جلال‌الدین میران‌شاه تیموری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Ebrambot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: مرتب‌سازی منابع
Ebrambot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: اصلاح نویسه
خط ۱۰:
 
پسرش میرانشاه که حکومت آذربایجان به او واگذار شده بود به سبب آسیبی که از پیشامد سقوط از اسب به مغزش وارد آمد، دچار پریشانی حواس شد.
بعد از این حادثه، میرانشاه به کارهای بی رویه‏ایرویه‌ای دست زد که با این اعمال خود، اداره حکومت را دچار مشکل و اختلال نمود. به طوری که در آن آشفتگی و پریشان حالی، بخش عمده‏ایعمده‌ای از عواید خزانه را تلف و عده‏ایعده‌ای از بزرگان شهر را به قتل رساند.
همچنین برخی از ابنیه را نیز ویران نمود.<ref name="دانشنامه رشد، پسران تیمور"> [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%be%d8%b3%d8%b1%d8%a7%d9%86+%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، پسران تیمور]</ref>
او در همین حالت جنون بود که دستور داد استخوانهای [[رشیدالدین فضل‌الله همدانی|خواجه رشیدالدین فضل اللّه]] را از مسجدی که در [[ربع رشیدی]] [[تبریز]] بود بیرون آوردند و در قبرستان یهودیان بخاک سپردند.<ref>تاریخ مغول، از فهرست مدرسه سپهسالار ج ۲ ص ۶۶۴</ref>
 
با این حال میرانشاه به مجرد آگاهی از حرکت تیمور، بر سبیل پوزش به اردوی پدر آمد. به این ترتیب تیمور او را از حکومت معزول کرد و پسر میرانشاه یعنی [[میرزا ابابکر]] را به جای او به امارت برگزید.
از طرفی عده‏ایعده‌ای از مصاحبانش هم که در این جریانات مهم به تشویق و الزام او در این اقدامات شده بودند به خصوص که برخی از آنان از جمله علماء و موسیقی دانان عصر محسوب می‏شدند،می‌شدند، به اتهام دخالت در این بی رسمیها به امر تیمور، توقیف و بلافاصله تسلیم دارِ مجازات شدند.<ref name="دانشنامه رشد، پسران تیمور"> [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%be%d8%b3%d8%b1%d8%a7%d9%86+%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، پسران تیمور]</ref>
 
== میرانشاه بعد از مرگ تیمور ==
پس از مرگ تیمور، نواحی غربی ایران از [[آذربایجان]] تا [[گرجستان]] که جزو قلمرو میرانشاه محسوب می‏شد،می‌شد، همچنان تحت نظارت پسرانش میرزا ابابکر و [[امیر زاده محمد عمر]]، اداره می‏شدمی‌شد. این نواحی به علت اختلال میرانشاه و اختلاف فرزندانش، همچنان دستخوش آشفتگی و پریشانی بود. چون امیر زاده محمد عمر، برادر خود میرزا ابابکر را دستگیر کرد و در [[سلطانیه]] به زندان انداخت، این عمل باعث ترس و هراس میرانشاه از او شد به همین خاطر به [[خراسان بزرگ|خراسان]] پناه برد و بر خلاف میل باطنی‏اشباطنی‌اش نسبت به [[شاهرخ|شاهرخ تیموری]] از در طاعت و انقیاد درآمد «۸۰۸ ق / ۱۴۰۵ م».<ref name="دانشنامه رشد، پسران تیمور"> [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%be%d8%b3%d8%b1%d8%a7%d9%86+%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، پسران تیمور]</ref>
 
تا این که چندی بعد به اصرار و الزام پسرش میرزا ابابکر به آذربایجان برگشت و سرانجام در جنگی که بین او و [[قرایوسف ترکمان]] رخ داد، به قتل رسید «ذی القعده ۸۱۰ ق / آوریل ۱۴۰۸ م» <ref name="دانشنامه رشد، پسران تیمور"> [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%be%d8%b3%d8%b1%d8%a7%d9%86+%d8%aa%db%8c%d9%85%d9%88%d8%b1&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد، پسران تیمور]</ref>