افرایم سوری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز پاک سازی فاصله های مجازی نامفید |
جز ربات: حذف فاصله مجازی زائد |
||
خط ۸:
{{لحن}}
پدران [[کلیسا]]، همه [[یونانی]] و لاتینیزبان نبودند. در قرن دوم ایمان مسیحی به قلمرو سوریزبانِ پادشاه اوسروهن۱ گسترش یافت که پایتخت آن اِدِسا۲ بود. باردسانس۳ پیشوای برجستۀ کلیسای قرن دوم سوریه، و از مخالفین گنوستیسیسم بود اما دیدگاههای او آنقدر مبهم بود که بدان ظن بدعت میرفت. در این دوران پادشاه آبگار۴ نهم که در سال ۲۱۲ درگذشت، مسیحی شد. در قرن سوم، این پادشاهی جزو قلمرو امپراطوری روم شد و ارتباط بین مسیحیت سوری در اِدسا و مسیحیت یونانیِ انطاکیه، تحکیم یافت.
افرایم۵ در آغاز قرن چهارم میلادی در نیسیبیس۶ حوالی مرز امپراطوری پارس چشم به جهان گشود. یعقوب۷ اسقف نیسیبیس، افرایم را تعمید داد و تا زمان مرگ خود در ۳۳۸ او را تحت تعلیم داشت. یعقوب از پیشوایان زهد و ریاضت بود (ریاضت مبتنی بر نفی دنیا و پذیرش فقر و تجرد) و افرایم نیز به سلک راهبان درآمد. افرایم در نیسیبیس تدریس میکرد. پارسها
افرایم نویسندۀ برجستۀ کلیسای سوری است. او
نجارزادهای با صلیبش، هوشمندانه بر هاویه۷ که همه را فرو میبلعد، پلی زد، و بدان بشریت را بهسوی حیات رهنمون شد. بشریت که بهواسطۀ درختی (درخت باغ عدن) به هاویه سقوط کرد، توسط درختی (صلیب) نیز حیات یافت. پس این درخت نه فقط تلخی بلکه شیرینی نیز بهبار آورد، تا ما بیاموزیم که هیچیک از مخلوقات خدا نمیتوانند در برابر او مقاومت کنند. جلال بر تو باد که صلیبت را پلی ساختی بر وادی مرگ تا ارواح انسانی بتوانند از آن بگذرند و از قلمرو موت به قلمرو حیات گام بگذارند!
|