خلج‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۷:
به استناد نویسندهٔ کتاب المسالک و الممالک، خلج‌ها: «انسان‌هایی مهربان، خوش‌خلق و مهرورز بودند و سرزمین آن‌ها نیز از آبادترین و غنی‌ترین سرزمین‌های ترک است». پروفسور فاروق سومر، نویسنده‌ی کتاب اوغوزها نیز، خلج‌ها را نیک خوی‌ترین قبایل ترک خوانده‌است
 
واژه‌ی خلج در میان نویسندگان و مورخین قدیم چین، روسیه، ترک، عرب و فارس به اشکال مختلف آمده است، از قبیل: قالاچ، قلاچ/ Qalaç، کالاچ/ Kalaç، خالاچ/ Halaç، خلوخ/Khollukh، خالوخ/ Khallukh، خلخ/ Ko-lo-lok، خرلخ، قارلق/ Qarlouq، خولچ/ Xolaç، خلج/ Khildj، خلج/ Xelej و سرانجام شکل مؤخر آن به صورت خلج‌/Khalaj یا Xalac استعمال می‌شود. معنای این واژه بدرستی روشن نیست ولی راجع به وجه تسمیه‌ی آن رشیدالدین فضل‌الله همدانی مؤلف کتاب جامع‌التواریخ و به پیروی از او ابوالغازی بهادرخان در کتاب شجره‌نامه تراکمه، آن را مرکب از دو واژه قال/ Qal(ماندن) و آچ/ Aç گرسنه بمان می‌دانند و داستان زیر را نقل کرده‌اند: «می گویند چون اوغوزخاناوغوز خان از ولایت غور و غرجستان به یورت قدیم خود مراجعت کرد، در راه زنی بچه‌آوردبچه‌ آورد و به سبب بی‌غذایی شیر نداشت و بچه گرسنه شد. شوهرش بدان واسطه بازمانده و شغالی پرنده‌ای را گرفته بود. مرد چوبی انداخته و از او باز گرفته و به خورد زن داده و به لشکر رسید، اوغوزخاناوغوز خان چون یاساق نبوده که به هیچ علت کسی از او بازمانده رنجیده و گفته، قال‌آچقال‌ آچ یعنی بمان گرسنه، بدان سبب نسل او را قالچ می‌گویند».
 
== خلج (و خلّخ){{مدرک}} در آینه ادبیات فارسی ==