#تغییرمسیر [[بهاریه]]
* ''برای روستایی به این نام به [[بهاریه (روستا)]] مراجعه کنید.''
'''بهاریه''' یا '''بهارانه'''<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.tebyan.net/Poem/Poetry_Iran/Contemporary_Poetry/2007/3/19/38070.html| عنوان = نگاهی گذرا به چند شعر بهارانه| تاریخ بازدید = ۴ فروردین ۱۳۸۹| تاریخ = ۲۸ اسفند ۱۳۸۵| ناشر = تبیان | زبان = فارسی}}</ref>، به [[شعر|اشعاری]] که درباره فصل بهار گفته شود، گویند.<ref>لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «بهاریه»</ref>
== پیرامون واژه ==
واژهٔ «بهاریه» مرکب است از «بهار» فارسی که به علامت نسبت عربی ملحق شده و غیرفصیح است.<ref>لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «بهاریه»</ref> با این حال «بهارانه» کاملاً پارسی است.
== بهارانه در ادبیات فارسی ==
در ادبیات فارسی هم بهارانههایی از شاعران ایرانی چون [[مولانای پارسی]]، [[حافظ]]، [[سعدی]]، [[ملکالشعرای بهار]]، [[منوچهری]]، [[عطار]]، [[خاقانی]]، [[فروغی]]، [[خواجو]] و [[خمینی]] وجود دارد.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=38148| عنوان = بهاریههای معروف| تاریخ بازدید = ۳۰ اسفند ۱۳۸۷| تاریخ = | ناشر = تبیان | زبان = فارسی}}</ref>
ادبیات فارسی، سرشار از «بهارانه»هاست.<ref name=bbc>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2010/03/100321_l11_bahar_pomes.shtml| عنوان = بهار در شعر فارسی| تاریخ بازدید = ۴ فروردین ۱۳۸۹| تاریخ = | ناشر = بیبیسی فارسی | زبان = فارسی}}</ref> سرایندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف [[نوروز]] و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی بود، سروده بودند.
در شعر کهن فارسی، «بهار» مفهوم گستردهای است که محور تصویر سازیهای شاعرانه میشود.<ref name=bbc></ref> بهار اگر در شعر کهن ایران بیشتر به خاطر طراوت و خرمی ستوده میشود، در شعر نو علاوه بر آن، بار نمادین معنایی پیدا میکند.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.tebyan.net/Poem/Poetry_Iran/Contemporary_Poetry/2007/3/19/38070.html| عنوان = نگاهی گذرا به چند شعر بهارانه| تاریخ بازدید = ۴ فروردین ۱۳۸۹| تاریخ = ۲۸ اسفند ۱۳۸۵| ناشر = تبیان | زبان = فارسی}}</ref>
در «بهاریه»های پس از مشروطه اگرچه تصویرپردازیهای سنتی حفظ میشود ولی «گوشه و کنایه»های سیاسی و اجتماعی نیز برای خود جای چشمگیری پیدا میکنند. این کنایهها البته گاه چنان عریان میآیند و میروند که چیزی را برای تبدیل شدن به نماد باقی نمیگذارند. با این همه نشان میدهند که توانایی تبدیل شدن به نماد را دارند.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.tebyan.net/Poem/Poetry_Iran/Contemporary_Poetry/2007/3/19/38070.html| عنوان = نگاهی گذرا به چند شعر بهارانه| تاریخ بازدید = ۴ فروردین ۱۳۸۹| تاریخ = ۲۸ اسفند ۱۳۸۵| ناشر = تبیان | زبان = فارسی}}</ref> با اینکه بهارانههای دوره [[مشروطیت]] به اقتضای زمانه با اندیشههای سیاسی و اجتماعی درآمیخته و زمینه را برای نمادپردازیهای امروز هموار کردهاست، اما در شعر نو نمادها از مرحله سادگیهای بیانی دوره مشروطیت فراتر رفته و گاه آنچنان پیچیده و چند معنائی شدهاست که بدون توضیح شاعر نمیتوان آنها را دریافت.