محمدصادق فاتح: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Aramfsb (بحث | مشارکت‌ها)
یک کلمه مربوط اضافه شد.
Aramfsb (بحث | مشارکت‌ها)
فارسی کردن اعداد.
خط ۶۰:
 
== ترور ==
در فضای سیاسی ابتدای دهه پنجاه و درگیری‌های میان نیروی‌های چپ و دولت، در 9۹ اردیبهشت 1350،۱۳۵۰، کارگران کارخانه فاتح در اعتراض به وضعیت کاری خود در دسته‌ای 200۲۰۰ تا 500‌۵۰۰‌ اعتصاب کرده و سپس به سمت تهران، حرکت کردند. کارگران به کاروانسرای سنگی تهران می‌رسند و در برخورد با نیروهای ژاندارمری تیراندازی صورت می‌گیرد که در نتیجه سه کارگر و به روایت فدائیان خلق 20۲۰ نفر کشته و تعدادی زخمی شدند. پس از تیراندازی به کارگران، فاتح حدود دو سال به کارخانه‌اش نمی‌رفت، با اصرار مدیران به کارخانه بازگشت. او که تاسیس واحد صنعتی، مسجد، درمانگاه، مدرسه، خانه‌سازی و توسعه شهری را حاصل تلاش خود در بیش از سه دهه می‌دانست، انتظار چنین حادثه‌ای را در بیرون از محوطه کاری نداشت.<ref name=":0" />
 
چریک‌های فدایی که آن زمان با پیش کشیدن «تضاد کار و سرمایه» علت مشکلات موجود را صاحبان سرمایه می‌دانستند، ترور شخصی مانند فاتح‌یزدی را توجیه می‌کردند. سه سال و سه ماه پس از واقعه کاروان سنگی، در دادگاهی غیابی، فاتح را محکوم به اعدام کردند و در بیستم [[مرداد]] سال [[۱۳۵۳]] هنگامی که مشغول رانندگی به محل کار بود<ref>http://books.google.com/books?id=3tNmb7yuS_EC&lpg=PA317&ots=w-yfcJ8rYG&dq=mohammad%20sadegh%20fateh&pg=PA242#v=onepage&q=mohammad%20sadegh%20fateh&f=false</ref> توسط سازمان [[چریک‌های فدائی خلق]] زیر پل درحال ساخت ستارخان ترور شد. هنگام رانندگی چند نفر جلوی ماشینش را می‌گیرند و وقتی او شیشه را پایین می‌کشد، اول یک گلوله به راننده و بعد سه گلوله به خودش می‌زنند که همین باعث فوتش می‌شود. گفته‌ می‌شود فدائیان با اجرای ترور فاتح به دنبال تأکید بر اهداف تبلیغی ترور و رابطه آن با جنبش‌های کارگری بودند.<ref name=":2" /> فردای روز ترور، چریک‌های فدایی خلق، مسئولیت این عملیات را برعهده گرفته و می‌گویند که این عملیات به تلافی کشته شدن کارگران در کاروانسرای سنگی بوده‌است. اولین عکس‌العمل در میان کارگران کارخانه فاتح، حاکی از ابهام زیاد، تاثر، ناراحتی شدید و تنفر از نحوه قتل بود؛ حتی کارگران دلیل می‌آوردند که دولت این عمل را انجام داد.<ref name=":0" /> پس از ترور فاتح، مدیریت کارخانجات وی منتقل شد و در نهایت پس از انقلاب بنیاد شهید و [[مصادره اموال و دارایی‌ها در نظام جمهوری اسلامی ایران|بنیاد مستضعفان تمام اموال او را مصاده]] کردند. در نبود مدیریتی صحیح که مانند فاتح یزدی اشراف کامل به مجموعه داشته باشد، کارخانجات وی یکی پس از دیگری ورشکسته شده و در نهایت بسیاری از کارگران این کارخانجات بیکار شدند.<ref name=":1" /><ref name=":0" />
خط ۷۲:
|تاریخ =۱۸ بهمن ۱۳۸۵
}}</ref>}}
 
 
== پانویس ==