محمد دشمنزیار: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
'''ابوجعفر محمد بن رستم دشمنزیار''' (
▲'''ابوجعفر محمد بن رستم دشمنزیار''' (- ۳۹۸ تا ۴۳۳ ق / ۳۸۶ - ۴۲۰ خورشیدی») ملقب به علاء الدوله، پسر [[رستم بن مرزبان]] معروف به '''دشمنزیار ''' بود. وی فرماندار [[اصفهان]] بود. علاء الدوله در محرم ۴۳۳ ق / ۱۰۴۱ م چشم از جهان فرو بست و فرزندش [[ابومنصور فرامرز]] به جای وی به فرمانداری اصفهان رسید. نام علاء الدوله، مخصوصاً به سبب [[دانشنامه علایی]] و چند رساله دیگر که [[ابن سینا]] به نام وی نگاشتهاست پایدار ماند با این همه خود وی به سبب حمایت از ابن سینا و علاقه به [[فلسفه]] نزد [[متشرعه]] [[اهل سنت]]، فاسد الاعتقاد خوانده میشد.
== رسیدن به اسپهبدی اصفهان ==
پدرش، رستم بن مرزبان، از [[آل بویه]] دایی (کاکویهٔ) [[سیده ملک خاتون]] بود و خودش کاکوزاده «سیده خاتون» محسوب میشد و برای همین در دستگاه [[فخر الدوله]] پسر کاکویه خوانده میشد. رستم بن مرزبان از سرکردگان [[دیلمی]] در سپاه فخر الدوله بود و تا هنگام مرگ «حدود سال ۳۸۸ خورشیدی» در دربار سیده خاتون به عنوان کاکویهٔ ملکه، کاردار دربار بود و چندی هم
در کشمکشی که بین سیده خاتون با پسرش [[مجدالدوله]] در گرفت و منجر به فرار مادر و رفتنش نزد بدر بن حسنویه شد، پسر کاکویه هم به بهاء الدوله دیلمی پیوست (۳۸۵ خورشیدی)، اما در پی بازگشت سیده، دوباره به اسپهبدی اصفهان رسید. وی که همزمان سپهسالار ملک خاتون و مورد اعتماد تام او بود، در رفع اغتشاشهایی که در [[ولایت جبال]] روی میداد، کمکهای قابل ملاحظهای به سیده ملک خاتون کرد.
▲پدرش، رستم بن مرزبان، دایی (کاکویهٔ) [[سیده خاتون]] بود و خودش کاکوزاده «سیده خاتون» محسوب میشد و برای همین در دستگاه [[فخر الدوله]] پسر کاکویه خوانده میشد. رستم بن مرزبان از سرکردگان [[دیلمی]] در سپاه فخر الدوله بود و تا هنگام مرگ «حدود سال ۳۸۸ خورشیدی» در دربار سیده خاتون به عنوان کاکویهٔ ملکه، کاردار دربار بود و چندی هم حکومت شهریار [[ری]] را داشت. ابوجعفر دشمنزیار هم از جانب سیده به نیابت [[عین الدوله]] خردسال، فرمانداری [[شهر اصفهان|اصفهان]] را داشت و سالها فرماندار [[ولایت جبال]] بود.
== چیرگی بر همدان ==
== غلبه محمود غزنوی بر ری ==
در غلبه [[محمود غزنوی]] بر ری
== منابع ==
* «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، نشر مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد ۲، ۱۳۷۰ ش
* «مجمل التواریخ و القصص»، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۱۸ش، صص ۳۹۸، ۴۰۷-۴۰۹، ۴۱۲-۴۱۴؛
* ابن اثیر، عزالدین، «الکامل»، بیروت، ۱۹۸۲م، ۹/فهرست، ۱۰/۲۵، ۲۴۴-۲۴۵، ۴۴۷، ۵۵۱-۵۵۲
* غفاری، قاضی احمد، «تاریخ جهانآرا»، تهران، ۱۳۴۳ش؛
* هندوشاه نخجوانی، «تجارب السلف»، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۳ش؛
* قاضی ابن خلکان، «وفیات الاعیان فی انباء ابناءالزمان»، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۳۹۸ ق؛
* ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد، «تلخیص مجمع الآداب»، به کوشش مصطفی جواد، قاهره، ج ۴، بخش ۲ و ۳؛
* ابن قفطی، جمالالدین علی، «اخبار العلماء»، مصر، ۱۳۲۶ق؛
* بیهقی، ابوالفضل، «تاریخ»، به کوشش قاسم غنی و علیاکبر فیاض، تهران، ۱۳۲۴ش، فهرست؛
* باسورث، کلیفورد ادموند، «دورهٔ اول غزنوی»، تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه، ترجمهٔ حسن انوشه، تهران، ۱۳۶۳ش، ج ۴؛
* حسینی، صدرالدین بن علی، «اخبارالدوله السلجوقیه»، به کوشش ضیاءالدین بونیاتوف، مسکو، ۱۹۸۰م؛
* خواندمیر، غیاثالدین بن همام، «حبیب السیر»، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش؛
* مافروخی، مفضل بن سعد، «محاسن اصفهان»، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۱۲ش
* مایلز، سی،«سکهشناسی»، تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه، ترجمهٔ حسن انوشه، تهران، ۱۳۶۳ش؛
* ابن جوزی، عبدالرحمان، «المنتظم فی التاریخ الملوک و الامم»، حیدرآباد دکن، دائرةالمعارف العثمانیة، ۱۳۵۹ ق؛
|