* [[آکسون]]
* [[غلاف میلین]].میلین یک آکسون رشته عصبی محیطی از طریق سلولهای شوان ساخته میشود.در مواردی که یک آکسون باید میلین دار شود،زنجیرهای از سلولهای منفرد شوان در امتداد آن قرار میگیرند<ref>میناگر،علیرضا و وثوق آزاد.ص ۲۷</ref>.این غلاف در ارتباط با دستگاه عصبی مرکزی،به وسیله الیگودندروسیتها ایجاد میگردد.
* [[سلول شوان|غلاف شوان]].غلاف شوان از سلولهایی بنام شوان تشکیل میگردد.در آکسون بدون میلین،سلولهای شوان پوشش نازکی برای آکسون ایجاد میکنند و در آکسون میلین دار آن را میسازند.میلین عامل مهمی جهت انتقال جریان عصبی به صورت الکتروتونیک است که منجربه هدایت جهشی<ref>Saltatory conduction</ref> جریان عصبی در مسیر فیبر عصبی میگردد.در حقیقت در نواحی حاوی میلین یک آکسون دپلاریزه شدن صورت نمیگیرد بلکه انتشار یونی در [[گره هایگرههای رانویه]]<ref>Node of ranviers</ref> انجام میشود.آسیب میلین به هر علتی،باعث اختلال در انتقال جریان عصبی میگردد.
== غلافهای اعصاب محیطی ==
حفاظت از فیبرها یا رشتههای عصبی،از وظایف مهم غلافهای یک عصب محیطی است.اهمیت این غلافها نیز متفاوت بوده،به طوریکه نقشهای زیادی را به پری نوریوم نسبت میدهند.
=== اپی نوریوم ===
اپی نوریوم خارجی ترینخارجیترین لایه یک عصب محیطی بوده که از جنس بافت همبند سست عروقی است.این غلاف در داخل عصب محیطی از میان فاسیکول ها(دستههای عصبی)نیز عبور میکند.
=== پری نوریوم ===
دومین غلاف از خارج به داخل یک عصب محیطی بوده که فاسیکول ها(دسته جات عصبی) را احاطه می کند.پری نوریوم در ترمیم اعصاب محیطی نقش زیادی دارد.هر [[فاسیکول عصبی]](دسته عصبی)،خود حاوی رشتههای عصبی حسی و حرکتی است.فاسیکول هایفاسیکولهای اعصاب محیطی [[اندام فوقانی]] و [[اندام تحتانی]]،حاوی رشته هایرشتههای عصبی سمپاتیک نیز هستند.تعداد و اندازه این دسته ها(فاسیکول ها)در هر عصب محیطی و همچنین در نقاط مختلف آن با هم متفاوت است<ref>عشایری،محمد.ص 118</ref>.
در جراحی هایجراحیهای ترمیمی میکروسکوپی اعصاب محیطی،توجه خاصی به این قسمت از غلاف عصب محیطی می گردد.آسیب غلاف پری نوریوم،یک عامل مهم ایجاد اختلال در جریان عصبی رشته هایرشتههای داخل هر فاسیکول است.
=== اندونوریوم ===
داخلی ترینداخلیترین غلاف یک عصب محیطی،اندونوریوم نام دارد که در داخل هر فاسیکول،رشتههای عصبی را از یکدیگر مجزا میکند.اندونوریوم غلافی است که هر [[رشته عصبی]](فیبر عصبی) را احاطه میکند.
== آسیب عصب محیطی ==
* گیر افتادن(به دام افتادن)عصب در نواحی خاص
* [[فتق دیسک بین مهره ای]]
* گاهی به هنگام شکستگی استخوان هااستخوانها و دررفتگی مفاصل
* بیماری ها(مثلا [[سندرم گیلن باره]]،[[سندرم پس از فلج اطفال]]،[[دیابت]] و...)
