سید جلال‌الدین اشرف: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
M7S6M (بحث | مشارکت‌ها)
M7S6M (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
{{ویکی‌سازی}}
{{تمیزکاری}}
{{بدون منبع}}
 
[[پرونده:Jalaleddin-ashraf-Shrine.JPG|thumb|300px|left|نما بیرونی مرقد سیدجلال‌الدین اشرف]]
بارگاه سید جلال الدین اشرف در استان گیلان قرار دارد. هر ساله هزاران نفر برای زیارت او به این محل می آیند. بارگاه سید جلال الدین اشرف در شهرستان آستانه اشرفیه از شهرهای شرقی استان گیلان واقع شده است. فاصله آن تا رشت ۳۵ و تا لاهیجان ۵ کیلومتر است.
[[پرونده:Jalaleddin-ashraf-Shrine-2.JPG|thumb|300px|left|نمائی از ظریح مرقد سیدجلال‌الدین اشرف]]
 
بارگاه سید جلال الدین اشرف در استان گیلان قرار دارد. هر ساله هزاران نفر برای زیارت او به این محل می آیندمی‌آیند. بارگاه سید جلال الدین اشرف در شهرستان آستانه اشرفیه از شهرهای شرقی استان گیلان واقع شده استشده‌است. فاصله آن تا رشت ۳۵ و تا لاهیجان ۵ کیلومتر است.
 
== زادگاه ==
سطر ۱۳ ⟵ ۱۵:
لقب جلال الدین
 
بر مطالعه کنندگان تراجم و انساب و سیر و اخبار معلوم است که عده‌ای از سادات، به این گونه القاب ملقب بوده‌اند چه آنکه یکی از اولاد موسی بن جعفر سید حسین ملقب به «علاءالدین» است که قبرش در شیراز است. پس ممکن است است لقب برادرش جلال الدین باشد که در بلده آستانه لاهیجان مدفون است.» و اما لقب اشرف را از عموی جدّ پدرش «عمر الاشرف ابن امام زین العابدین اتخاذ نموده استنموده‌است. اما در حقیقت اشرف نشانه برتری و شایستگی او نسبت به سایر برادران و ملاک تمیز او از سایر جلال الدین‌ها در میان علویان محسوب می‌شود.»[۳]
 
سید جلال الدین اشرف در سه سالگی پدرش را (سنة ۱۸۳ ق.) از دست داد. او به مدد و همّت برادرش حضرت علی بن موسی در زادگاهش پرورش یافت.[۴]
سید جلال الدین در بغداد
 
در سال ۲۰۱ ق. در حالی که ۲۱ سال داشت برای دیدن برادرش علی بن موسی همانند بسیاری از سادات و علویان از مدینه به بغداد آمد و تا سال ۲۰۴ در این شهر اقامت داشت. علت توقف او در بغداد معلوم نیست ولی برخی از مورخان معتقدند که وی در بغداد به امر برادرش علی بن موسی مشغول به تبلیغ بود، تا این که در سال ۲۰۳ ق. خبر قتل علی بن موسی به او رسید و در این زمان سادات و بزرگان و شیعیان برای عرض تسلیت خدمت او رسیدند و برای اولین بار در آن مجلس مسأله نهضت و مقابله با حاکم زمان مأمون عباسی مطرح شد و لذا سید اشرف در سال ۲۰۴ ق. وقتی که مأمون از مرو عازم بغداد شد، آن شهر را ترک کرد و به ایران مهاجرت نمود و همانند اغلب سادات و علویان به نقاط امن ایران پناهنده ‌شدشد و به صورت مخفیانه مشغول ترویج و تبلیغ شریعت محمدی و علوی گردید و مقدمات کار نهضت و قیام را فراهم می‌ساخت.
مهاجران آل ابی‌طالبعلیه السلام
 
سطر ۳۴ ⟵ ۳۶:
سید جلال الدین اشرف دومین چهرة علوی مشهور است که بعد از یحیی بن عبدالله وارد سرزمین گیلان گردید. البته در مسیر راه به گیلان با موانع و جنگ‌هایی رو به رو بود که شرح آن خواهد آمد. سال ورود سید اشرف به گیلان را ۲۰۶ و یا ۲۱۰ ق. دانسته‌اند.
 
