکاری است؛ و صاد: صبر و راستی و صفای دل است؛ و واو: دوستی و توجّه به ورد و دعا و وفای به عهد است؛ و فاء: تنها بودن از خلق و فقر الی اللّه و نیستی و فانی شدن از انانیت است.»
۲. حدیث منسوب به پیامبر اسلام: مَنْ سَرَّهُ اَنْ یجْلِسَ مَعَ اللّه فَلْیجْلِسْ مَعَ اَهْلِ التَّصَوُّف(۷۹). هر کس میخواهد با خداوند همنشین شود با اهل تصوف همنشین شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مثنوی معنوی|نام خانوادگی=مولوی|نام=جلالالدین محمد|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=دفتر اول بخش ۸۳}}</ref>
۳. حدیث: لاتَطْعَنوا اَهْلَ التّصوفِ وَ الْخِرَقِ فَاِنَّ اخلاقَهُم اخلاقُ الانْبیاء و لباسَهُم لباسُ الانْبیاء(۸۰) به اهل تصوف طعنه نزنید که اخلاق آنها اخلاق انبیاست و لباس آنها لباس انبیاست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کشف الخطاء و مزیل الالباس|نام خانوادگی=اسماعیل بن محمد|نام=الجراحی|ناشر=مکتبة العلم الحدیث|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=425}}</ref>
۴. حدیث منسوب به امام اول شیعیان در کتاب عوالی الئالی: التصوف مشتق من الصوف و هو ثلاثة أحرف ص و ف فالصاد صبر و صدق و صفا و الواو ود و ورد و وفاء و الفاء فقر و فرد و فناء.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عوالی الئالی|نام خانوادگی=احسائی|نام=ابن ابی جمهور|ناشر=انتشارات سیدالشهداء|سال=1403|شابک=|جلد=4|مکان=قم|صفحات=105}}</ref>
▲بخش دوم مربوط به احادیثی است که در مخالفت با اهل تصوف روایت شدهاست:
در اینجا بیشتر احادیث در کتب متآخر و بعد از صفویه بخصوص از زمان [[شیخ حر عاملی]] (متوفای ۱۱۰۴ هـ ق) صاحب کتاب [[وسائلالشیعه|وسائل الشیعه]] در کتابی به نام [[الاثنی عشریه]] نقل شدهاست. در این کتاب روایاتی در انکار و نکوهش آنان نقل شدهاست.