چند هم چون فاخته کاشانه جو - کو و کو و کو و کو و کو و کو <ref>مولوی، جلال الدين محمد بن محمد ، مثنوی معنوی،دفتر ششم به تصحيح رينولد نيكلسون – تهران : هرمس 1386صفحه 1053</ref> و جواب شبلی فاخته را : هو و هو <ref>تاریخ تحلیلی پنج هزار سال ادبیات داستانی ایران ، صوفیانهها و عارفانهها ،بخش اول ، نادر ابراهیمی – تهران :پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی – چاپ دوم 1377،صفحه 295.</ref>
;فرهنگ عرب
نام فاخته از کلمه عربی ''فَختِ'' گرفته شدهاست. [[کنار (سرده)|کنار]] میوه درخت [[سدر]] است. این درخت در ایام بهار در خوزستان میوه میدهد. مردم [[عرب خوزستان]] در فرهنگ عامه خود بر این باورند که فاختهٔ مادر هنگام رسیدن میوه درختُ کنار، میخواهد در دهان جوجه اش میوه کنار بگذارد.
فاختهٔ کوچک به دلیل وجود یک دانهٔ درشت در گلویش نمیتواند کنار را ببلعد. مادر این پرنده هر چه سعی میکند به جوجه اش غذا بدهد به نتیجه نمیرسد، به همین دلیل در رثای جوجه اش شروع به نالیدن میکند که این ناله در بین مردم به صورت شعری کوتاه حفظ شدهاست. (''یا فاختی، یا فاختی، یا بنتی، طاح النبگ ما ذگتی'').
این قطعه کوتاه را کوچک و بزرگ از پیرزن کهنسال کنار درب تکیدهٔ خانه نشسته تا کودک آوازه خوان هنگام بازگشت از مدرسه و مادری برای نوزاد شیرخوارهاش به عنوان لالایی میخوانند.
پرنده مادر شعری را به صورت آواز برای فاخته کوچکش میخواند. پرنده مادر این شعر را به عربی این گونه تکرار میکند (''یا فاختی، یا فاختی، یا بنتی، طاح النبگ ما ذگتی'') به معنای ای فاخته، ای فاخته، ای دخترم، میوه کنار رسید و تو آن را نچشیدی.
این است که همه ساله این پرنده در فصل بهار برای جوجهاش میخواند که نشان از توجه مردم آن زمان به طبیعت را دارد. اما این شعر در بخشهای دیگر [[عرب]]نشین به شکلی دیگر خوانده میشود و در آن مناطق به جای اینکه فاخته مادر به میوه کنار اشاره بکند، به درخت نخل و میوه رطب اشاره دارد و میگوید: «یا فاختی، یا بنتی، '''طاح الرطب''' ما ذگتی» یعنی ای فاخته، دخترم، رطب {میوه نخل} رسید و تو آن را نچشیدی.<ref>[http://anthropology.ir/node/14241 انسانشناسی و فرهنگ، قاسم منصور آل کثیر]</ref><ref>دکتر:، العلوی، هادی، «''(عالم الطیور والحیوانات) ''»، دارالعودة، بیروت، لبنان، چاپ سال ۱۹۸۸ مبلادی به (عربی).</ref><ref>طاءالله، سمیر، ''(موسوعة المعلومات العامة) ''. دار عطاءالله للنشر والتوزیع، بیروت، لبنان، چاپ هشتم، سال انتشار ۱۹۸۴ میلادی به (عربی).</ref>
در لسان العرب آمدهاست که الفاخِته مفرد فواخت است و آن نوعی از کبوتران طوقی است. همچنین ابن بری و او از ابن جوالیقی ذکر کرده که کلمه فاخته از واژهَ فختِ که به معنی نور مهتاب است گرفته شده است.{{مدرک}}