وی در حدود ۲۰ سال در آن سامان حکومت داشته استداشته‌است گرچه برخی ورود سید اشرف را در زمان حیات امام رضا علیه السلام دانسته‌اند و می‌گویند: وی در زمان حیات امام رضا علیه السلام به عنوان وکیل و نماینده تام الاختیار حضرت و یا برای تبلیغ به ناحیة دیلم مهاجرت نموده استنموده‌است که این قول را اکثر مورخان ‌ضعیفضعیف می‌شمارند و اعتقاد دارند که وی بعد از شهادت امام رضا علیه السلام به این ناحیه پناهنده شده استشده‌است.
نهضت سید اشرف
 
سید جلال الدین اشرف هنگام ورود به دیلمان ظاهراً اولین مقابله و نبرد را در حوالی زنجان و قزوین که در آن عصر دارالمرز بین اعراب مسلمان و دیلمیان بود با خوارج و لشکریان خلفای عباسی داشته استداشته‌است. گویا برخی از مأموران حکومتی، آن حضرت را شناسایی نموده و در صدد دستگیری وی بر می‌ایند که حضرت با تعدادی از یاران و همراهانش با آنان درگیر شده و این جنگ به مدت ۴ ماه به طول می‌انجامد. سرکردگی سپاه عباسی را در ناحیه زنجان و قزوین و طارم مردی به نام «بابا ملحد» به عهده داشت. حضرت به کمک قبایل دیلمی و مردان ترک زبان استا جلو موفق گردید زنجان را در ذی الحرام سال ۲۰۶ ق. فتح نماید. در این نبرد قیس فرزند باباملحد به دست سید جلال الدین کشته شد.
 
مؤلف جنگ نامه سید جلال الدین اشرف می‌نویسد:
سطر ۴۳ ⟵ ۴۵:
«وقتی دو لشکر در مقابل هم صف آرایی کردند، در این هنگام قیس پسر بابا ملحد به پیشنهاد پدر به میدان آمد که از هیبت و شکوهش ترسی عظیم در دل مسلمانان راه یافت. حسن بیک فرمانده حضرت به اذن ایشان به میدان رفت ولی حضرت از او چنین خواست: ای حسن بیک! تو برو در جای خود باش که کشنده او منم.» اما چون حضرت وارد میدان شد، قیس از دیدن جمال نورانی و سیمای روحانی‌اش وحشت کرد. چنان که آهسته جلو آمد و حضرت را به ترک جنگ و توبه! دعوت کرد. حضرت نیز او را به بیعت با امام محمدتقیعلیه السلام دعوت کرد که او نپذیرفت. حضرت نیز تیری در کمان نهاد و سر او را نشانه رفت و با همان تیر او را به خاک افکند.» لشکریان با دیدن این صحنه پراکنده، عده‌ای کشته و تعدادی از آنان به طرف رودخانه «قزل اوزن»[۹] در نزدیکی طارم و رودبار متواری شدند.»[۱۰]
 
کمک و حمایت دیلمیان در همراهی سید اشرف و تار و مار کردن لشکر کفر و خوارج در پیروزی نهضت حضرت در فتح زنجان و قزوین، طارم، کوهدم (رودبار) نقش اساسی و کلیدی داشته استداشته‌است. خصوصاً آنکه در فتح زنجان گروهی از دیلمیان به سرکردگی مردی رشید به نام «هاشم» شکست لشکر بابا ملحد به حمایت از سید اشرف آمدند و موفق شدند شهر زنجان را از لوث وجود ناپاکان پاکسازی نمایند.
 
جنگ‌های سید اشرف عبارتند از:
سطر ۴۹ ⟵ ۵۱:
۱. زنجان در سال ۲۰۶ ق.
 
۲. فتح طارم و حوالی آن؛ در این مناطق عدّای از مسیحیان به دست آن بزرگوار مسلمان گردیدند که تعداد آنان را تا ۱۲۰۰ نفر نوشته‌اند. پیوستن آنان به لشکر سید، در پاکسازی بقایای خوارج که در آن مناطق جا خوش کرده بودند تأثیر شگفتی داشته استداشته‌است.
 
