لرد لاس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Movenster (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Movenster (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۹:
 
==داستان==
گروبیچ "گروبز" گریدی نوجوانی است که به همراه پدر و مادر و خواهرش زندگی می‌کند. گروبز مانند بسیاری از همسالانش مشکلات زیادی با خانواده خود دارد از جمله اینکه خانواده‌اش تعصب زیادی روی شطرنج دارند و او را مجبور می‌کنند که مدام شطرنج بازی کند. روزی خانواده‌ی او به بهانه‌ی دیدن رقص باله از خانه بیرون می‌روند و گروبز را به عمه کیت می‌سپارند. گروبز که به این مسئله مشکوک است مخفیانه به خانه می‌رود و در آنجا با شیطانی ترسناک به نام لرد لاس و نوچه هایش وین سر سوسماری و آرتری، بچه‌ی جهنمی مواجه می‌شود که به شکل فجیعی پدر و مادر و خواهرش را قتل عام کرده‌اند. گروبز با کمک جادو از مرگ حتمی بدست آنها نجات پیدا کرده و فرار می‌کند.
با حملهٔ شیاطین خانوادهٔ او نابود می‌شوند وگروبز تنها می‌ماند به خاطر حرف‌هایی که از شیاطین میزند او را به آسایشگاه می‌برند پس از مدتی عمویش که درویش نام دارد به دیدارش می‌آید و می‌گوید که هر چه که دیده حقیقت دارد حتی عکس‌هایی از آن شیاطین را بهش نشان می‌دهد. گروبز را به خانه‌اش می‌برد و گروبز برادر ناتنی اش، بیل-ای، که از پدر با او هم خون است را ملاقات می‌کند بیل-ای در نزدیکی درویش زندگی می‌کند وگمان می‌کند که درویش پدرش است.
 
درویش برای گروبز نفرین خانوادگی گریدی‌ها را می‌گوید که بعضی از نوجوان‌های این خانواده تبدیل به گرگ نما می‌شوند و تعدادی خانواده‌های گرگ نماها برای فرار از واقعیت مجبور می‌شوند که از ارباب شیطانی که لرد لاس نام دارد کمک بخواهند البته لرد لاس هم این کار را بدون دست مزد انجام نمی‌دهد یکی از آن‌ها با لرد لاس شطرنج بازی می‌کند و دیگری به مبارزه با نوچه‌های لرد لاس می‌پردازد هرکدام از گریدی‌ها که در کارش موفق نباشد هرسه تایشان می‌میرند پس از پیروزی یکی از مبارزان به سرزمین شیاطین می‌رود و مبارزه را ادامه می‌دهد و والدین گروبز همین گونه برای نجات خواهرش که گرگ نما شده بود کشته می‌شوند.گروبز و بیل-ای درویش رادرحال جمع اوری لاشه های حیوانات میبینند .بیل-ای حدس میزند که اون هم یک گرگینه است.کمی بعددرپی ماجراهایی شخص بیل-ای تبدیل به گرگ نما می‌شود وانهاتصمیم به نجات وی میگیرند که درجریان نبرد گروبز با کلکی زیرکانه از علاقه ای که لرد لاس به درد و اندوه انسان ها دارد جهت پیروزی استفاده میکند وبهمراه عموی خوداورابرای اولین بارشکست میدهند.شخصیت لرد لاس که یک ارباب شیطانی است تنها دراین قسمت از مجموعه نیامده است بلکه وی در تمامی کتاب های این مجموعه ی شگرف ،نقش دارد.
دیدن صحنه های فجیع اجساد والدینش ضربه‌ی روحی سختی به او وارد کرده و باعث بستری شدن او داخل یک مرکز روان درمانی می‌شود. هیچ کس حرف او را باور نمی‌کند و به وجود شیاطین اعتقادی ندارد به جز عموی عجیب و غریبش درویش گریدی، که به او کمک می‌کند و در مورد وقایع برایش توضیح می‌دهد و او را با خود به روستای کارشری ویل می‌برد تا با او زندگی کند. درویش یک خانه‌ی بزرگ و ترسناک دارد که به تنهایی در آن زندگی می‌کند.
 
با گذشت زمان گروبز می‌تواند با غم مرگ خانواده‌اش کنار آمده و در کارشری ویل برای خود دوستانی پیدا کند. از جمله بیل-ای اسپلین و میرآ فلیم که به او کمک های زیادی می‌کنند. بیل-ای بعد از مدتی که از آشنایی آنها می‌گذرد به گروبز اطلاع می‌دهد که به احتمال زیاد درویش گرگ‌نما است. گروبز باور نمی‌کند ولی با شواهد بیل-ای مجبور می‌شود که مواظب عمویش باشد. در شبی که ماه کامل می‌شود و احتمال می‌رود که درویش به گرگ تبدیل شود، گروبیچ و بیل-ای او را تعقیب می‌کنند ولی با کمال ناباوری می‌فهمند که بیل-ای گرگ‌نما است. درویش و گروبز برای درمان بیل-ای (که معلوم می‌شود برادر کوچکتر گروبز از یک مادر دیگر است) به لرد لاس خواهش می‌کنند درست مثل خانواده‌ی گروبیچ که برای درمان گرتلدا به لرد لاس مراجعه کردند.
 
لرد لاس تنها تحت شرایط سخت حاضر به درمان بیل-ای است و آن این است که آنها باید حین مبارزه‌ی یک نفر با وین و آرتری، با لرد لاس شطرنج بازی کنند و اگر بتوانند شطرنج را برنده شوند یک نفر برای یک مبارزه‌ی سخت راهی قلمرو تار عنکبوتی لرد لاس می‌شود. سرانجام درویش و گروبز به مصاف لرد لاس می‌روند و گروبز با کمک جادو‌های درونی، ارباب شیطانی را روی صفحه شطرنج شکست می‌دهد. بیل-ای درمان شده و به یک انسان معمولی تبدیل می‌شود و درویش برای مبارزه‌ای سخت به قلمرو لرد لاس می‌رود.
 
گروبز واقعیت اینکه او برادرش است را مخفی می‌کند و طی یکسال از بدن درویش که روحی ندارد مواظبت می‌کند. در طی این یک سال، گروبز دوستانی در مدرسه پیدا کرده و از لحاظ فکری و جسمی رشد می‌کند. در انتها درویش مبارزه‌ی خود را پیروز شده و به جسم خود برمی‌گردد تا در کنار گروبز باشد.
 
یکی از مواردی که این مجموعه رابسیار لذت بخش ،هیجان انگیز والبته نسبت به کتاب های هم نوع خودش متمایز میکند ،ارتباط بین عناوین کتاب هاوشخصیت هاست که به مرور اشکارمیشود.
{{نبرد با شیاطین}}
== منابع ==
{{پانویس}}