در دورهٔ تکوینِ شیوههای التقاطی در [[نقاشی ایرانی]]، نقاشی سنتیْ قالبهای تازهای در روندِ وامگیری از [[طبیعتگرایی (هنر)|طبیعتگراییِ]] اروپایی را بهدست میآورد. سرآغازِ این دورهٔ دویست ساله، ارتباط با جهان غرب و آشنایی با هنر اروپایی بود که به [[فرنگی سازی|فرنگیسازی]] انجامید. راههای این آشنایی، افزونبر آثار هنر اروپایی در ایران و برقراری ارتباط با نقاشان اروپاییِ مقیمِ [[اصفهان]]، [[نقاشی جلفای نو]] و [[نقاشی گورکانی]] نیز بود. [[رویین پاکباز]] میگوید جلبِ هنرمندانی مانند [[محمد زمان]] به طبیعتپردازی، از سرِ تقلیدِ ناآگاهانه یا نوعی طبعآزمایی نبود، بلکه دگرگونی در نقاشیِ آن روزگار با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی ضروری مینمود. ورودِ موضوعاتِ تازهای مانند [[گل و مرغ]]، چهرهنگاری و منظرهسازی به نقاشی ایرانی، و تکنیکهایی مانند [[نقاشی رنگ روغن]] بر دیوار و [[بوم نقاشی|بوم]]، [[نقاشی لاکی]] روی [[قلمدان]] و جعبه و آینه از دیگر نتایجِ فرنگیسازی بود؛ اما در همهٔ اینها ردپایی از سنتِ کهنِ تزیین و ظریفکاری بهچشم میخورد.<ref>{{پک|پاکباز|۱۳۸۶|ف=نقاشی ایرانی|ک=دائرةالمعارف هنر|ص=۵۷۷|رف=نقاشی}}</ref> پیامدِ فرنگیسازی در نقاشیِ ایرانی، [[پیکرنگاری درباری]] بود که در اواخر سدهٔ هجدهم میلادی آغاز شد و در عصرِ فتحعلیشاه به اوج خود رسید. با آنکه این مکتب از عناصرِ طبیعتگراییِ اروپایی بهره برد، اما به شیوهٔ سنتیِ آرمانیِ نمایشِ واقعیت در نقاشی ایرانی وفادار ماند.<ref>{{پک|پاکباز|۱۳۸۶|ف=پیکرنگاری درباری|ک=دائرةالمعارف هنر|ص=۱۴۷|رف=پیکرنگاری}}</ref> ویژگیهای کلی این مکتب عبارتند از: [[ترکیببندی]] متقارن و ایستا با عناصری افقی، عمودی و یا منحنی، و انتخاب رنگِ محدود با غلبهٔ رنگهای گرم و بهویژه قرمز.<ref>{{پک|پاکباز|۱۳۸۴|ک=نقاشی ایران|ص=۱۵۱}}</ref> در این مکتب، نمایشِ پیکر انسانی بدون شبیهسازی اهمیت بنیادین دارد. پیکرهها نمونهوار و قراردادی تصویر میشوند و هدف، نشاندادنِ جلال و شکوهِ شخصیتهاست. این مکتب در آثار نقاشانی چون [[محمدصادق (نگارگر)|محمدصادق]]، [[باقر (نگارگر)|باقر]] و [[میرزابابا اصفهانی|میرزابابا]] به کمال خود رسید و سپس در آثار [[مهرعلی نقاش|مهرعلی]]، [[محمدحسنمحمدحسن، (نگارگر)|محمدحسن]]، [[ابوالقاسم (نگارگر)|ابوالقاسم]] و [[آقا احمد|احمد]] ادامه یافت.<ref>{{پک|پاکباز|۱۳۸۶|ف=پیکرنگاری درباری|ک=دائرةالمعارف هنر|ص=۱۴۷–۱۴۸|رف=پیکرنگاری}}</ref> پیکرنگاری درباری نخستین سبکِ منسجمِ نقاشیِ ایرانی پس از سقوطِ [[ایران صفوی|صفویه]] است و در آن تلفیقِ سنتهای ایرانی و اروپایی در فرمی پالایششده و شکوهمند نمایش داده میشود.<ref>{{پک|پاکباز|۱۳۸۴|ک=نقاشی ایران|ص=۱۵۱}}</ref> پس از مرگ فتحعلیشاه، مکتب پیکرنگاری درباری نیز رو به افول گذاشت و عصر محمدشاه دوباره شاهدِ نابسامانی در نقاشی درباری بود. از دیگر سو، بیرون از حیطهٔ دربار، انواع نقاشیْ بازاری برای خویش یافتند.<ref>{{پک|پاکباز|۱۳۸۴|ک=نقاشی ایران|ص=۱۵۸}}</ref>