<ref name=bbc></ref> با این همه، شعر نوی ایران شکوه و غنای خود را به ویژه در دو دههٔ سی و چهل قرن خورشیدی، از همین تنوع و پیچیدگی نمادها به دست میآورد. با این حال، این حرف بدان معنا نیست که شعر نو یکسره از بهاریههای «خالص» خالی است. از این دست نیز نمونهها بسیار است. در این گونه بهاریهها نیز تاثیر فضای تنفسی شاعر را میتوان در برخورد او با «بهار» دریافت.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.tebyan.net/Poem/Poetry_Iran/Contemporary_Poetry/2007/3/19/38070.html| عنوان = نگاهی گذرا به چند شعر بهارانه| تاریخ بازدید = ۴ فروردین ۱۳۸۹| تاریخ = ۲۸ اسفند ۱۳۸۵| ناشر = تبیان | زبان = فارسی}}</ref>
نمادهای بهاری شاید بیش از همه به شاعران «آرمانگرا» یاری رساندند. برخی از این آرمانگرایان که بیشتر به [[چپ ایران|گروههای چپ]] وابسته بودند، در جنگ و گریز با سانسور، این توانایی را یافتند که «ممنوعه»ها را در لابلای نمادهای بهاری پنهان کنند.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.tebyan.net/Poem/Poetry_Iran/Contemporary_Poetry/2007/3/19/38070.html| عنوان = نگاهی گذرا به چند شعر بهارانه| تاریخ بازدید = ۴ فروردین ۱۳۸۹| تاریخ = ۲۸ اسفند ۱۳۸۵| ناشر = تبیان | زبان = فارسی}}</ref>
=== نوروز در بهارانهها ===
در ذیل به برخی از بهارانهها در پیرامون [[نوروز]] اشاره میشود:
{{شعر}}
{{ب|نوروز فراز آمد و عیدش به اثر بر | نزد یکدگر و هر دو زده یک بدگر بر}}
{{ب|نوروز جهان پرور مانده ز دهاقین | دهقان جهان دیدهاش پرورده ببر بر}}
{{ب|آن زیور شاهانه که خورشـید برو بست | آورد همی خواهد بستن به شجـر بر}}
{{پایان شعر}}
و هم او در قصیده دیگر چنین گوید:
{{شعر}}
{{ب|نوروز بزرگ آمد آرایش علم | میراث به نزدیک ملوک عجم از جم...}}
{{پایان شعر}}
* [[فرخی]] [[ترجیعبند]] مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:
{{شعر}}
{{ب|ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهـار آید | کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید}}
{{ب|کلید باغ را فردا هـزاران خواستار آید | تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید}}
{{ب|چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید | ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هـزار آید}}
{{ب|کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شـمار آید | چناندانی که هرکس را همی زو بوی یار آید}}
{{ب|بهـار امسال پندار همی خوشـتر ز پار آید | وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکار اید}}
{{ب|بدین شـایستگی جشنی بدین بایستگی روزی | ملک را در جهان هر روز جشنی داد و نوروزی}}
{{پایان شعر}}
* [[منوچهری]] [[مسمط]]ی در نوروز ساخته که بند اول آن این است:
{{شعر}}
{{ب|آمد نوروز هـم از بامداد | آمدنش فرخ و فرخنده باد}}
{{ب|باز جهان خرم و خوب ایستاد | مرز زمستان و بهاران بزاد}}
{{ب|ز ابر سیه روی سمن بوی داد | گیتی گردید چو دارالقرار}}
{{پایان شعر}}
هم او در مسمط دیگر گفته:
{{شعر}}
{{ب|نوروز بزرگم بزن ای مطرب نوروز | زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز}}
{{ب|برزن غزلی نغز و دلانگیز و دلفروز | ور نیست ترا بشنو از مرغ نوآموز}}
{{ب|کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زانکوز | بر قافیه خوب همی خواند اشـعار}}
{{پایان شعر}}
* [[بوالفرج رونی]] گوید:
