ملت‌سازی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mahmudgholipur (بحث | مشارکت‌ها)
جز کاما و تصحیح ترجمه و بهبود تعریف
Oloumej (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح سجاوندی، اصلاح فاصلهٔ مجازی
خط ۴:
تعریف: توسعه رفتارها، ارزشها، زبان، نهادها و ساختارهای فیزیکی که تاریخ و فرهنگ را روشن می‌کند، وضع حاضر را تجسم بخشیده، حفاظت می‌کند و هویت آینده و استقلال یک ملت را تضمین می‌کند.
 
به گفته [[:en:Andreas_Wimmer|آندریاس ویمر]] ، دانشمند [[علوم سیاسی]] [[دانشگاه کلمبیا]] ، سه عامل برای تعیین موفقیت ملت سازی در طولانی مدت نقش اساسی دارد:
 
* ایجاد ساختارهای مدنی در [[جامعه]]
* توزیع امکانات عمومی در کل [[میهن|سرزمین]] حوزه شمول ملت
* ایجاد بستر گفتمان مشترک بین مردم
 
در دوران جدید، ملت سازی به ویژه در بین ملل افریقایی، بالکان و یا خاورمیانه برای باز تعریف جمعیت سرزمین هایسرزمین‌های که توسط قدرت هایقدرت‌های استعماری یا امپراتوریها، بدون در نظر گرفتن مرز هایمرز‌های قومی، مذهبی و...و… ایجاد شده اندشده‌اند بسیار حائز اهمیت است و بدون آن امکان ایجاد نهادهای ملی پایدار و منسجم متصور نیست.
 
در این راستا ایجاد نماد هانماد‌ها مشترک مانند [[پرچم]] ها،‌ها، [[سرود ملی|سرودها]]، [[روز ملی|روزهای ملی]]، خطوط هوایی ملی، [[زبان ملی|زبان هایزبان‌های ملی]]، [[اسطوره]] های‌های ملی و...و… بسیار مفید اند.اند؛ که باید در سطح بالاتر به [[هویت ملی]] با تشکیل گروه هایگروه‌های [[قومیت|قومی]] و نژادی و [[زبان|زبانی]] مختلف در یک ملت با لحاظ کردند هویت قومی منجر گردد چرا که در بسیاری از موارد در [[استعمار|دوران استعمار]] به عمد برای ایجاد شکاف در بین مردم با جابه جای هاجای‌ها یا روش هایروش‌های مختلف، حاکمیت سعی بر ایجاد جمعیت ناهمگن قومی نموده اندنموده‌اند.
 
اگر تعادل بین هویت قومی و [[هویت ملی]] به شکل مناسب برقرار نگردد نه تنها ملت سازی رخ نخواهد داد، که رقابت هایرقابت‌های قومی و [[قبیله‌گرایی|قبیله گرایی]] تمایلات [[تجزیه‌طلبی|جدایی طلبانه]] و تجزیه ملت را به دنبال خواهد داشت. مانند تلاش [[بیافرا]] برای جدایی از [[نیجریه]]  یا تقاضا مردم [[سومالی]] در منطقه اوگادن [[اتیوپی]] برای استقلال کامل. در آسیا بعد از استقلال هند از بریتانیا منجر به تجزیه هند به دو بخش [[هند]] و [[پاکستان]] و سپس تجزیه [[پاکستان شرقی]] به شکل کشور [[بنگلادش]] از نمونه هاینمونه‌های بارز سوء مدیریت استعمار در ایجاد ترکیب هایترکیب‌های جمعیتی نامناسب و تفکیکات مذهبی و قومی در قالب یک کشور واحد تحت سیطره استعمار بوده اندبوده‌اند.
 
مشابه همین اوضاع باعث مشکلات متعددی در [[سودان]] و [[نسل‌کشی رواندا|نسل کشی رواندا]] و بسیاری کشور هایکشور‌های افریقا نیز در تاریخ معاصر مشاهده شده که سرزمین هایسرزمین‌های جدید التاسیس، استقلال یافته از استعمار با توجه به عدم انسجام قومی، مذهبی، نژادی در داخل کشور حتی پس از سالها هاسالها‌ها امکان دست یابی به تعریف جدید از ملت واحد نرسیده اندنرسیده‌اند.
 
باید توجه داشت که بین دولت سازی و ملت سازی هنوز برخی ابهام هاابهام‌ها وجود دارد که برخی اوقات اختلاف آنها به شکل صحیح درنظر گرفته نمیشودنمی‌شود. در مورد اولی منظور ایجاد زیر ساخت هاساخت‌ها و نهادنهاد‌های های  دولتی است ولی در مورد دومی به هویت ملی اشاره دارد.
 
از این رو  اخیراً یکی از تعاریف مقبول تر که ارتباط بین دولت سازی و هویت ملی را در ملت سازی در کنار هم قرار دادهداده‌است است "«استفاده از قوه قهریه دولت برای پیگیری تحقق انتقال پایدار ملت به دمکراسی"» را روشی برای ملت سازی می دانندمی‌دانند که با ترکیب سرمایه گذاری، استفاده از نیرو نظامی، نهاد هاینهاد‌های حاکمیتی و استفاده از تبلیغات برای ایجاد و تقویت هویت ملی و هویت قومی به مقصود می رسدمی‌رسد که نمونه هاینمونه‌های موفق آن کشور هایکشور‌های چون [[کانادا]]، [[استرالیا]]، [[ایالات متحده آمریکا|ایالت متحد آمریکا]] اند که ضمن تنوع جمعیتی و قومی و حتی پذیرش مدام مهاجر توانستند ملت واحده و هویت ملی خود را ایجاد نمایند.
 
== منابع ==