محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز آزمایش‌پذیری -> آزمون‌پذیری (Testability)
Surena (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
{{کاربردهای دیگر|جن}}
'''جن''' (در فارسی و عربی به این صورت به کار ر می‌رود، در فارسی به اشتباه به صورت '''اَجنّه''' جمع بسته می‌شود) نام دسته‌ای از موجودات [[فراطبیعی]] است، اعتقاد بر این است که وجودش از [[آتش]] بدون [[دود]] است(قرآن ۵۵:۱۴; الرحمن, Motif A2905.1, «و جنیّان را از رخشنده شعله آتش خلق کرد.») که هم به صورت آشکار و هم به صورت ناپیدا زندگی می‌کنند. در قسمتهای مختلفی از [[قرآن]] از آن یاد شده، هفتاد و دومین سوره قرآن به نام آن ([[جن (سوره)|الجن]]) نامگذاری شده‌است. محققان فرهنگ عرب ریشه این واژه را از کلمه ''جنا''(to conceal; Lane, pp. 402-03; cf. Abu’l-Fotūḥ, XVI, p. 244) می‌دانند، اما ممکن است ریشه خارجی داشته باشد.(Nöldeke, pp. 669-70) منابع قدیمی فارسی واژه فارسی پری و کلمه عربی جن را به طور هم‌معنی به‌کار می‌بردند.(e.g. , Balʿamī, ed. Bahār, I, pp. 66-68; Tafsīr, pp. 3; 181, 263; Abu’l-Fotūḥ, X, p. 352; Ayyūb Ṭabarī, II, pp. 458, 543)<ref name="iranicajen">{{یادکرد وب|نام خانوادگی= [[محمود امیدسالار|امیدسالار]]|نام= [[محمود امیدسالار|محمود]]|عنوان= GENIE|نشانی= http://www.iranicaonline.org/articles/genie-|بازبینی= ۱۵ آوریل ۲۰۱۲|اثر= |تاریخ= ۱۵ دسامبر ۲۰۰۰|ناشر= [[دانشنامه ایرانیکا]]|نشانی بایگانی= http://web.archive.org/web/20110429185114/http://www.iranicaonline.org/articles/genie-|تاریخ بایگانی= ۲۹ آوریل ۲۰۱۱|کد زبان= EN}}</ref>
{{بهبود منابع}}
{{درستی}}
* ''این مقالهٔ اثبات وجود جن نیست. برای وجود و عدم وجود جن نیز جانب‌داری نمی‌کند. ''
 
== تصور از جن ==
گرچه برخی فلاسفه تفسیر لغوی از جن را مطرح می‌کنند و منابعی را دنیال می‌کنند که به صورت تمثیلی به جن اشاره کرده.(e.g. , Rāḡeb, p. 158; Ṭūsī, p. 484; Fozūnī, p. 524) متکلمان وجود آن را به دلیل اشاره صریح قرآن به این موجود نسبت می‌دهند. برخی از متکلمان بر این عقیده‌اند که جن از فرزندان [[ابلیس]] است،(q.v.) و به آنها گفته که قبل [[آدم]] به زمین بروند.(Abu’l-Fotūḥ, XI, pp. 304, 321, XII, 366, XIV, p. 169; Tafsīr, p. 263) آنها ممکن است مسلمان یا کافر باشند، چرا که رسالت محمد شامل جن و [[انسان]] بود؛(Ṭabarī, ed. Rowšan, I, pp. 68 ff. ; Abu’l-Fotūḥ, XIV, pp. 193, 341, XVII, pp. 278-81) در نتیجه آنها ممکن است در نتیجه اعمال خود در بهشت ​​پاداش گیرند و یا در جهنم مجازات شوند.(Tafsīr, p. 181; Abu’l-Fotūḥ, X, pp. 328, XIV, pp. 193, 241, XVII, p. 282; cf. Loeffler, p. 46) برخی از جن مسلمان را شیعه در نظر می‌گیرند؛ که گفته‌اند: برای دستورالعمل‌های مذهبی و ارائه انواع خدمات به آنها به سمت امامان آمده‌اند.(Kolaynī, I, pp. 395-96, II, p. 167; Solṭān-Moḥammad, pp. 175, 199) این جن‌ها ممکن است در مواقعی خاص به برادران شیعه خود کمک کنند.(Kolaynī, II, p. 167) در مقابل اینها جن خدا نشناس و سپاهیان شیطان قرار دارند.(Abu’l-Fotūḥ, XIV, p. 335)[[متکلمین]] [[شیعه]] اطلاع جن‌ها از آینده را دروغ می‌دانند.(Abu’l-Fotūḥ, XV, p. 52, XVI, p. 54)<ref name="iranicajen"></ref>
 