* تومورها
* گاهی به علت عوارض دارویی
== انواع یا شدت ضایعه عصب محیطی ==
آسیب یک عصب محیطی ممکن است به طور مجزا،تارهای عصبی حسی،حرکتی و سمپاتیکی را درگیر کند و یا شامل ترکیبی از از آنها باشد.صدمه به رشته هایرشتههای حسی،منجربه اختلال حس نواحی خاص مربوط به آن عصب می گردد و ضایعه رشته هایرشتههای حرکتی،اختلال عملکرد عضله یا عضلات مرتبط با آنها را به همراه خواهد داشت.آسیب رشته هایرشتههای سمپاتیک،باعث اختلال فعالیت عروق و غدد عرق در اندام هایاندامهای فوقانی و تحتانی آن ناحیه می گردند.عدم ترشح عرق و پوسته پوسته پوست،از علایم آسیب رشته هایرشتههای سمپاتیک عصب محیطی است.قطع کامل عصب محیطی، باعث ایجاد مشکلات حسی-حرکتی و سمپاتیکی خواهد شد.
شدت ضایعه یک عصب محیطی از نظرسدن<ref>Seddon</ref> به سه گروه تقسم می شودمیشود که شامل موارد زیر است:
* [[نوروپراکسی]]<ref>Neuropraxia</ref>
* [[آکسونوتمزیس]]<ref>Axonotmesis</ref>
* [[نوروتمزیس]]<ref>Neurotmesis</ref>
=== نوروپراکسی ===
هرگاه فشار وارده به عصب محیطی منجربه اختلال موقتی در هدایت جریان عصبی گردد،نوروپراکسی اطلاق می شود.در این حالت به دلیل خفیف بودن آسیب،برگشت رشته هایرشتههای عصبی عصب محیطی،خود به خود و به طور کامل خواهد بود.مدت زمان برگشت با توجه به میزان فشار وارده به عصب محیطی،متغیر بوده و در حدود چندین ساعت الی چند ماه خواهد بود.مدت زمان برگشت خود به خودی و کامل فیبرهای عصبی،به طور متوسط طی 6 الی 8 هفته صورت می گیرد.
=== آکسونوتمزیس ===
اگر آکسون هاآکسونها و پوشش میلین آنها دچار ضایعه گردند،ولی بافت هایبافتهای پیوندی(غلاف ها) و [[سلول هایسلولهای شوان]] سالم باقی بمانند،آسیب عصب محیطی از نوع آکسونوتمزیس است.چون پیوستگی آکسونی ازبین می رود،[[دژنرسانس والرین]](Wallerian degeneration) اتفاق می افتد<ref>[http://www.medstudents.com.br/neuroc/neuroc4.htm Classification of Nerve Injuries - MEDSTUDENTS - Neurosurgery<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>.اولین بار والر(Waller) پدیده آسیب آکسونی را تفسیر کرده بود و به همین جهت بنام دژنرسانس والرین معروف است.به هنگام آسیب آکسونی،قسمت انتهایی(دیستال) آکسون به مرور ازبین می رود و اگر آکسون حاوی میلین نیز باشد،تخریب آن را هم به همراه دارد،اما سلول هایسلولهای شوان باقی مانده و تکثیر می گردند.به تدریج ماکروفاژها محل را ترک می کنند و غلاف آندونوریوم،بسیاری از سلول هایسلولهای شوان را در خود جای می دهد.
قسمت فوقانی(پروگزیمال) آکسون آسیب دیده با ایجاد جوانه ای به رشد خود در مسیر غلاف ادامه می دهد.سرعت رشد آکسون در تنه اعصاب محیطی،سریع تر از شاخه هایشاخههای کوچکتر همان عصب محیطی به هنگام آسیب است.در انسان،ترمیم با سرعت 5 میلی متر در روز در تنه هایتنههای عصبی بزرگتر و با سرعت 2 میلی متر در روز در شاخه هایشاخههای ظریفتر ادامه می یابد<ref>میناگر،علیرضا و وثوق آزاد، ژاک.ص 42</ref>.در آکسونوتمزیس،بهبودی عصبی خود به خودی بوده و معمولامعمولاً نیازی به عمل جراحی ندارد.
=== نوروتمزیس ===
در این حالت،تنه عصب محیطی به طور کامل قطع شده و علاوه بر آکسون،غلاف هایآکسون،غلافهای عصبی نیز پاره می شوند.بریدگی ها،نیروهای کششی و ضربات شدید می توانند باعث پارگی یک عصب محیطی گردند.بنابراین،فقدان عملکرد حسی،حرکتی و اتونوم(خودکار) وجود دارد.در نوروتمزیس،به علت عدم بهبودی خود به خودی عصب محیطی،به عمل جراحی نیاز است.
== پانویس ==
|