محمد نجیب‌الله: تفاوت میان نسخه‌ها

'''دوکتور Doctor نجیب‌''' ‌''' (۶ اوت ۱۹۴۷ – ۲۸ سپتامبر ۱۹۹۶) [[دوکتور Doctor]]، [[دیپلمات]] [[افغانستان]]، رئیس [[خاد|سازمان امنیت ملی افغانستان]]<ref>[http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2016/09/160912_mar_dr_najib_profile آقای نجیب‌ کی بود؟]،(شاخه KGB شوروی در افغانستان) و پنجمین [[فهرست رئیس‌جمهورهای افغانستان|رئیس‌جمهور افغانستان]] و آخرین رئیس‌جمهور حکومت [[جمهوری دموکراتیک افغانستان]] بود. پیش از ریاست جمهوری مقام ‌های مختلفی را در [[جمهوری دموکراتیک افغانستان]] در اختیار داشت و از دانشگاه کابل فارغ‌ شده‌بود. نجیب‌ هنگام [[انقلاب 7 اردیبهشت /ال ثور]] و شکل‌گیری [[جمهوری دموکراتیک افغانستان]] کارمندی ساده بود که سپس در زمان رژیم [[حفیظ‌الله امین،آوغانامین ]] به ایران سفیر شد.درحکومت[[ببرک کارمل،فارسی زبان ]] به عنوان رئیس [[خاد|(شاخه KGB در افغانستان)]]جایگزین شد و یکی از ا عضای [[دسته‌بندی سیاسی|بخش]] [[پرچم (حزب)]] بود.با سرکار آمدن گورباچف در شوروی،که خواست ارتش کمکی خود را از افغانستان بیرون کند، چون نجیب پشتون/آوغان مورد اعتماد ک.گ.ب/KGB بود، نخست ببرککارمل (استاد و رهبرش) فارسی زبان را بدستور شوروی، و خواست خودش توسط یک کودتای سفید از قدرت برکنار نمود، گویا ایشان بیمار می‌باشند!؟((در پلینونم 18حزب))که خود کارمل در مصاحبه‌هایش این را رد نمود.سپس بزودی مبارزه و پاک کاری در برابر کارملیست ها شروع شد، عکس کارمل از همه جا دور شد و کسی اجازه نداشت در دفتر کارش آویزان کند، (بجای مبارزه در برابر دشمن مشترک یعنی تروریستان اشرار زیرنام مجاهدین)،حزب که تا حال دو پارچه یعنی خلق(%99 پشتونها) و پرچم(همه شمول)بود، شاخه طرفدران کارمل به آن اضافه شد. نجیب به بی‌رحمی با طرفداران کارمل برخورد نمود، به زندان انداختن برادرش محمود بریالی، وخود کارمل را به شوروی فرستاد، سلطان علی را برکنار نمود و زیادی را بنام سفیر از کشور دور فرستاد.نجیب به یکبارگی به مشورت قوم پرستان مانند سلیمان لایق، مخالف برنامه حزب، بقومپرستی رو آورد، و شروع کرد به جابجای همزبانان وهمتبارانش در امور دولتی، که این سبب دلگیری و دوری پرچمیان حزب و نظامیان فارسی زبان شد. او خودش سرنگونی خود را آماده کرد، شوروی از هم پاشید و با یلتسین روابطش سرد شد، که تنها همین یک کشور پشتیبانش بود، USA و غرب به بهانه صلح ملل متحد می‌خواستند که اسلامگرایان تروریست (در پاکستان و ایران) بقدرت رسند (خاطر گرفتن انتقام شکست USA در ویتنام) و زمینه را برای فرار نجیب به هند(که خانوادش از پیش آنجا فرستاده شده بود) میسر کنند. شبی که می‌خواست فرار کند(که می‌گفت سر میدهم ولی سنگر نمیدهم) ، نظامیان[[عبدالرشید دوستم|عبدالرشید دوستم و گارد کابل]] که زمانی از او حمایت می‌کردند، کنترول فرودگاه را دردست داشتند و مانع فرار وی از افغانستان شدند. از اینرو نجیب‌ در دفتر سازمان ملل در کابل فرار و پناهنده شد(وبا شعار وطن یا کفن خدا حافظی نمود) و خواستار انتقالش به هند شد. <ref name="GG2-H-23">{{cite web|url=http://www.aljazeera.com/indepth/features/2012/06/2012618134838393817.html|title=Executed Afghan president stages 'comeback'|date=22 June 2012|accessdate=23 August 2012|publisher=aljazeera.com|last=Latifi|first=Ali M.}}</ref><ref>[http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2016/09/160924_k02-najib-anniversary-factors-of-collapse-of-gov ''بی‌بی‌سی فارسی''</ref> او تا ۶ مهر ۱۳۷۵ و سقوط کابل در آن دفتر اقامت داشت<ref>{{cite book|title=Afgantsy: The Russians in Afghanistan, 1979–1989|author=[[Rodric Braithwaite|Braithwaite, Rodric]]|publisher=Indo-European Publishing|year=2007|isbn=978-1-60444-002-7|location=|page=[https://books.google.no/books?id=guQQKejG3qUC&pg=PA301 301]}}</ref> تا آن‌که به‌دست تروریستان [[مجاهدین/طالبان]]با همراه برادرش ژنرال احمدزی در ساعات اولیه صبح روز ۲۷ سپتامبر، از سازمان ملل ربودند هر دو آنها را شکنجه و روز بعد پیکر شان را از ایستگاه ترافیکی آریانا به دار آویختند