== انواع و تغذیه ==
'''جن''' واژه‌ای [[زبان عربی|عربی]] و به معنی «موجود پنهان و نادیدنی» است. در عرف فارسی «اَجِنّه» جمع جن شمرده می‌شود. در عربی جمع واژه جن، جِنان است و نوع آن جِنَّه. در [[فرهنگ فارسی]] [[دکتر محمد معین]]، به معنای «موجودی متوهم و غیر مرئی، پری» آمده‌است.
پیامبر جن‌ها را به سه گروه تقسیم می‌کند: آنهایی که که بال دارند و در آسمان پرواز می‌کنند، آنهایی که به مارها و سگ که شبیه‌اند و آنهایی که بدون توقف سفر می‌کنند.(Abu’l-Fotūḥ, XVII, p. 281; Fozūnī, p. 526) [[عبدالله بن مسعود]] از قول پیامبر گفته که زمانی که جن‌ها برای شنیدن آیات قرآن آمده بودند، بعضی از آنها شبیه کرکس و مار، بقیه به صورت مردان سیاه با لباس‌های سفید بودند.(Abu’l-Fotūḥ, XVII, pp. 279-80; Fozūnī, pp. 525-26) آنها حتی ممکن است مانند اژدها، گور، و یا تعدادی از جانوران دیگر ظاهر می‌شود.(Kolaynī, I, p. 396; Solṭān-Moḥammad, p. 62) روایت می‌شود که پیامبر به جن‌ها گفته که می‌توانند از استخوان‌هایی تغذیه کنند که هر زمان جن‌ها به آن دست بزنند بر آن گوشت می‌روید. حیوانات جن‌ها نیز می‌توانند از سرگین‌هایی تغذیه کند که به دانه و علف تبدیل شده و به استفاده گله‌های جن می‌آیند.(Abu’l-Fotūḥ, XVII, pp. 280-81)(در [http://fa.najeekurd.net/?p=7903 اینجا] آمده«غذای شما جنیان هر استخوانی که گوشت دار و بدون گوشت که برآن نام خدا ذکر شده باشد و پس مانده و فضله و مدفوع علفی که حیوانات شما آن را خورده اند.»)<ref name="iranicajen"></ref>
به آنکه مورد اذیت و آزار جنّیان واقع شده '''جن زده'''<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-4379930705f64cfaaa4685f53784e415-fa.html جن زده؛ فرهنگ فارسی معین]</ref> یا '''مجنون'''<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-6e69139b73634cb79e0ad51b2b996cde-fa.html مجنون؛ لغت نامه دهخدا]</ref> گویند.
 
== جن چیست؟صناعت ==
جن‌ها در صناعت بسیار پیشرفته‌اند و توانایی ساخت اشیاء و ساختارهای شگفت انگیز را دارند. آنها اولین سازندگان حمام‌ها و مخترعین خمیر موبر بودند و عمارات با عظمتی ساخته‌اند. سلیمان جن‌ها را مجبور به اطاعت از خودش کرد و آنها را تا ۲۵ [[فرسنگ]]ی قلمروی خود تسخیر کرد. در دربار او جن‌ها در صف پشت سر آدمیان عالم و دانا می‌ایستادند و این آدمیان نیز به نوبه خود در صف پشتی پیامبران قرار داشتند. [[بلقیس]]، همسر سلیمان و ملکه [[سبا]] طبق برخی گزارش‌ها از ازدواج جن و انسان متولد شده بود. با این حال مشخص نکرده‌اند که کدام یک از والدینش جن بوده‌است. با اینحال برخی از منابع معتقد اند که مادر او جنی به نام ریحانه بود. مردم از ازدواج سلیمان با بلقیس نگران بودند. آنها می‌ترسیدند که اگر حضرت سلیمان با این دو رگه جن و انسان ازدواج کند برای همیشه مجبور به خدمت فرزندان حاصل از این ازدواج خواهند شد. بنا بر این می‌خواستند عشق سلیمان به او را از بین ببرند و به او می‌گفتند که او دیوانه‌است و پاهای او مثل پای الاغ مو دار است.(Abu’l-Fotūḥ, 15, 21-22, 29-32, 40-42, 45, 47-50, XVI, p. 51; Ṭūsī, pp. 486, 495) جن‌ها در اسارت سلیمان ماندند و او بر آنها پادشاهی می‌کرد، سلیمان زوبعه را مامور به وظایفی در طول زندگی اش کرده بود. پس از مرگ سلیمان زوبعه به افرادش که در قلمرو سلیمان کار می‌کردند گفت که دست از کار بکشند. آنها با خوشحالی اطاعت کردند و یکی از آنها فهرستی آنچه را که آنها در طول خدمت خود ساخته بودند را بر روی سنگی نگاشت.<ref name="iranicajen"></ref>
در یک دیدگاه وسیع به هر موجود ماوراءطبیعه‌ای که از دیدگاه انسان مستور است، جن می‌گویند. مانند [[فرشته]]‌ها، [[شیطان]]‌ها. اما اصطلاحاً و بنا بر باور برخی از مردم، جن‌ها (اجانین) گروهی از موجودات زنده، دارای احساسات و تفکر و معمولاً نامرئی از جهان آفرینش هستند که هزاران سال پیش از خلقت بشر از آتش خلق شده‌اند. تاکنون هیچ مقاله ای در مورد جن در مجلات معتبر علمی چاپ نشده است. اثبات وجود جن به دلیل عدم قابلیت آزمون‌پذیری که شرط لازم هر فرضیه [[علم]]ی است از نظر علمی امکان پذیر نیست.
 