{{شعر}}
{{ب|جشن فرخنده فروردین است | روز بازار گل و نسرین است}}
{{ب|آب چون آتش عود افروزست | باد چون خاک عبیر آگین است}}
{{ب|باغ پیراسته گلزار بهشـت | گلبن آراسته حورالعین است}}
{{پایان شعر}}
* [[مسعود سعد سلمان]] از عید مزبور چنین یاد کند:
{{شعر}}
{{ب|رسید عید و من از روی حور دلبر دور | چگونه باشـم بی روی آن بهـشتی حور}}
{{ب|رسید عید همایون شها به خدمت تو | نهاده پیش تو هدیه نشاط لهو و سرور}}
{{ب|برسم عید شهـا باده مروق نوش | به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور}}
{{پایان شعر}}
* [[جمالالدین عبدالرزاق]] گفته:
{{شعر}}
{{ب|اینک اینک نوبهـار آورد بیرون لشکری | هریکی چون نوعروسی در دگرگون زیوری}}
{{ب|گر تماشا میکنی برخیز کاندر باغ هست | با چون مشاطهای و باغ چون لعبت گری}}
{{ب|عرض لشکر میدهد نوروز و ابرش عارض است | وز گل و نرگس مراد را چون ستاره لشکری}}
{{پایان شعر}}
* [[حافظ]] در [[غزل]]ی گفته:
{{شعر}}
{{ب|ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی | از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی}}
{{ب|چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن | که قارون را غلطهـا داد سودای زراندوزی}}
{{ب|ز جام گل دگر بلبل چنان مست میلعلست | که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی}}
{{ب|به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی | به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی}}
{{پایان شعر}}
* [[هاتف]] در قصیدهای گوید:
{{شعر}}
{{ب|نسیم صبح عنبر بیز شد بر توده غبرا | زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا}}
{{ب|ز فیض ابر آزادی زمین مرده شـده زنده | ز لطف باد نوروزی جهان پیر شد برنا}}
{{ب|بگرد سرو گرم پرفشانی قمری نالان | به پای گل به کار جان سپاری بلبل شیدا...}}
{{ب|همایون روز نوروز است امروز و بیفروزی | بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی ماوی}}
{{پایان شعر}}
* [[قاآنی]] در قصیدهای به وصف نخستین روز بهار گوید:
{{شعر}}
{{ب|رساند باد صبا مژده بهار امروز | ز توبه توبه نمودم هزار بار امروز}}
{{ب|هوا بساط زمرد فکند در صحرا | بیا که وقت نشاطست و روز کار امروز}}
{{ب|سحاب بر سر اطفال بوستان بارد | به جای قطره همی در شاهوار امروز}}
{{ب|رسد به گوش دل این مژدهام ز هاتف غیب | که گشت شیر خداوند شهـریار امروز}}
{{پایان شعر}}<ref>[http://www.sppc.co.ir/nowruz/NoroozCelebration.html تدبیر. ویژه نامه نوروز]</ref>
:'''اشعار نو'''
* [[فریدون مشیری]] میگوید:
عطر نرگس٬رقص باد٬
نغمهٔ شوق پرستوهای شاد٬
خلوت گرم کبوترهای مست٬
نرم نرمک میرسد اینک بهار٬
خوش بهحال روزگار٬خوش بهحال روزگار...
* [[سروستانی]] میگوید:
دوباره آمدست از هزارها٬
صدای دلنواز نوبهارها٬
کنون که میزند درون دیدهام، سپیدهٔ زوال عسرت و گذشت پارها٬
طلب کنم هزار عیدی از خدا، خدایگان پاک نوبهارها و یارها٬
طلب کنم نشاط و شادی و گل و سلامهای خارج از شمارها...
== پانویس ==
{{ویکیواژه}}
{{ویکیگفتاورد}}
{{پانویس}}
== منابع ==
* دهخدا، علیاکبر، لغتنامهٔ دهخدا.
* {{یادکرد وب| نشانی = http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=38148| عنوان = بهاریههای معروف| تاریخ بازدید = ۳۰ اسفند ۱۳۸۷| تاریخ = | ناشر = تبیان | زبان = فارسی}}
[[رده:گونههای شعر]]
|