چنگیز شهوق: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Behrang-sh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Behrang-sh (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۲:
 
شروع کار او با کاشی و سفال بود. نقاشی هم می‌کرد. یک سال پس از نمایش نخستین، به طور جدی رو به مجسمه‌سازی آورد. مجسمه‌های او باور رایج را از مجسمه پس می‌زد. یک نوع ترکیب تصویر (کمپوزیسیون) ایجاد می‌کرد و معنا را به نفع عنصر خلاقیت، از تصور بیننده می‌گرفت. دو سال مانده به آغاز دهه ۱۳۴۰، کارمند هنرهای زیبای کشور است. در برپایی دومین نمایشگاه پیکرتراشی (به همت هنرهای زیبا) سهم زیادی دارد. در بی‌ینال پاریس نیز در کنار سپهری، اویسی، ملکونیان و سلحشور افتخار می‌آفریند. یک سال مانده به آغاز دههٔ ۴۰، برندهٔ جایزهٔ نقدی بی‌ینال دوم می‌شود.
بهمن ۱۳۴۰، به همت ادارهٔ روابط بین‌الملل و انتشارات هنرهای زیبای کشور، نمایشگاهی برپا می‌کند از نمونه‌هایی چند از نقاشی‌ها و پیکره‌سازی‌های دانش‌آموزان دبیرستان "ایران فرداً. خود او مجسمه‌ای از سیم و فلز را به نمایش می‌گذارد که بی‌تأثیر از آثار گونزالز نیست. در همین ایام تعداد زیادی کمپوزیسیون‌های رنگ روغن را در تالار رضا عباسی به نمایش می‌گذارد. بی‌ینال چهارم، اوج آثار او را نمایش می‌دهد. حضور دو داور ایتالیایی، خانم دکتر [[پالما بوکارلی]] (رئیس موزهٔ هنر مدرن رم) و آقای پرفسور [[جولیو کارلو آرگان]] (استاد تاریخ هنر دانشگاه رم) در بی‌ینال منجر به برنده شدن بورسیه به مدت سه ماه سفر به ایتالیا برای شهوق می‌شود.
 
علاقه به [[پلکسی گلاس]] و [[پلی‌استر]] منجر به ساخت مجسمه‌هایی می‌شود که مثل کار دیگران نیست. [[پشم‌شیشه]] را وارد کار می‌کند. به حجاری رو می‌آورد. مجسمهٔ سیمانی می‌سازد و در تمام این آثار به دنبال خلق وضعیتی است تا مسائل ذهن را در حالت‌هایی تجسمی نشان دهد. آثار او مشتی به چهرهٔ مجسمه‌سازی ایرانی (که در زمان او بیشتر تندیس و سردیس‌سازی بود) تلقی می‌شد. او پیوسته در «خلق مدام» بود. از مواد مختلف از سیم، پشم‌شیشه، لعاب و رنگ و هر چه او را ارضا می‌کرد، جهت تبیین تجسمی اندیشه‌های خود، مدد می‌گرفت. نیمهٔ دوم دههٔ ۴۰، مس، نیکل و روی را با پشم‌شیشه و رنگ قاطی می‌کند.