== ادبیات ==
== جن از دیدگاه مذاهب ==
جن در ادبیات حماسی غیردینی به ندرت دیده می‌شود. قلمروی [[جمشید]] و [[سلیمان]] اولین قلمروهایی بودند که بر جن و شیاطین حکومت می‌کردند.(Ebn Nadīm, ed. Tajaddod, p. 370) در [[شاهنامه]] جن تنها یک بار در نامهٔ [[سعد بن ابی‌وقاص]] به سردار ساسانی [[رستم فرخزاد]] به کار رفته، که در آن سردار عرب «از جن و انسان و پیامبر هاشمی» سخن گفته‌است.(IX, p. 324, l. 178) اگرچه شاهنامه به نام افریته‌ای که [[بهرام چوبینه]] را فریفت.(q.v) تا بر علیه شاه شورش کند اشاره‌ای نکرده،(Moscow, VIII, p. 405) ولی این زن در منبع دیگری به نام زنی از جنس جن به نام مذهبه توصیف شده(Tajāreb, p. 330) این اطلاعات ممکن است پایه برخی داستانهای حماسی باشند که ما به آن داستان‌ها دسترسی نداریم. در فرامرزنامه (ص۲۷) شاه پریان به شیرزنی به نام بانو گشسب خبر می‌دهد که گورخر کوچکی وجود دارد که در اصل سرخاب، شاه اجنه است که خود را به شکل حیوان درآورده است.<ref name="iranicajen"></ref>
=== اسلام ===
[[پرونده:Seal of Solomon (Simple Version).svg|thumb|شکلی خیالی از مهر یا [[نگین سلیمان]] که در داستان‌ها به وی نیرویی برای تسلط بر جنیان می‌بخشید.]]
پاره‌ای از باورهای [[مسلمانان]] پیرامون جن از [[قرآن]] سرچشمه می‌گیرد. در [[قرآن]] جن موجودی توصیف شده که «از آتش (نار) آفریده» شده‌است.<ref group="پانویس">«الرحمن»، ۱۵. قرآن.</ref> جن دارای دو جنس نر و ماده<ref group="پانویس">«الرحمن»، ۵۶.</ref> و دارای علم و ادراک معرفی شده‌است.<ref group="پانویس">«جن»، ۱۱.</ref> همچنین به آنان ویژگی‌های اخلاقی داده شده<ref group="پانویس">«جن»، ۶.</ref> و مواردی از تماس آن‌ها با انسان را متصور شده‌است.<ref group="پانویس">«جن»، ۶.</ref> به روایت قرآن جن «از پیش از آفرینش انسان» بر روی زمین می‌زیسته‌است.{{نشان|سابقه}} در کل جن بیست و دو مرتبه در قرآن تکرار شده و دارای سوره‌ای به همین نام است. هم چنین چنانکه در قرآن گفته شده، [[شیطان]] رجیم یا همان [[ابلیس]] از جنس جن است.
در [[سوره نمل]] (مورچه) در کتاب [[قرآن]] در آیه ۱۷ به این مورد اشاره شده‌است که [[سلیمان]] نبی بر سپاهیانی از جن تسلط و آنها را در خدمت خود داشته‌است.
نیز در آیه ۳۹ از [[سوره نمل]] به توانایی خارق العادهٔ این موجودات اشاره می‌شود.
 
