شیخ خزعل: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
به نسخهٔ 31570809 از Samuel T.Owen (بحث) برگردانده شد (توینکل) برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۴۹:
|data11 =
|header12 =
|label12 = دین
|data12 =
|header13 =
خط ۵۷:
|label14 = حزب سیاسی
|data14 =
|header15 = فرماندار (خرمشهر) در زمان احمدشاه
|label15 =
|data15 =
خط ۹۹:
|below =
}}
'''خزعل الکعبی'''، معروف به '''شیخ خزعل''' (زاده [[۱۲۴۲ (خورشیدی)|۱۲۴۲]] – درگذشته [[۲۴ خرداد|۱۴ خرداد]] [[۱۳۱۵ (خورشیدی)|۱۳۱۵]]) ملقب به معزالسلطنه و سردار
نام شیخ خزعل، در زمانی که بیشترین قدرت را به دست آورده بود به عنوان حاکم خرمشهر بزرگ ثبت گردیده است. حاکم اسمی
خزعل در سال ۱۲۸۰ به جای برادرش [[شیخ مزعل]] که به دست او از بین رفته بود، از طرف [[مظفرالدینشاه]] با درجهٔ امیرتومانی و لقب معزالسلطنه به حکمرانی (خرمشهر) و سرحد داری آنجا تعیین گردید. در نهایت، در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۱۵ وی که تحت مراقبت شدید شهربانی قرار داشت درگذشت.<ref>اقبال حکیمیون، سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی ایران تا پایان دورهٔ رضاشاه، چاپ اول، تهران، مؤسسهٔ مطالعات تاریخ معاصر ایران، ص ۲۶۴–۲۶۱</ref>
خزعل کعبی در یکی از مکاتباتش با سردار بختیاری این سلطه و فرمانبرداری اش را از حاکم خوزستان و سردار بختیاری آشکار مینماید:
{{نقل قول| خدمت حضرت آقای صمصام السلطنه{بختیاری} دامت شوکته، عرض ارادت دارم و از سلامت وجود مبارک استعلام مینمایم، انجمن ولایتی (خرمشهر) تشکیل، گمرک(منطقه
در برخی از منابع بریتانیایی ذکر شده وی مخالف تجزیه خوزستان از ایران بود{{مدرک}}
== زندگینامه ==
سطر ۱۱۴ ⟵ ۱۱۶:
[[پرونده:Kazal01.jpg|بندانگشتی|250x250px| شیخ خزعل با لباس محلی|جایگزین=]]
از جابر خان، چهار پسر باقی ماند: ''شیخ محمد''، ''[[شیخ مزعل]]''، ''شیخ سلیمان'' و ''شیخ خزعل'' که از میان این چهار نفر محمد و [[شیخ مزعل]] بر سر جانشینی پدر اختلاف داشتند. سرانجام [[شیخ مزعل]] به عنوان جانشین پدر انتخاب شد. [[شیخ مزعل]] هم همانند پدر روابط دوستانهای با انگلستان برقرار کرد، در حالی که دم از طرفداری حکومت مرکزی ایران نیز میزد؛ اما دیری نپایید که روابط وی با دولت انگلستان به تیرگی گرایید. علت این امر رقابت با [[کمپانی لینچ]] در امر بازرگانی در [[کارون]] و مداخلهٔ نایب کنسول انگلیس و شکایت مزعل به دولت مرکزی بود؛<ref>رک. سند شمارهٔ ۲۲، مورخ ۲۳ رجب ۱۳۲۳ ه.ق بایگانی اسناد وزارت امور خارجه.</ref> اما پس از مدتی شیخ خزعل با تحریکات انگلیس وارد صحنهٔ رقابت با برادر شد. تا این که پس از ده سال روابط ظاهری با هم در سال ۱۲۷۶ ه.