۳. فتح رودبار (کوهدم) (سال ۲۰۶ ق.)
سطر ۷۲ ⟵ ۷۴:
سید اشرف پس از فتح شهران در سال ۲۱۱ ق. تصمیم گرفت به زیارت مرقد مطهر برادرش امام رضا علیه السلام برود و لذا طی سخنانی برای سپاهیان خود فرمود:
 
«ای دوستان خاندان علی! هرچه وظیفه شما بود انجام دادید. اکنون به شما رخصت می دهممی‌دهم که بر سر اهل و عیال خود بر گردید که من برای زیارت برادرم ثامن الائمهعلیه السلام به خراسان خواهم رفت...» ولی سرداران سپاه گفتند: « ای فرزند رسول الله! از آن زمانی که خانه‌های خود را به خون‌خواهی امام حسینعلیه السلام و امام رضا علیه السلام ترک کردیم، دست از جان شسته‌ایم و اکنون دست از دامن تو باز نخواهیم داشت. سپس آن حضرت مصایبی را که بر پدر و جد بزرگوارش گذشته بود یادآوری کرد و مؤمنان زار زار گریستند.» حضرت با عده‌ای از سرداران رشید اسلام به صورت کاروانی از مازندران به سوی مرقد امام رضا علیه السلام حرکت کرد و می‌توان گفت که بعد از هشت سال از شهادت حضرت اوّلین کاروان زیارتی منطقه شمال ایران، گیلان و مازندران به مشهد مقدس رفته استرفته‌است. حضرت با سرداران خود به هر جا که می‌رسیدند مردم به استقبال آنها می‌شتافتند و احترام لازم را به جا می‌آوردند.
زیارت مرقد مطهّر
 
سطر ۸۰ ⟵ ۸۲:
سید جلال الدین با جماعتی از سادات حسنی و حسینی وقتی به گیلان رسید در لاهیجان و بر مسند رهبری تکیه زد و اموری را به برادرش امیرشمس الدین واگذار کرده و خود غالباً با سرداران و یارانش به سر می‌برد. نواحی فتح شده توسط حضرت میان سردارانش تقسیم شد و هریک را برای حکمرانی منطقه‌ای فرستاد. این سرداران که به عنوان والی و نماینده حضرت به قسمت‌های مختلف گیلان فرستاده شدند، عبارتند از:
 
سید هاشم در دیلمان، حسن بیک در طارم و نواحی زنجان، امیر سلطان در رشت، سید محمد در سیاهکل (برفجان)، سید حمزه در کوهدم (رودبار) عبدالرحمن اژدر در هوسم (رودسر) امیرسیدامی‌رسید شمس الدین به عنوان جانشین حضرت در لاهیجان (که هم اکنون قبر این بزرگوار زیارتگاه مشهوری است.)
 
سید جلال الدین در لاهیجان نماز جمعه را اقامه کرد و ترویج شریعت نموده و در خطابه‌ها از احادیث پدر و اجدادش، روایاتی نقل می‌کرد و حکومت مستقلی تشکیل داد و به عنوان رهبری روحانی و معنوی از نزدیک ناظر امور حکومتی بود. در حقیقت نخستین حکومت شیعی در سال ۲۱۱ ق. در گیلان تشکیل شد و تا سال ۲۲۳ و یا به قول دیگر ۲۳۰ ق. تداوم یافت. هرچند حضرت جنگ‌هایی در این مناطق با برخی از مخالفان محلی داشته استداشته‌است. تا این که حضرت توسط سرداران خود با خبر شد که مخالفان و دشمنان وی به سرکردگی مردی به نام چهل گوش عموی نعمان بن نوفل در مرزهای بین دیلمیان و اعراب در حوالی قزوین دست به شورش بر علیه او زده‌اند و قصد نفوذ به قلمرو حکومت سید را دارند. حضرت ابتدا او را دعوت به اسلام علوی کرد ولی در جواب طی نامه‌ای به حضرت نوشت:
 
«بین من و فرزندان موسی بن جعفر جز شمشیر چاره‌ای نیست.»[۱۵]
سطر ۹۸ ⟵ ۱۰۰:
ایت الله مهدوی محقق نامدارگیلان نکاتی را به اختصار درباره آن حضرت می‌نویسد:
 