=== ادبیات دینی ===
آنگونه که در بخشی از کتاب «در محضر استاد» که به پرسش و پاسخ‌هایی با آقای [[علامه طباطبایی]](شیعه)می‌پردازد، به نقل از او، عمر این موجودات بسیار بیشتر از عمر انسان‌ها بوده و جمعیتشان نیز از جمعیت انسان‌ها بیشتر است.
جن حضور برجسته‌ای در ادبیات دینی حماسی دارد. در حمله‌ای، پیامبر [[امام علی]] را برای کمک به جن‌های مؤمن در برابر دشمنان بت پرست منصوب کرد. که در آن جنگ دو آتش، روبرو یکدیگر که یکی بزرگتر از دیگری، ظاهر شد. امام با سلاح وارد شعله کوچکتر شد و آن که بزرگتر بود با صدای تندر در هم شکست. بعد از مدتی امام به همراه شمشیر خون آلود و سری را که به عنوان سر شاه جن‌های کافر معرفی کرد بیرون آمد.(Solṭān-Moḥammad, pp. 62-64, cf. pp. 45-46) کمی قبل از [[نبرد کربلا]]، [[زعفر جنی|زعفر]](whose name must be a corruption of Zaʿfar, cf. Mīhandūst, p. 49) پادشاه جن‌ها برای کمک پیش [[امام حسین]] رفت ولی امام حسین به جهت این که جن‌ها نامرعی اند و این باعث می‌شود که جنگ نا عادلانه شود کمک آنها را نپذیرفت. زعفر گفت که یارانش شکل انسانی به خود می گیرند ولی امام باز نپذیرفت. زعفر به خانه اش باز گشت و به مادرش کفت که امام از دریافت کمک امتناع ورزیده؛ بانوی پارسا سینه اش را عریان کرد و پسرش را تهدید کرد که اگر به امام کمک نکند شیرش را به او حلال نمی کند([http://books.google.com/books?id=iWCxQX5rwfQC&lpg=PA142&ots=f5TQBCHBNj&dq=game%20of%20Ab%C5%AB%20Jahl&pg=PA142#v=onepage&q&f=false Loeffler], p. 41, cf. p. 143).<ref name="iranicajen"></ref>
در همین کتاب اشاره شده‌است که سپاهی از جن‌ها به رهبری [[زعفر]] در [[واقعه کربلا]] به کمک [[حسین بن علی]] آمد ولی حسین کمک او را نپذیرفت.
او نوشته‌است: یکی از جنگ‌های امام علی علیه السّلام با جن (نصیبین) بود. همچنین در [[تفسیر المیزان]] درباره پناهنده شدن مردم به جن، نوشته: «مراد از پناه بردن انس به جن بطوری که گفته‌اند این است که در عرب رسم بوده وقتی در مسافرت در شب، به بیابانی برمی‌خوردند از شر جانوران و سفیهان جنی به عزیز آن بیابان که سرپرست جنیان است پناه می‌بردند و می‌گفتند: من پناه می‌برم به عزیز این وادی، از شر سفهاء قومش» به گفته علامه طباطبایی: «تقسیم آیه مبارکه بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ در مربعات به حروف ابجد، برای رفع جنیان و افراد مبتلا به جن مفید است».
 
