گنوسیسم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بهبود جمله |
|||
خط ۲:
'''گنوستیسیزم''' یا '''غنوصی''' مذهبی است که در قرن دوم میلادی در کشور روم توسعه یافت. بدون شک قبل از این تاریخ هم افکار گنوستیک وجود داشته زیرا که در میان یهودیان [[اسکندریه]] هم این افکار رایج بودهاست. از قرن دوم به بعد گنوستیکها برای تأئید اقوال خویش به کتابهای مقدس عیسوی استناد میجستند.
بنابر قول گنوستیکها خدا در ماوراء عالم محسوس و حتی در آنسوی جهان معقول است. او پدری است که از نام و نشان و گمان برتر است و فکر بشری را به دامن کبریای او دسترس نیست. جهان به واسطهٔ اشراقات دائمی که از ذات این خدای اصلی صادر میشود، بوجود میآید و مراتب این تجلیات نزولی است یعنی هر یک از اشراقات نسبت به ماقبل خود اخس است تا منتهی گردد به عالم مادی که آخرین اشراق و ناپاکترین تجلیات است ولی در این جهان مادی شوقی هست که او را به مبداء الهی باز پس میکشاند. ماده یعنی عالم جسمانی منزلگاه شر است اما یک بارقهٔ الهی که در طبیعت انسان به ودیعه است. راه نجات را به او نشان میدهد و او را در حرکت صعودی که از میان افلاک میکند دستگیری نموده، به عالم نور میرساند. این بود اساس اعتقاد گنوستیکهای متأخر راجع به نظام جهان. آنها انسان یا انسان نخست را وجودی نیمخدا میدانستند و ظاهراً این مفهوم را از اساطیر ایرانی گرفته بودند. بعضی از گنوستیکها انسان نخست را آدم دانستهاند و بعضی او را [[مسیح]] ازلی گفتهاند و طایفهای بر آن بودند که حقیقت انسان نخست در آدم حلول کرده و پس از آن به صورت [[مسیح]] ظاهر شدهاست. اوست نخستین مولود خدای بزرگ که در ماده نزول کرده و جان جهان محسوب است. او را نیمخدا و عقل و کلمه هم میگفتند. با ایجاد این انسان قوس نزول در ماده شروع شده و بوسیلهٔ او نزاع و کوشش برای نجات صورت میگیرد اما نجات میسر نیست، مگر با عنایت الهی. از این جاست که در همهٔ کتب گنوستیک ظهور یک نفر رهاننده وعده داده شدهاست. همین اعتقاد بود که گنوستیکها را پیرو دین [[مسیح]] کرد زیرا که منجی موعد را [[عیسی مسیح]] دانستهاند.
|