انقلاب چه گوارا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: تصحیح جایگذاری کاما، شمارگان هزارگان |
جز ربات:فاصلهٔ مجازی، "ك" و "ي"، غلط املایی |
||
خط ۱۵:
7
در شهر گواتمالا گوئوارا با هیلدا گادآ آکوستا(Hilda Gadea Acosta) که یک اقتصاد دان پرویی بود آشنا شد. هیلدا از لحاظ سیاسی به خوبی با جناح چپ گرای '''''APRA''''' (متحدین انقلابی خلق آمریکا) در ارتباط بود. او گوئوارا را به چند مقام رسمی بلند مرتبه در دولت آربنز معرفی کرد. همچنین گوئوارا با چند تن از تبعیدیهای متصل به [[جنبش 26 جولای]] '''''"[[فیدل کاسترو]]"''''' (حمله به یک سرباز خانه در سانتیاگو، [[کوبا]]) ارتباط بر قرار کرد. در طی این ارتباطات بود که گوئوارا لقب معروف '''''"چه"''''' (che) را که در آرژانتینی مانند "رفیق" به کار میرود کسب کرد.
خط ۲۸:
گوئوارا در اوایل سپتامبر 1954 به مکزیک رسید و ارتباط خود را با نیکو لوپز(Niko Lopez) و بقیهٔ تبعیدیهای 26 جولای(که در گواتمالا آشنا شده بود) بر قرار کرد. لوپز در سال 1955 او را به "رائول کاسترو" معرفی کرد و رائول هم او را به برادر بزرگترش "فیدل کاسترو" رهبر جنبش 26
چه به عنوان پزشک جنبش انتخاب شد. او در تمرینهای نظامی شرکت کرد و در آخر به عنوان بهترین [[پارتیزان]] شناخته شد. اولین عملیات انقلابی کاسترو حمله به کوبا توسط یک [[رزمناو]] بسیار قدیمی به نام '''''"مادر بزرگ"''''' (Granma) بود. در روز 25 نوامبر 1956 از مکزیک به وسیلهٔ مادر بزرگ به سمت کوبا راه افتادند. اما کمی بعد از پهلو گرفتن توسط ارتش باتیستا مورد حمله قرار گرفتند. از 82 نفر بسیاری کشته شدند وبسیاری هم بعد از دستگیری تبعید شدند. فقط 22 نفر توانستند فرار کنند. خود چه نوشته است :"در همین مقابلهٔ خونین بود که من تجهیزات پزشکیم را کنار گذاشتم و برای جنگ از جسد یکی از مبارزان سلاح برداشتم." واین گونه از یک پزشک به یک پارتیزان مبارز تبدیل شد.
چند نفری که زنده ماندند به عنوان بک گروه انقلابی فرو پاشیده در اعماق کوههای سییرا مایسترا(Sierra Maestra) پناه گرفتند، حایی که از طرف گروه [[چریکی]] فرانک پایس(Frank Pais)جنبش 26
کاسترو چه را به عنوان رهبر هنگ دوم لشکر انتخاب کرد. اولین اقدام چه برای حمله به یک پادگان در بیکیتو(Bueuycito) درست مانند نقشه پیش نرفت. افراد چه سر وقت حاضر نشدند و او هم به تنهایی حمله را شروع کرد. چه خواست یکی از نگهبانهای دشمن را دستگیر کند اما نگهبان فرار کرد و او هم به طرف نگهبان شروع به تیراندازی کرد اما تفنگش از کار افتاد.او در زیر بارانی از گلوله به طرف نیروهای خودی فرار کرد، اما آنها هم با شنیدن صدای تیراندازی، پادگان را به رگبار تیر گرفتند. در هر صورت پادگان تا قبل از این که چه بتواند تفنگش را درست کند تسلیم افراد او شد.
خط ۴۰:
گوئوارا برای گروه یک مرکز رادیویی مخفی به نام '''''Radio Rebelde'''''(رادیوی شورشی) در فوریهٔ 1958 درست کرد. آنها به وسیلهٔ این مرکز برای مردم کوبا اعلامیه منتشر میکردند و با افرادی که خواستار عضویت در گروه بودند ارتباط بر قرار میکردند. ایدهٔ مرکز رادیویی را، چه از فعالیتهای رادیویی CIA برای بر اندازی دولت آربنز در گواتلاما الهام گرفته بود.
در اواخر
و در اولین روز سال 1959 کاسترو و افرادش در نبرد خود پیروز شدند و نظام کنونی کوبا را تشکیل دادند.
|