=== جن در ادبیات غیردینی ===
[[ابن خرم]] در کتاب الفصل می‌نویسد: «طایفه جن امتی هستند دارای عقل، فکر و قدرت تمیز که به ایشان از طرف خدا وعده و وعید نازل شده و آنها نیز پذیرفته‌اند. آمیزش می‌کنند اولادی از آن‌ها بوجود می‌آید و مرگ نیز آنها را در بر می‌گیرد و چون جسمشان زود فنا می‌شود احتیاج به قبرستان ندارند و تمامی مسلمانان نیز بر این امر توافق و اجماع دارند جنیان دارای اجسام لطیف، شفاف و هوائی هستند یعنی زندگی در هوا و زمین برای آنها امکان دارد زیرا عنصر آنها از آتش است. همچنان‌که عنصر انسانها از خاک است»
تعریف جن در ادبیات غیردینی بسیار متنوع تر از تعریف مذهبی است. تنوع قابل توجهی در اشکال منتسب به جن در افسانه‌های ایرانی وجود دارد. آنها ممکن است زیبا یا زشت، سیاه یا سفید، بزرگ و یا کوچک باشند(Ṭūsī, pp. 497, 501, 506, 511; Fozūnī, pp. 525, 527). به طور کلی، جن مسلمان زیبا توصیف شده، در حالی که آنهایی که کافر هستند به صورت هیولاهای بد ترکیب با سر یک چشم در وسط پیشانی، بزرگ و با دندان‌های نیش بیرون زده به تصویر کشیده شده‌اند.(Loeffler, p. 141, cf. Solṭān-Moḥammad, pp. 45-46, 62-64; cf. Rīāḥī, p. 24) برخی جن‌ها با بدن‌های مرکب توصیف شده‌اند، که ممکن است بدن انسان و سر شیر و یا اندام حیوانات مختلف داشته باشند؛(Ṭūsī, p. 486) یا انواعی دیگر با سر فیل، یا نفس آتشین و یا بوی نا مطبوعی که متصاعد می‌کنند توصیف شده‌اند. تصور می‌شود که آنها می‌توانند به هر شکلی که تمایل دارند ظاهر شوند(Ṭūsī, pp. 489, 497-98, cf. motif G307.21, cf. El-Shamy, motif G307.22). معمولا جن‌هایی که نوع حیوانی دارند را به صورت مار، بز، کبوتر، گوسفند وحشی و یا سگ توصیف می‌کنند(Fozūnī, p. 525; Loeffler, p. 142). زمانی که جن به شکل حیوان شکار در می آید به او شکار ابوجهل گویند که در مقابل آن، حیوانات واقعی را شکار ابراهیم میگویند(Loeffler, p. 142). ممکن است آنها بر روی زمین یا در آبها زندگی کنند و یا در حمام‌ها، خانه‌ها، قبرستانها و یا آب انبارها و یا حتی در درختان روزگار بگذرانند.(Massé, pp. 294, 360-61, 363; Fozūnī, p. 525; Mīhandūst, p. 48; Aʿẓamī, p. 52). جن‌هایی که در آب انبارهای هند هستند از کمر به بالا شبیه انسان ولی پایین تنه‌شان مانند حیوانات است. جن‌ها گرچه جمعیت بیشتری در سوریه، هندوستان و وبار دارند ولی در تمام سرزمین‌ها پراکنده اند(Ṭūsī, pp. 507, 509-510). [[نسناس]]‌ها یک چشم و یک پا دارند و آنها هستند که با ایجاد اتش در خانه‌های انسانها برای ایشان مزاحمت ایجاد می‌کنند، نسناس به همراه شق در برخی منابع جزء جن‌ها به شمار رفته‌اند. نوع دیگری از جن‌ها که Ḡaddār نامیده شده با هر کسی که به او دست یابد خفت و خیز جنسی و مقاربت می‌کند، این موجود دارای دو جنس نر و ماده است(Fozūnī, p. 528).<ref name="iranicajen"></ref>
 
==عاشق انسانها شوند==
صدر المتالهین شیرازی معروف به [[ملاصدرا]] می‌نویسد: «جن را وجودی در این جهان حس و وجودی در جهان غیب و تمثیل (عالم مثال) است، اما وجودشان در این جهان هیچ جسمی که آن را نوعی از لطافت و اعتدال باشد نیست، جز آن که روحی در خور آن و نفسی که از مبدا فعال بر آن اضافه شده‌است می‌باشد آنان بدنهای لطیفی دارند که در لطافت و نرمی متوسط بوده و پذیرای جدائی و گرد آمدن است، چون جدا گشت، قوامش نازک و حجمش لطیف گشته و از دیگرن پنهان می‌گردد»
جن‌ها ممکن است عاشق انسانها شوند که در این صورت معشوقه خود را می‌دزدند، از ازدواج بین آنها ممکن است بچه هم متولد شود. به به همین دلیل بود که تصور می‌شد برخی قبایل عرب نژادشان به جن‌ها می‌رسد (Ṭūsī, pp. 493, 509; Fozūnī p. 525). از روابط عاشقانهٔ میان انسان و جن داستانهایی نقل شده. ابن ندیم فهرستی از این عشق‌ها نگاشته، چند کتاب مشهوز هم در این‌باره نوشته شده(ed. Tajaddod, p. 367).<ref name="iranicajen"></ref>
 
== هنر ==
در آیه ۱۳۰ [[سوره انعام]]، آمده: «یا معشر الجن و الانس الم یاتکم رسل منکم» یعنی: «ای گروه جن و انس! آیا پیامبرانی از بین شما برای شما نیامدند؟» که ظاهرا و بنا به نظر بسیاری از معتقدان به دین اسلام، آیه مذکور نشان دهنده این است که جن‌ها پیامبرانی از جنس خودشان هم داشته‌اند.
در دنیای هنر ممکن است جن‌ها به عنوان الهه شهر و موسیقی باشند و القاء کنندهٔ شعر به شاعران(e.g. , verses by Rūdakī and Jamāl-al-Dīn Moḥammad b. ʿAbd-al-Razzāq in Dabīrsīāqī, pp. 47, 234-35). جن‌هایی که پیرامون شخصی پرسه می‌زنند چه شعر الهام کنند چه نکنند، بر اساس این که نه یا ماده باشند tābeʿ یا tābeʿa خوانده می‌شوند(lit: follower)؛ بقیه شان با نام‌های hātef، شق، [[نسناس]]، یا [[غادار]] شناخته می‌شوند (Lane, p. 296; Ṭūsī, pp. 496, 501; Homāʾī, p. 434; cf. ʿOṯmān Moḵtārī, pp. 229-331, n. 5). علاوه بر ارتباطی که جن‌ها با شاعران برقرار می‌کنند، آنها با فالگیرها و پیامبران نیز رابطه برقرار می‌کنند. در ادبیات غیر دینی هم مانند ادبیات دینی جن‌ها را سازندگان و صنعتگران ماهر توصیف کرده‌اند. برای همین تصور می‌شد سازه‌های بزرگی مانند تخت جمشید و اهرام توسط آنها ساخته شده است(Abu’l-Moʾayyad Balḵī, pp. 396, 404, 414; Ṭūsī, p. 498; cf. El-Shamy, Motif F272, sec. “Jinn as Builders of Great Structures”).<ref name="iranicajen"></ref>
در آیه ۶ سوره ناس عبارت من الجنة و الناس آمده‌است
 
