این مفهوم را دلوز از زیستشناسی وارد فلسفه کرد . در زیستشناسی ریزوم قسمت افقی یک گیاه است که معمولاً در زیر زمین پیدامی شود.در واقع ریشههای فرعی گیاه را شامل می شود. و برخلاف ریشههای اصلی در جهات گوناگون گیاه سیر می کنند.
دلوز وگتاری از این مفهوم بهره می گیرند تا ورود و خروج غیر سلسله مراتبی و چندگانه رادر دستورالعمل برنامهها نشان دهند. آنها این مفهوم را در مقابل مفهوم درختی به کار میگیرند.
ریزوم با فضاها و اتباطات افقی و چندگانه کار میکند در حالی که یک مفهوم درختی با ارتباطات خطی و عمودی سر و کار دارد.
تفکر درختی همان فلسفه بودن است حال آنکه تفکر ریزومی پویا متکثر و در همه جهات است و در آن از مرزبندیهای تفکر خطی خبری نیست.
در واقع ریزومها مابین تفکرات خطی قرار گرفته و آنها را به هم مرتبط می کنند بدین ترتیب هر تفکر ریزومی پایانش آغاز تفکر دیگری است و نمی توان برای آن آغاز یا پایانی قائل شد.
در حقیقت فضای اینترنت تجسم چنین فضای فکری ست . رای آن نمی توان صاحبی یا خطی تصور کرد.
این تفکر هویتی چندشبکه برای انسان مدرن به ارمغان آورده است. هویتی که خودرا چندباره می شکند و دوباره پیوند برقرار می کند