نومحافظه‌کاری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Ebrambot (بحث | مشارکت‌ها)
جز پاک‌سازی فاصله‌های مجازی زائد
Ebrambot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: حذف فاصله مجازی زائد
خط ۱۱:
 
پیش از پیدایش رسمی محافظه کاری نوین، پیوند سرراستی میان آلبرت وهلستتر و لئو اشتروس (که در سال ۱۹۷۳ درگذشت) وجود نداشت. اما کسانی در شبکه محافظه کاران نو میان آموزش‌های این دو پل زدند هر چند که زمینه پژوهش آنان از بنیاد متفاوت بود.
فلسفه اشتروس از رهگذر شبکه‌ها و روابط استاد _ شاگردی (آلن بلوم، پل ولفوویتز، [[ویلیام کریستول]] و...) همچون شالوده تئوریک محافظه کاری نوین به کار رفت. اشتروس عملاً چیزی درباره مسائل سیاسی روز یا روابط بین المللی ننوشته‌است. نوشته‌های او را به سبب دشواری عالمانه اش در زمینه متن‌های کلاسیک یونانی یا نوشتار‌هاینوشتارهای مسیحی، یهودی و اسلامی بسیار می‌خوانند و او را بیشتر به این عنوان می‌شناسند. افزون بر این او را به سبب توانمندی روش تفسیرش بسیار بزرگ می‌دارند.
 
برای محافظه کاری نو بر اتصال دو اندیشه موجود در نظریه استروس استوار است:نخستین، به تجربه شخصی او مربوط می‌شود. او که در جوانی شاهد زوال جمهوری وایمار زیر ضربه‌های همسو و خردکننده کمونیست‌ها و نازی‌ها بود چنین نتیجه گرفت که هر آینه دموکراسی ضعیف بماند و از ایستادگی در برابر جباریت حتی با دست یازی به زور سر باز زند هیچ شانسی برای پذیراندن خود ندارند. استروس در پیشگفتار نقد دین از نظر اسپینوزا نوشت: «جمهوری وایمار ناتوان بود و تنها در یک مورد از خود قدرت و بزرگی نشان داد. منظور واکنش شدیدش نسبت به قتل وزیر امور خارجه یهودی اش والتر رانتو در سال ۱۹۲۲ است. این جمهوری در مجموع عدالت بی بهره از زور یا عدالت ناتوان از دست یازی به زور را به نمایش گذاشت.»
خط ۳۷:
 
 
== نهاد‌هانهادها و موسسات ==