برخلاف [[تراست]] که تنها امانتدار سهام شرکتهاشرکتها است، شرکت مالک (هلدینگ) سهام شرکتهایشرکتهای تولیدی را فقط در حدّی خریداری میکندمیکند که بتواند برای آنها تصمیمگیریتصمیمگیری کند. به علَت آنکه صاحبان [[اوراق قرضه]] و [[سهام ممتاز]] از حق رأی برخوردار نیستند، شرکت مالک با خرید نیمی از سهام عادی هر شرکتی میتواندمیتواند تصمیمگیری در آن شرکت به دست بگیرد. در روش شرکت مالک هرچند شرکتها استقلال حقوقی خود را حداقل در ارتباط با دنیای خارج حفظ میکنند،میکنند، اما استقلال مالی آنها به کلی از بین میرودمیرود. همچنین سیاستهایسیاستهای مربوط به شرکتهاشرکتها تا حد زیادی به مالک انتقال مییابدمییابد.
شرکت مالک که در دهههایدهههای اوّل قرن بیستم مخصوصاً در [[آمریکا]] به وجود آمد و موجب از بین رفتن رقابت و ایجاد انحصار گردید، باعث شد که دوباره دولت در امور اقتصادی دخالت کند. تجربه ثابت کرده است که اجرای ''اصل رقابت'' که یکی از اصول اصلی نظام سرمایهداریسرمایهداری است، بدون نقض اصل اساسی دیگر یعنی ''عدم مداخلهٔ دولت در فعّالیتهایفعّالیتهای اقتصادی'' امکان ندارد، زیرا تولیدکنندگان وقتی آزاد باشند، از راههای گوناگون به حذف رقبا و ایجاد انحصار میپردازندمیپردازند. بنابر این از سال [[۱۹۵۳ (میلادی)|۱۹۵۳]] به بعد در آمریکا قوانین زیادی بر ضدّ هلدینگ به وجود آمد؛ از جمله ایجاد شرکت مالک در امور تولیدی و [[عامالمنفعهعامالمنفعه]].