فین‌رود فلاگوند: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مهـدي (بحث | مشارکت‌ها)
زندگی تا مرگ در میناس تریس
مهـدي (بحث | مشارکت‌ها)
ساختن میناس تیریث و نارگوتروند
خط ۱۵:
== شکل‌گیری ==
=== ریشه‌جویی ===
فین‌رود صورت [[زبان سینداری|سینداری]] نام [[کوئنیا]]یی '''فینداراتو''' تقریباً به معنی «فرزند توانای [[فینوه]]» است. نام کامل کوئینایی او فینداراتو '''اینگولدو''' است که شامل نامی که مادرش بر او گذاشته اما هیچ وقت ترجمه نشده است نیز می‌شود. صورت کامل کوئنیای [[نولدور]]ی فینداراتو نیز آرتافینده است. فلاگوند اسم مستعاری است که [[دورف (سرزمین میانی)|دورف]]هایی که تالارهای [[نارگوتروند]] را گسترش دادند به او اعطا کردند. فلاگوند صورت سینداری نام [[خوزدول]]ی '''فلاکگوندو''' به معنی «سازندهحفرکننده غارها» است. بئور و پیروانش (از نژاد [[انسان (سرزمین میانی)|انسان]]) نیز به فین‌رود نام '''نوم''' (خرد) را اعطا کردند. او القاب دیگری نیز دارد که از آن جمله می‌توان این موارد را ذکر کرد: شاه/ارباب نارگوتروند و دوست انسان‌ها.
 
=== نسخه‌های قدیمی‌تر ===
خط ۲۷:
فین‌رود از [[خاندان فینگولفین]] و دوست [[تورگون]] بود. او با [[فئانور]] و سوگند وی برای سفر به [[سرزمین میانی]] و پس‌گرفتن [[سیلماریل]] از [[مورگوت]] مخالف بود اما برای اینکه از دوستانش جدا نشود به همراه پدرش و خاندان فینگولفین سفر را انتخاب کرد. فین‌رود در واقعه خویشاوندکشی در آکوالونده شرکت نداشت و از آن اطلاع هم نداشت چرا که به حرکت خود از راه ارامان ادامه داده بود. وقتی که او و همراهانش در حال حرکت در کنار ساحل بودند شخصی بر روی یک صخره ظاهر شد و آن‌ها پیشگویی شمال را شنیدند. پس از آن فینارفین و بسیاری از پیروانش از ادامه مسیر منصرف شدند و به تیریون برگشتند. اما فین‌رود تصمیم گرفت که به همراه گروه فینگولفین راه خود به سمت سرزمین میانی را ادامه دهد.
 
مدتی پس از ورود به سرزمین میانی، فین‌رود به جزیره [[تول سیریون]] که در مسیر [[رود سیریون]] قرار داشت رفت و در آن‌جا قلعه [[میناس تیریث (دوره اول)|میناس تیریث]] را بنا کرد. در حالی که فین‌رود و [[تورگون]] در سال ۵۰ دوره اول در ساحل سیریون به سمت جنوب سفر می‌کردند [[اولمو]] آن‌ها را دچار خواب کرد و در خواب به آن‌ها گفت که برای روزهای ناخوش آماده باشند که ممکن است با حمله ناگهانی [[مورگوت]] از [[آنگباند]] و درهم شکسته شدن ارتش‌های شمالی شروع شوند. مدتی پس از این ماجرا، فین‌رود و خواهرش گالادریل به مهمانی شاه [[تینگول]] در سرزمین [[دوریات]] رفتند. در آن‌جا فین‌رود تالارهای زیرزمینی شهر محل زندگی تینگول، منه‌گروت، را بسیار تحسین کرد و تینگول نیز در مورد تنگه‌ای در مسیر رود [[ناروگ]] و غارهایی در سمت ساحل غربی آن با او صحبت کرد. فین‌رود به غارهای ناروگ رفت و تالارها و اسلحه‌خانه‌هایی را در دل زمین ایجاد کرد و آن محل نارگوتروند نام‌گذاری شد. فین‌رود برای ساختن این پناهگاه از دورف‌های [[کوهستان آبی (سرزمین میانی)|کوهستان آبی]] کمک گرفت و در ازا بسیاری از جواهراتی که از [[والینور]] با خود آورده بود را به آن‌ها داد. در این زمان بود که دورف‌ها گردنبند [[نائوگلامیر]] را برای برای او ساختند و به لقب فلاگوند به معنی حفرکننده غارها را دادند. فین‌رود تصمیم گرفت که در نارگوتروند بماند و میناس تیریث را به برادرزاده‌اش اورودرت بدهد.
در جریان نبرد [[داگور براگولاخ]] [[باراهیر]] از [[خاندان بئور]] جان فین‌رود را نجات داد و فین‌رود انگشتر خود را به نشانه دوستی به باراهیر داد. این انگشتر بعداً به نام انگشتر باراهیر شهرت پیدا کرد و سرانجام به‌دست [[آراگورن]] رسید. سال‌ها پس از داگور براگولاخ پسر باراهیر به نام برن به‌دنبال کمک به نارگوتروند رفت. فین‌رود برای اینکه دین خود را ادا کند پادشاهی خودش را رها کرد و برن را برای پیدا کردن یکی از سیلماریل‌ها همراهی کرد. کله‌گورم و کوروفین که در آن زمان در نارگوتروند زندگی می‌کنند اهالی آنجا را متقاعد کردند که فین‌رود را همراهی نکنند. فقط ده جنگجو به همراه رئیسشان ادراهیل به فین‌رود وفادار ماندند و شاه‌شان را همراهی کردند.
 