خ توانست به همراه پسر داییش شیخ سلمان الیابر باوی که مردی شجاع و قدرتمند بوده ، شیخ مزعلخان را هنگامی که سوار کشتی خود میشد، با تیر تفنگ از پای درآورد. شیخ خزعل پس از آن که برادر خود را از پای درآورد، توانست قدرت را در دست بگیرد و در ۱۲۷۶ ه.خ حاکم [[محمره]] (خرمشهر) و اضافات آن گردد.<ref>شیخالاسلامی، جواد، افزایش نفوذ روس و انگلستان در ایران، تهران: انتشارات کیهان، ۱۳۶۹، ص ۴۴.</ref>
== خزعل و سردار اکرم ==
سطر ۱۲۵ ⟵ ۱۲۷:
[[پرونده:khazal2.JPG|بندانگشتی|308x308px|از چپ به راست: [[رضاقلی نظامالسلطنه|رضاقلیخان نظامالسلطنهٔ مافی]] رئیس حکومت موقت مهاجرین - نفر دوم خزعل کعبی، فرمانروای خرمشهر؛ لباس شیخ خزعل، علائم و نشانهها قاجاری است. در یک دیدار رسمی این عکس پس از ملاقات و مذاکرات محرمانهٔ نظامالسلطنه و خزعل در سال ۱۲۹۵ ه.خ گرفته شدهاست|جایگزین=]]
ورود لر های بختیاری به دایرهٔ حکومت مرکزی به ویژه [[وزارت کشور]] و سپس تعیین استانداران و فرماندهان جنوب کشور موجب تشویش و نگرانی رقیب یعنی [[ایل قشقایی]] شد. [[سردار اسعد]] بختیاری در مقام [[وزیر کشور]]، دست به اقداماتی زد که این نگرانی را تشدید میکرد و آن مداخله در امور داخلی ایل قشقایی بود. از این رو قشقاییها با شیخ خزعل و [[غلامرضاخان]]، سردار اشرف لر، در [[لرستان]] دست اتحاد و دوستی دادند. با این حال گاه منافع شیخ خزعل در اتحاد با [[بختیاریها]] در مقابله با حکومت مرکزی تأمین میشد. در تاریخ ۱۲۸۸ ه.خ قراردادی بین شیخ خزعل و خانهای لر امضا شد. با این هدف دو سال بعد بین شیخ خزعل و [[صولتالدوله قشقایی]] نیز قراردادی منعقد گردید. این در حالی بود که خانهای بختیاری به انگلستان نیز وفادار بودند و با سایر متحدین بریتانیا بهویژه شیخ خزعل همکاری میکردند. توافقنامهای که در [[دی ماه]] ۱۲۹۴ بین وزیر مختار انگلستان و خانهای لر بختیاری و لرستانی امضا شده بود، مقرر میداشت، خانهای بختیاری نظم را در منطقهٔ خود حفظ کرده، علیه انگلستان دست به اسلحه نبرند و از ورود دشمنان انگلستان به منطقه جلوگیری کنند و رابطهٔ دوستانهٔ خود را با شیخ خزعل حفظ کنند و در عوض دولت بریتانیا پس از جنگ، سرزمین آنها را به رسمیت شناسد و از کمک به آنها دریغ نورزد.<ref>[[جین راف گارثویت]]، تاریخ سیاسی و اجتماعی بختیاری، ترجمه: سهراب امیری، تهران: انتشارات سهند، ۱۳۷۳، چاپ اول، ص ۲۸۳.</ref>
== روابط خزعل با سران لر لرستان ==
قبایل لر در واقع بی آن که شورشی کرده باشند یا به جنگ پرداخته باشند، ناحیهٔ لرستان را به صورت دژ تسخیرناپذیری درآورده بودند. تمام مردان لر مسلح بودند و بدون آن که سوء نیتی داشته باشند. این اقتدار سران لر باعث شده بود تا خزعل خود را با وصلت فامیلی و به عقد درآوردن دختر خود نافله برای یکی از سران بیرانوند به ایشان نزدیک کند.