== ساختار اجتماعی ==
=== مسیحیت ===
ساختار اجتماعی جن‌ها شبیه اجتماع انسان‌ها است (Ṭūsī, p. 484; Fozūnī, p. 527). آنها [[پادشاه]] و [[دادگاه]] دارند و [[عروسی]] می‌کنند و [[سوگواری]] می‌گیرند. اگر جن مسلمان خود را به شکلی به غیر از شکل اصلی خود در آورد و به قتل برسد، قاتل را مسئول این قتل نمی‌دانند.(Fozūnī, p. 524; Aʿẓamī, p. 52; Mīhandūst, pp. 47-49). پادشاهی از جن‌های مسلمان [[زعفر]] بود که گفته می‌شود در [[رویداد کربلا]] به [[امام حسین]] کمک نمود. بر اساس نسخه‌ای از زندگی نامه زعفر، زعفر در دهه ۱۹۳۰ درگذشت و فرزندش [[کاظم (جن)|کاظم]] شاه جن‌های مسلمان شد. (Mīhandūst, p. 49). علاوه بر شکل حیوانی، جن‌ها گاهی برای گمراه یا نابود کردن انسانهای قربانیانی خود به شکل انسانی در می‌آیند. گفته شده که جنی به صورت زنی زیبا در آمده بود قربانی اش وی را از روی پاهای حیوان مانند اش شناسایی کرد و طنابی را به دور گردن آن جن انداخت و با کشیدن روی زمین در پشت شتر وی را به قتل رساند(Fozūnī, p. 527). در میان [[بلوچ]] گفته می‌شود جنی به نام [[مردآزما]] (ارزیابی کننده مردان) وجود دارد(Mīhandūst, p. 44). اگر مرد از وی نترسد [[مردآزما]] با او دوست می‌شود و در زندگی به او کمک می‌کند، در غیر اینصورت او را با ترساندن دیوانه می‌کند.(Nāṣerī, p. 225). برخی بر این باور اند که مردآزما نر است و با قربانیانش [[آمیزش جنسی]] می‌کند(Massé, p. 360).<ref name="iranicajen"></ref>
آنگونه که از باورهای مسیحی برمی آید مسیحیان به وجود جن معتقد بوده و آنها را «ارواح خبیث» یا «ارواح شیطانی» می‌دانند. در بسیاری از آیات [[عهد عتیق]] و [[عهد جدید]] از جن، [[اجنه]] و [[شیطان]] و [[ابلیس]] به صراحت نام برده شده‌است از جمله لاویان ۱۹:۳۱ و ۲۰:۶، اول سموئل ۲۸:۳ و ۲۸:۹ و ۲۸:۷ اول تواریخ ۱۰:۱۳، متی ۴:۱ و ۱۲:۲۲، لوقا ۴:۵ و ۸:۱۲، یوحنا ۸:۴۴ و بسیاری آیات دیگر. ضمنا [[جن‌گیری]] جزء اموری است که کلیسای کاتولیک به صورت تخصصی آن را انجام می‌دهد و در حال حاضر [[پاپ]] [[بندیکت شانزدهم]] از آن حمایت می‌کند و [[انجمن بین‌المللی جن گیران]] برای همین موضوع توسط پدر گابریل آمرث تاسیس شده‌است.<ref>[http://en.wikipedia.org/wiki/International_Association_of_Exorcists انجمن بین‌المللی جن گیران در ویکی انگلیسی]</ref>
برخی گمان می‌کنند درباره ماهیت آنها در بین عامه مردم غلو شده و تصویری ترسناک از آنان ترسیم شده‌است.
 