«اینکه سید جلال الدین اشرف، همان ابراهیم المرتضی اصغر فرزند امام همام حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام است، ظاهراً تردیدی در آن نیست. والعلم عندالله، اما وی لقب جلال الدین را در زنجان به جهت تقیه انتخاب کرد تا شناخته نشود. او با ۱۵۰ نفر از سادات حسنی و حسینی عازم جیلان شد که برادرش میرشمس الدین ابن موسی الکاظم علیه السلام و خواهرش فاطمه اخری او را در این سفر همراهی می‌کردند. او مردی دانا، شجاع، کریم، فاضل، عالم، نبیل، راوی حدیث از پدر و برادرش، و در نهایت درجه تقوی و گشاده دستی بود. تعدادی از همراهان آن بزرگوار از فرزندان امام باقرعلیه السلام هستند که امروز مراقد آنان در گوشه و کنار صفحات گیلان به چشم می‌خورد. خروج و قیام سید جلال الدین بین دو قیام یحیی بن عبدالله که در سال ۱علیه السلام ۶ ق. رخ داد و قیام حسن بن زید معروف به داعی کبیر در سنة ۲۵۰ ق. در مازندران واقع شده استشده‌است. سید جلال الدین وجود ناپاک خارجیان را از صفحه روزگار برانداخت و چون به شهر لاهیجان رسید مردم آن شهر از آن بزرگوار استقبال کردند و سید جلال الدین مدت نوزده سال به فرمانروایی مشغول بود تا آنکه در سال بیستم جهان را بدرود نمود. او توسط امیر چهل‌گوش نبیره شمر بن ذی‌الجوشن به شهادت رسید و برای آنکه بدنش توسط مخالفان سوزانده یا هتک نشود وصیت کرد که چون وفات یافتم بعد از تغسیل و تکفین جنازه مرا در تابوتی نهید و آن تابوت را در آب سفید رود اندازید و شما از عقب آن تابوت باشید. هرجا که آب تابوت مرا بیرون اندازد مرغ سفیدی بیاید یکی بر بالای جنازه نشیند و یکی دیگر به پایین، جنازه مرا در همان مکان دفن کنید. پس به همان دستور رفتار گردید تا آنکه تابوت در قریه «اکیم» از آب بیرون آمد. لذا همانجا مدفون گردید و مشهدی عالی بر او بساختند و بروز کرامات همه ساله از آن موضع مطهر ظاهر می‌شد و می‌شود. کثیری از سرداران آن حضرت در صفحات گیلان دارای مزاری معروف هستند.[۱۹]
پی‌نوشت‌ها:
 
۱. بعضی از امامزادگان به عنوان وکیل امام معصوم یا رهبر و پیشوای دسته‌ای از شیعیان به عنوان سلطان خطاب شده‌اند همانند سلطان علی بن امام محمد باقر و حضرت سید جلال الدین اشرف مؤلف بحرالانساب در کنار سلطان علی بن موسی الرضا، نام سلطان سید جلال الدین اشرف را آورده استآورده‌است. ر. ک: اختران تابناک، ذبیح الله محلاتی، ج ۱، ص ۴، تصحیح محمد جواد نجفی، چاپ اسلامیه، ۱۳۴۹، جنگ نامه سید جلال الدین اشرف، تألیف عبدالمهدی لنگرودی، به سال ۱۰علیه السلام ۱ ق. و تصحیح محمد روشن، تهران، سازمان انتشارات علمی، ۱۳۶۶.
 
۲. نور علم، نشریه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دوره ۴، ش ۱، س ۷.
سطر ۱۰۷ ⟵ ۱۰۹:
۳. سادات متقدمه گیلان، محمد مهدوی لاهیجانی، ص ۲۳۹.
 
۴. همان، ص ۲۰۱ به نقل از بحرالانساب، ج ۲، ص ۱۶۱ طبع بمبئی.
 
۵. در این باره به منابع مختلف همانند: زندگانی سیاسی امام هشتم(ع)، تألیف جعفر مرتضی حسینی، منتهی الامال، محدث قمی؛ بحارالانوار، علامه مجلسی و نظایر آن مراجعه شود.
سطر ۱۲۱ ⟵ ۱۲۳:
۱۰. جنگ‌نامه سید جلال الدین اشرف، ص ۴۵.
 
