آخرین وسوسه مسیح: تفاوت میان نسخه‌ها

"مسیح" با فراز آمدن به "گولگوتا" از صلیب بالا رفت. [ توضیح اینکه "گولگوتا" و در برخی ترجمه‌ها : "جُلجُتا" ، نام ِ تپّه ایست که عیسی مسیح را بر بالای آن به صلیب کشیدند و معنای لُغوی ِ آن به قول ِ اناجیل ِ اربعه ، "کاسهٔ سر" می باشد!...]

امّا آنجا ،آنجا، در فراز "گولگوتا" و بر بالای صلیب هم ،هم، مبارزهٔ او پایان نپذیرفت: «وسوسه» -«آخرین وسوسه»- بالای صلیب در انتظارش نشسته بود.

در پیش ِ دیدگان ِ بیفروغ ِ مصلوب ،مصلوب، روح ِ ابلیس در یک لُمحه ،لُمحه، چشم انداز ِ فریب آلود ِ زندگی ِ آرام و دلنوازی را بر او گشود.

مسیح پنداشت که جادّهٔ راحت و نرم ِ انسانها را در پیش گرفته است : عیالمند شده و مردم دوستش می دارند و احترامش می نهند. واینک که پیرمردی گشته ،گشته، در آستانهٔ در ِ خانه اش نشسته است ،است، و همچنان که تمنّاهای دوران ِ جوانی ِ خویش را به یاد می آورد ،آورد، لبخندی از سر ِ رضایت بر لبانش نقش می بندد.

اواو، ،دردر گُزینش ِ جادّهٔ انسانها چه باشکوه و عاقلانه عمل کرده بود!

امّا به ناگاه مسیح سرش را با شدّت تکان داد ،داد، چشمانش را گشود و دید :

نه!... سپاس خدای را که خائن نبود ،نبود، که پیمان شکن نبود.

او از عُهدهٔ انجام ِ مأموریتی که خداوند ِ خدا ،خدا، بار ِ امانتش را بر دوش ِ وی نهاده بود ،بود، برآمده بود.

و مسیح گفت : وظیفه ام را به انجام رسانیده ام ،ام، به صلیب کشیده شده ام . و در دام ِ وسوسه نیفتاده ام.....» [آخرین وسوسهٔ مسیح، نیکوس کازانتزاکیس، ترجمهٔ : صالح حسینی، چاپ اوّل، پائیز1360، صفحهٔ : 9 .]