واجب‌الوجود: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Wbestuser (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Wbestuser (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح و تکمیل بحث
خط ۱:
{{خدا}}
'''واجب‌الوجود''' یا به اختصار واجب در [[ فلسفه ]] و [[ کلام ]]:
یکی از دو حالتی است که از بررسی هستی هر موجودی می توان آن را به موجود مورد بحث نسبت داد. یعنی می توان گفت فلان موجود واجب ( یا [[ممکن الوجود]] ) است. <br />
یکی از اقسام سه گانه [[مفهوم ذهنی]] می‌باشد که ممکن است در جهان [[خارج]] از ذهن [[مصداق]] داشته باشد اما وجود این مصداق نیازمند اثبات و [[برهان]] است. با این وجود بسیاری فیلسوفان پیشین چون [[آنسلم]]، [[دکارت]] و آقامحمدرضا قمشه‌ای صرفا با بیان امتناع تصور واجب به صورت معدوم، مدعی اثبات خدا شده بودند.
همچنین یکی از حالاتی است که یک [[مفهوم ذهنی]] از نظر امکانِ در خارج از ذهن بودن می تواند داشته باشد.
 
یعنی می توان گفت یک مفهوم ذهنی واجب یا ممکن یا ممتنع است.<ref>برهان وجوب و امکان استاد دکتر حسینی‌شاهرودی گردآورنده: زینب شعرباف اکبری کارشناسی ارشد بهار 87</ref><ref>علی ، شیروانی . شرح بدایة الحکمه علامه طباطبایی ج4 ص30 الی 34. بوستان کتاب چاپ سوم 1378</ref>
[[فیلسوفان]] و [[متکلمان]] مسلمان مدعی هستند که ثابت کرده‌اند که مفهوم [[واجب‌الوجود]]، در جهان خارج دقیقا یک مصداق دارد، که آن مصداق، همان [[الله]] است.<ref> در غالب کتاب‌های فلسفه اسلامی این مهم به انجام رسیده‌است برای نمونه بنگرید به:
<br />
*الخواجة نصیر الدین الطوسی. ''شرح الاشارات و التنبیهات للمحقق الطوسی''. نشر البلاغت. قم ۱۳۷۵. ج ۳ ص ۱۹</ref><ref>
[[فیلسوفانمتکلمان]] و [[متکلمانفیلسوفان]] مسلمان مدعی هستندبخش کهمهمی از بحث های خود را به اثبات ثابت کرده‌انداین که مفهوم [[واجب‌الوجود]]، در جهان خارج دقیقا یک مصداق دارد، که آن مصداق، همان [[الله]] است. اختصاص داده اند<ref> در غالب کتاب‌های فلسفه اسلامی این مهم به انجام رسیده‌است برای نمونه بنگرید به:
*شیخ اشراق. ''مجموعه مصنفات شیخ اشراق''. لوح سوّم- در اثبات واجب الوجود و آنچه لایق ذات پاک و عظمت بی‏نهایت اوست. موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی</ref>
*الخواجة نصیر الدین الطوسی. ''شرح الاشارات و التنبیهات للمحقق الطوسی''. نشر البلاغت. قم ۱۳۷۵. ج ۳ ص ۱۹</ref><ref>شیخ اشراق. ''مجموعه مصنفات شیخ اشراق''. لوح سوّم- در اثبات واجب الوجود و آنچه لایق ذات پاک و عظمت بی‏نهایت اوست. موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی</ref>
با این وجود در سطح جهانی {{مدرک}}، اتفاق نظر بر امتناع اثبات خداست . غلامعلی حدادعادل اندیشه [[کانت]] را چنین شرح می‌دهد:«اثبات خدا از این طریق[برهان وجودی]ممکن نیست و لاجرم باید تالیفی باشد، اما اثبات خدا از طریق یک [[قضیه تالیفی]] موخر از تجربه نیز معنا ندارد و بنابراین، باید از طریق یک قضیه تالیفی مقدم بر تجربه فقط در [[عالم پیدار]] می‌تواند صادق باشد و [[مقولات حس]] و [[فاهمه]] برآنچه نتواند، زمانی و مکانی باشد، قابل اطلاق و اعمال نیست.<ref>ایمانوئل کانت، تمهیدات، ترجمه غلامعلی حداد عادل، ص ۳۲</ref>»
==کاربرد اصطلاح واجب الوجود در مفاهیم ذهنی==
 
فیلسوفان برای تقسیم [[مفهوم ذهنی]] به صورت زیر از روش [[تقسیم ثنائی]] استفاده می‌کنند:
<br />
یک مفهوم یا:
خط ۱۷:
و یا
:** موجود شدن یا معدوم ماندن آن مفهوم در عالم واقع هیچ ترجیحی بر دیگری ندارند (و معادلاً حقیقت آن مفهوم علاوه بر وجودش به وجود دیگری است) که به این نوع مفاهیم، [[ممکن الوجود]] می‌گویند.<ref>م''وسوعة مصطلحات علم المنطق عند العرب'' النص ۴۶۷ شی‏ء. ص: ۴۵</ref><ref>[[ ابن سینا]]. (ترجمه) رساله اضحویه. انتشارات اطلاعات ص ۷۵.</ref>
==برهان وجود مصداقی برای واجب الوجود در جهان ==
[[برهان]] های بسیاری برای اثبات وجود واجب الوجود مطرح شده اند <ref>محسن غرویان، سیری در ادله‌ی اثبات وجود خدا، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1373</ref><ref>عبدالله جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا (قم، اسراء، 1375)</ref><ref>محمد حسین ، طباطبایی . شرح از مرتضی مطهری . اصول فلسفه و روش رئالیسم ج5 ص 58 .دارالعلم .قم 1350</ref> یکی از این برهان ها که معروف به برهان وجوب و امکان است <ref>(استاد شهيد) مرتضى، مطهرى. مجموعه آثار. جلد ۴ صفحه ۱۹۵</ref> و توسط [[ فارابی ]] و بعد ها [[ ابن سینا ]] <ref>ابن سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات،تحقیق مجتبی زارعی، (قم، بوستان کتاب، 1381)ج 3، ص 6</ref> به دقت تنظیم شده <ref>بدوي، عبدالرحمن؛ موسوعة الفلسفه، بيروت، الموسسه العربي، 1984م، به نقل از: حسين‌زاده، محمد؛ فلسفۀ دين، قم، بوستان كتاب، چاپ دوّم، ص 268- 269</ref> ، به صورت مختصر به شکل زیر است :
[[برهان]] های بسیاری برای اثبات وجود مصداقی از واجب الوجود در جهان ، مطرح شده اند یکی از این برهان ها که معروف به برهان وجوب و امکان است ، به صورت مختصر به شکل زیر است :
<br />
موجودات : یا در بودن خویش نیازمند به دیگری هستند ، یا بی نیازند.<br />