.<ref>استارک، فریار، ''سفرنامه الموت، لرستان و ایلام''، ترجمه، علی محمد ساکی، تهران: انتشارات علمی، ۱۳۶۴، ص ۲۱.</ref>
== روابط خزعل با دولت قاجاریه ==
وضعیت خوزستان در روزگار [[مظفرالدینشاه قاجار]] دچار وضعیتی بحرانی بود. از یک سو، خزعل دست به هر کاری میزد، تا پایههای حکومت خود را مستحکمتر کند و از طرف دیگر خانان بختیاری در زمستانها منطقه را مورد حمله و قتل و غارت قرار میدادند. شیخ خزعل نیز از این فرصت استفاده کرد و برای بسط قدرت و نفوذ خود در اطراف خرمشهر توسط مشاور و پیشکار خود [[حاج محمدعلی بهبهانی]] معروف به «رئیسالتجار» با دولت مرکزی وارد گفتگو شد و سرانجام توانست حکمرانی [[اهواز]] را به دست آورد و جزیرهٔ [[آبادان]]، [[بهمنشیر]]، [[کارون|رود کارون]]، [[هندیجان]]، [[ده ملا]] و [[
به گفتهٔ شیخ خزعل محصول خرمایش آن چنان عایدی زیادی داشت که در هندوستان او را به همین جهت «ملکالتمر» مینامیدند. با این حال وی در محمره و آبادان و ناصری فروش نان و گوشت و چیزهای خوردنی را آزاد نگذاشته بود و به ضمانت کونتران میداد و از این راه سالانه سود گزافی میبرد.<ref>کسروی، تاریخ پانصد سالهٔ خوزستان، انتشارات خواجو، چاپ اول، ۱۳۶۲، ص ۲۲۸.</ref> اوضاع بدین صورت سپری میشد، تا این که [[احمدشاه قاجار]] رسید. احمدشاه قاجار نیز به علت نداشتن لیاقت و سن کافی، برخوردی با خزعل نداشت تا این که رضاخان به قدرت رسید.
سطر ۱۸۲ ⟵ ۱۸۹:
== بناها و کاخهای شیخ خزعل ==
[[کاخ فیلیه|فیلیه]] یکی از [[کاخ]]های شیخ خزعل است که در زمان [[قاجار]] بنا شد. قصر فیلیه در محدودهٔ [[شلمچه]] در کنار اروندرود واقع است. کاخ تاریخی شیخ خزعل در منطقهٔ فیلیهٔ [[خرمشهر]] با ۸۱ سال قدمت یکی از آثار ملی و تاریخی ایران به. شمار می رود. کاخ شیخ خزعل در سال ۱۹۱۷ در زمینی با زیربنای ۷۸۸ متر مربع در کنار نهر فیلیهٔ [[محمره]] (خرمشهر) بنا شد. قسمتهایی از بنای تاریخی کاخ شیخ خزعل در اثر جنگ [[ایران]] و [[عراق]] و عوامل جوی تخریب شد ولی پس از پایان [[جنگ]] بار دیگر مرمت شد. فیلیه در سال ۱۳۷۹ به شمارهٔ ۲۸۴۵ در فهرست آثار ملی ثبت شده بود و تخریب آن در حالی صورت گرفت که بر خلاف گفتههای مدیران [[میراث فرهنگی]] [[آبادان]] مرمت بخشی از این بنا از دو سال قبل آغاز شده بود. این بنا در تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۸۹ تخریب شد
کاخ دیگر آن در روستای مظفریه اهواز واقع شدهاست که در سیل سال ۱۳۴۷ بهطور کامل ویران گردید، و اکنون به عنوان قبرستان این روستا مورد استفاده قرار گرفتهاست.<ref name=autogenerated2>[http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100890320577 جام جم آنلاین]</ref> میراث فرهنگی بانیان تخریب فیلیه را یک نهاد نظامی دانسته. تخریب این بنا با بازتاب وسیع خبری در سایتهای خبری ایران و خارج مواجه شد<ref name=autogenerated1/><ref name=autogenerated2/><ref>{{یادکرد وب |url=http://www.irinn.ir/Default.aspx?TabId=15&nid=196936 |title=شبکه خبر صدا و سیما |accessdate=۹ نوامبر ۲۰۱۰ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20140410062647/http://www.irinn.ir/Default.aspx?TabId=15&nid=196936 |archivedate=۱۰ آوریل ۲۰۱۴ |dead-url=yes}}</ref><ref>[http://khouzestan.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=6244 خبرگزاری ایسنا]</ref><ref>[http://sedaghatnews.ir/Pages/News-5909.html خبرگزاری صداقت]</ref><ref>[http://www.alarabiya.net/articles/2010/11/08/125334.html العربیة]</ref>
=== همسران و اولاد ===
شیخ خزعل چندین همسر و از آنان اولادی داشت.
یکی دیگر از همسران وی جمیلالسلطنه (دختر سیفالدوله) است که دارای فرزند نشد.
=== خانهٔ دادرس ===
سطر ۲۰۰ ⟵ ۲۰۸:
{{ترتیبپیشفرض:خزعل، شیخ}}
[[رده:استانداران ایران]]
[[رده:افراد انقلاب مشروطه]]
[[رده:افراد اهوازی عربتبار]]
|