سایه مهاجم مقبره: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Parviz52005 (بحث | مشارکت‌ها)
گسترش داده شده از ویکی انگلیسی و کمی ساده سازی نوشتار
Parviz52005 (بحث | مشارکت‌ها)
گسترش داده شده از ویکی انگلیسی
خط ۲۶:
 
لارا و جونا علیرغم افزایش تنش بین آنها بر سر اقداماتشان، دومینگوئز را در آمازون تعقیب می کنند. هواپیمای آنها در جنگل پرو در طول دومین فاجعه - طوفانی عظیم - سقوط می کند و هر دو راه خود را به پاتیتی، شهر مخفی که در نقاشی های دیواری نشان داده شده است، پیدا می کنند. کاوش در مقبره‌های محلی نشان می‌دهد که سوراخ کردن جعبه با خنجر به فرد قدرت خدای کوکولکان را می‌دهد، که باید برای متوقف کردن فرایند پاکسازی استفاده شود. وقتی لارا پسری به نام اتزلی (کامران لوکاس) را نجات می دهد، او و جونا توسط مادرش اونوراتو (پاتریشیا ولاسکوئز)، ملکه شهر، به پایتیتی آورده می شوند. مشخص شد که دومینگوئز رهبر فرقه ای است که به کوکولکان و برادر شوهر اونوراتو، آمارو اختصاص داده شده است، که ترینیتی از کودکی او را کنترل دارد. اونوراتو، لارا را به سمت جعبه هدایت می کند، اما لارا متوجه می شود که این جعبه گم شده است. لارا و اونوراتو با این باور که فرقه قبلاً جعبه را دارد تلاش می کنند تا آن را بدزدند، اما اونوراتو دستگیر می شود. لارا همچنین با هیولاهای انسان نمای عجیب و غریب به نام "یاکیل"، نگهبانان جعبه و رهبر آنها "آتش خونی" روبرو می شود.
 
لارا می‌آموزد که جعبه قرن‌ها پیش توسط آندرس لوپز، مبلغی که توسط ترینیتی در جریان تسخیر آمریکای جنوبی توسط اسپانیایی‌ها فرستاده شده بود، گرفته شده است. او اونوراتو را نجات می دهد و متوجه می شود که آمارو به طور کامل این مراسم را نمی فهمد. این آیین به جای اینکه صرفاً به قدرت کوکولکان نفوذ کند، آن را قربانی می کند تا پاکسازی را متوقف کند.اونوراتو توسط فرمانده رورک، دومین فرمانده آمارو هدف گلوله قرار می گیرد. قبل از مرگ، اونوراتو از لارا درخواست می‌کند که مراسم را به پایان برساند، اما به او هشدار می‌دهد که اجازه ندهد جعبه بر او تأثیر بگذارد. رورک به لارا و جونا حمله می کند که در حین ترک پایتیتی از هم جدا می شوند. این دو در یک پالایشگاه نفت دوباره متحد می شوند و محل جعبه رمزگشایی می کنند.
 
لارا و جونا یک دخمه مخفی را در زیر ماموریت منتهی به مقبره لوپز و جعبه پیدا می کنند. آمارو آنها را رهگیری می کند و لارا را مجبور می کند که جعبه را تسلیم کند. او اعتراف می کند که دستور مرگ پدرش را صادر کرده است تا او را از پیدا کردن پایتیتی و افشای آن به دنیا باز دارد. لارا سعی می کند آمارو را متقاعد کند که از این مراسم برای سودمندی جهان استفاده کند. او امتناع می کند، زیرا پاکسازی فقط بر روی پایتیتی تأثیر می گذارد. او لارا و جونا را ترک می کند تا از فاجعه سوم، یک زلزله عظیم که باعث رانش زمین می شود، فرار کند.
 
== منابع ==