== جن در باورفرهنگ مردمعامه ==
تصور بیشتر مردم از جن به عنوان موجودی فرمان بر است. اقدامات خاصی برای جلوگیری از آزارشان و یا احضار آنها انجام می‌دهند. آنها را با نامهای خاصی مثل از ما بهتران و عزیزان باد می‌کنند تا از احضار ناخواسته آنها که ناشی از ذکر نام آنها است جلوگیری نمایند همچنین سوت زدن، تحریک آنها با پرتاب سنگ، ریختن خاکستر یا آب گرم بدون [[ورد]] لازم، سوزاندن تخم مرغ و پوست پیاز باهم و یا کارهایی مانند جارو زدن بی مورد در شب باعث احضار آنها می‌شود (Massé, p. 357-58; cf. Loeffler, p. 142). شکارچی پیری که جنی در شمایل یک تازی را زخمی کرده بود، ،زمانی که به قرار گاه جن‌ها وارد شد توسط آنها توبیخ شد و سه روز بعد جان باخت (Loeffler, p. 142).{{رچ}} {{قرمز|همچنین جن‌ها شکارچیانی که بیش از حد حیوانات را می‌کشند تعقیب می‌کنند. آن‌ها چنین شکارچی زیاده‌خواهی را از طریق تبدیل او به گوزن نری که وی زخمی کرده‌بود تنبیه می‌کردند. جن‌ها این شکارچی را مجبور می‌کردند تا مشقات یک حیوان شکار شده را تحمل کند، از تعقیب و گریز گرفته تا کشتن، سر بریدن، پوست کندن و کباب شدن (Loeffler, p. 143).<ref name="iranicajen"></ref>
=== ایرانیان ===
در باور برخی افراد، جن‌ها تنها در شب، تاریکی، تنهایی و در محل‌هایی مانند [[گرمابه]]، [[آب انبار]]، [[پستو]] و ویرانه و بیابان وجود دارند. در باور عامه، جن به شکل انسان است با این تفاوت که پاهایش مانند [[بز]]، [[سم]] دارد. [[مژه]]‌های دراز او نیز با مژهٔ انسان متفاوت است و رنگ موی او بور است. همزمان با زاده شدن هر [[نوزاد]] انسان، بین اجنه نیز نوزادی به دنیا می‌آید که شبیه نوزاد انسان است اما سیاه و لاغر و زشت که این موجود را [[همزاد]] آن طفل می‌خوانند.
 
به طور کلی برای در امان ماندن از گزند و آسیبهای جن و همچنین دور نگه داشتنش، فرمول قرآنی «[[بسم الله الرحمن الرحیم]]» را می‌خوانند(به نام خداوند بخشنده مهربان; Hedāyat, p. 94; Katīrāʾī, pp. 76, 216; Massé, p. 358; Šakūrzāda, p. 308; see BESMELLĀH).<ref name="iranicajen"></ref>
بنابر باور برخی، نه تنها باید پیش از ریختن آب جوش روی زمین «بسم الله» گفت، بلکه حتی پیش از ریختن آب سرد، پرت کردن چیزی و هر کاری که می‌تواند به یک موجود فرضی در محل آسیب برساند یا برای او [[اهانت آمیز]] باشد (مانند انداختن [[آب دهان]] و...) نیز باید «بسم الله» گفت. و ذکر این عبارت برای دور کردن جن‌ها از محل و ایمن ماندن از آسیب احتمالی آن‌ها موثر است. البته عده‌ای نیز متعقدند که ذکر «بسم الله» به تنهایی چاره ساز نیست و حتی نوعی [[دعوت]] از آنان محسوب می‌شود و حتماً باید عبارت را کامل و به صورت «بسم الله الرحمن الرحیم» به کار برد.
 