در جریان نبرد [[داگور براگولاخ]] [[باراهیر]] از [[خاندان بئور]] جان فین‌رود را نجات داد و فین‌رود انگشتر خود را به نشانه دوستی به باراهیر داد. این انگشتر بعداً به نام انگشتر باراهیر شهرت پیدا کرد و سرانجام به‌دست [[آراگورن]] رسید. سال‌ها پس از داگور براگولاخ پسر باراهیر به نام [[برن ارهامیون|برن]] به‌دنبال کمک به نارگوتروند رفت. فین‌رود برای اینکه دین خود را ادا کند پادشاهی خودش را رها کرد و برن را برای پیدا کردن یکی از سیلماریل‌ها همراهی کرد. کله‌گورم و کوروفین که در آن زمان در نارگوتروند زندگی می‌کنند اهالی آنجا را متقاعد کردند که فین‌رود را همراهی نکنند. فقط ده جنگجو به همراه رئیسشان ادراهیل به فین‌رود وفادار ماندند و شاه‌شان را همراهی کردند.
در مسیر فین‌رود با استفاده از توانایی‌هایش ظاهر گروه را تغییر داده بود اما آن‌ها به‌وسیله [[سائورون]] دستگیر و به قلعه [[تول-این-گارهوت]] که قبلاً فین‌رود ساخته بود و میناس تیریس نام داشت برده شدند. در آن‌جا فین‌رود و سائورون با استفاده از آهنگ‌های قدرت با یکدیگر مبارزه کردند اما علی‌رغم توانایی‌های فین‌رود سائورون پیروز شد. اما سائورون دقیقاً نمی‌دانست که افراد دستگیر‌شده چه کسانی هستند و هدفشان چه بوده است. سائورون برای کشف هویت و مقصود آنها را زندانی کرد. سائورون یک گرگینه را به زندان فرستاد تا آنها را به نوبت ببلعد تا مگر راز خودشان را آشکار کنند. اما هیچ‌کدام صحبت نکردند. سائورون حدس زده بود که فین‌رود یکی از الف‌های عالی‌مرتبه است و او را برای آخر نگه داشته بود. اما وقتی گرگ به برن حمله کرد فین‌رود زنجیر‌هایش را پاره کرد و گرگ را کشت اما خودش نیز تا حد مرگ زخمی شد و جان سپرد.
 
در مسیر فین‌رود با استفاده از توانایی‌هایش ظاهر گروه را در مسیر سفر تغییر داده بود اما آن‌ها به‌وسیله [[سائورون]] دستگیر و به قلعه [[تول-این-گارهوت]]میناس تیریث که قبلاًاکنون فین‌روددر ساختهاختیار سائورون بود و میناس تیریس[[تول-این-گاوراس]] نامنامیده داشتمی‌شد برده شدند. در آن‌جا فین‌رود و سائورون با استفاده از آهنگ‌های قدرت با یکدیگر مبارزه کردند اما علی‌رغم توانایی‌های فین‌رود سائورون پیروز شد. اما سائورون دقیقاً نمی‌دانست که افراد دستگیر‌شده چه کسانی هستند و هدفشان چه بوده است. سائورون برای کشف هویت و مقصود آنها را زندانی کرد. سائورون یک گرگینه را به زندان فرستاد تا آنها را به نوبت ببلعد تا مگر راز خودشان را آشکار کنند. اما هیچ‌کدام صحبت نکردند. سائورون حدس زده بود که فین‌رود یکی از الف‌های عالی‌مرتبه است و او را برای آخر نگه داشته بود. اما وقتی گرگ به برن حمله کرد فین‌رود زنجیر‌هایش را پاره کرد و گرگ را کشت اما خودش نیز تا حد مرگ زخمی شد و جان سپرد.
 
== شجره‌نامه ==