۱۱. پاسکا شیخی بود که عده زیادی مرید داشت و با دربار حاکم محلی رابطه داشت و با دعای حضرت و به کرامت خاندان رسالت به آتش قهر الهی دچار شد و به هلاکت رسید. ر. ک: نهضت انقلاب، ص۲۲۹.
 
۱۲. نهضت انقلاب، ص ۶۱.
 
۱۳. درباره جنگ‌ها، سرداران، تعداد شهدا، نام فرماندهان دشمنان و اسامی شهرها بنگرید: جنگ نامه چاپی محمد روشن، جنگ نامه خطی بهاءالدین املشی، سادات متقدمه گیلان، ولایات دارالمرز ایران، گیلان ه. ل. رابینو، تاریخ گیلان و دیلمستان، سید ظهیرالدین مرعشی، تاریخ نهضت سید جلال الدین اشرف، قاسم غلامی، از آستارا تا استرآباد منوچهر ستوده، کتاب گیلان ۳ جلدی جمعی از پژوهشگران ایران و... .
 
۱۴. نهضت انقلاب، ص ۶۱.
سطر ۱۳۱ ⟵ ۱۳۳:
۱۵. همان، ص ۱۱۰ تا ۱۰علیه السلام، آستارا تا استرآباد، ج ۴، ص علیه السلام ۸.
 
۱۶. دارستان نام روستایی در ۹ کیلومتری غرب شهر رودبار است که آرامگاه شیخ مفید الدین در این قریه می‌باشد. مطابق روایات، نعش حضرت را به این محله منتقل و در جایی که امروز مسجد است غسل داده و در تابوت نهاده و تا کنار سفید رود تشییع کرده و به آب سپردند. ر. ک: نهضت، ص ۱۳۰؛ نام‌ها و نامدارهای گیلان، جهانگیر سرتیپ پور، ص .
 
۱۷. سادات متقدمه گیلان، ص ۲۰۳.
سطر ۱۴۰ ⟵ ۱۴۲:
 
پدیدآورنده: محمد تقی ادهم نژاد
 
{{بدون منبع}}
سید جلال الدین اشرف از فرزندان امام موسی کاظم و تنها برادر تنی امام رضا (ع) است .
[[پرونده:Jalaleddin-ashraf-Shrine.JPG|thumb|300px|left|نما بیرونی مرقد سیدجلال‌الدین اشرف]]
امازاده سید جلال الدین اشرف در شهرستان آستانه اشرفیه واقع در ۳۵ کیلومتری شهر رشت مدفون است .
[[پرونده:Jalaleddin-ashraf-Shrine-2.JPG|thumb|300px|left|نمائی از ظریح مرقد سیدجلال‌الدین اشرف]]
سید جلال الدین اشرف از فرزندان امام موسی کاظم و تنها برادر تنی امام رضا (ع) است .
امازاده سید جلال الدین اشرف در شهرستان آستانه اشرفیه واقع در ۳۵ کیلومتری شهر رشت مدفون است .
بارگاه سید جلال از قدیم الایام پذیرای گردشگران بومی وغیر بومی که به قصد زیارت به شهرستان آستانه اشرفیه سفر می‌کردند بوده‌است.
این بارگاه از نظر موقعیت جغرافیائی در مرکز شهر آستانه اشرفیه واقع شده و مهمترین عامل پیشرفت شهرستان شده‌است .
مسئولان شهرستان آستانه اشرفیه برای توسعه این حرم مطهر طرحی موسوم به طرح حرم را برنامه ریزی نمودند که طی این طرح با گسترش حرم شهرستان به یکی از بزترین نقاط سیاحتی، زیارتی استان بلکه کشور شود .
هم اکنون آستانه اشرفیه چهارمین شهر مذهبی ایران از این نظر می‌باشد .
 
{{امامزاده-خرد}}
 
[[رده:امامزاده‌ها در استان گیلان]]
[[رده:آستانه اشرفیه]]
[[رده:مقاله‌های ارزیابی‌نشده امامزاده]]