بعضی از زمانها در هفته گزند جن‌ها افزایش می‌یابد مخصوصا شب‌های شنبه و سه شنبه(Šakūrzāda, pp. 276-77, 310)، آنها با خطر یا آسیبی که برای مردم ایجاد می‌کنند باعث حوادث یا بیماری می‌شوند و یا مصیبت به بار می‌آورند، غیر از اینها ممکن است یکی از کودکان انسان را بدزدند و جایش را با فرزند جن‌ها عوض کنند (Loeffler, p. 143). همچنین ممکن است به خانه‌ای وارد شده و اموالش را بدزدند (Massé, p. 358). در میان بلوچ‌ها گفته می‌شود دیوی وجو دارد به نام [[دیو یاهلو]] که شبیه گاو نری است که در شب دیده می‌شود و به قربانیانش حمله می‌کند. جن دیگری در میان بلوچ است به نام جن [[سنگ جبوک]] که به سمت قربانیان خود سنگ پرتاب می‌کند ولی آنها هرچه اطراف خود را نگاه می‌کنند کسی که سنگ پرتاب می‌کند را نمی‌بینند (Nāṣerī, p. 226).<ref name="iranicajen"></ref>
در تهران قدیم عده‌ای از ساکنان را عقیده بر این بود که گاه و بی‌گاه در مواقع معین در حمام‌ها جن‌ها رفت و آمد می‌کنند و با احتیاط قدم به حمام می‌گذاشتند، مخصوصا شب‌ها خیلی با ترس و وهم در حمام وارد شده و خود را شستشو می‌کردند. گویند [[مظفرالدین شاه]] از همین‌گونه افراد بود
…معی را عقیده بر این بود که جن‌ها گاهی برای اغفال و فریب مردم و کشانیدن آنها به حمام، زودتر از موعد مقرر در [[بوق حمام]] می‌دمند
… مردم برای رفع و دور کردن اجنه به بعضی عوامل متوسل می‌شدند و از جمله [[جام چهل کلید]] و این [[جام]] از [[برنج]] ساخته شده بود و دسته‌ای داشت که آن را سوراخ می‌کردند و بر چهل پاره [[برنج]] یا [[مس]] بعضی کلمات را [[حک]] می‌کردند، ضمنا بعضی [[دعا]]ها را به خط خوش به روی جام می‌کندند.<ref>{{یادکرد
|کتاب=تهران قدیم
|نویسنده = ناصر نجمی
|صفحه=۲۱۷، ۲۱۸}}</ref>
 
== جن زده‌ها و کمک جن به انسان‌ها ==
== پانویس ==
اغلب آسیبهایی که به مردم از طرف جن وارد می‌شود اختلالات عصبی، مخصوصا صرع است است که گفته می‌شود جن به داخل بدن فرد وارد شده (El-Shamy, Motif D2065.1.1, sec “Epilepsy from Possession by Jinn”). زمانی که جن در بدن فردی وارد می‌شود شخص یک حالت جسمی خاص را در بدن خود تجربه می‌کند. درمان کسانی که جن زده شده‌اند فقط با دعا امکان پذیر نیست بلکه بعضی اوقات وی را می‌بندند و وحشیان وی را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند تا جن از بدن وی خارج شود(Nāṣerī, pp. 220, 224-25; Rīāḥī, pp. 23-24). برای نوع خاصی از جنون که گفته می‌شد توسط جن ایجاد شده به دعانویس رجوع می‌کردند که ادعا می‌کرد داروهای خاصی که در کتابی که سلیمان نوشته برای درمان آن افراد وجود دارد، «جن به آنها دقیقا گفته که چگونه بیماری‌های ایجاد شده توسط آنها را درمان کنند و چه چیزهایی را به عنوان دارو مصرف کنند»(Loeffler, pp. 124-125).<ref name="iranicajen"></ref>
{{پانویس|۲|گروه="پانویس"}}
 
گاهی اوقات پیش می‌آید جنی به فردی برای به دست آوردن ثروت یا قدرت کمک کند و یا نیرویی برای رهایی از یک بیماری به او بدهد (Loeffler, p. 125, 143). یک مرد که این قدرت شفا را پیدا کرده بود توانست با ریختن بزاق خود بر روی بثورات پوستی آنها را درمان کند(Loeffler, p. 76-77). او این توانایی را از زنی از اجدادش که بچه جنی را با بستن حلقه آهنی به پایش تسخیر کرده بود به ارث برده بود. زمانی که مادر جن برای درخواست آزادی فرزندش التماس می‌کرد زن به او گفت که باید در قبال آزادی فرزندش چیزی به او بدهد. آن جن در دهان زن تف کرد و به او گفت که فرزندان تو تا هفت نسل توانایی درمان بثورات بوستی با مالیدن بزاق بر روی پوست بیمار را دارند(Loeffler, pp. 138-39).<ref name="iranicajen"></ref>
== جستارهای وابسته ==
 
* [[عفریت]]
آسیب پذیر ترین قربانیان جن‌ها زنان در بستر زایمان و نوزادانشان هستند. به همین دلیل مادر و نوزاد وی نباید در دو هفته اول زایمان تنها بمانند. زمانی که زنی بعد زایمان اولین بار به حمام می‌رود تهدید آسیب رساندن جن به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد (Nāṣerī, p. 226).
نوزادی که توسظ جن آزار داده شده گفته مش شود از «آن بیماری‌ها» رنج می‌برد، در اثر آن آبی رنگ می‌شود و تشنج می‌کند و در مدت کوتاهی می‌میرد.(Šakūrzāda, p. 156). برای دفع این خطرات، مخصوصا خطرات بزرگ تا شش روز بعد از تولد کودک یک جسم آهنی در اتاق مادر قرار می‌دهندو باروت در اطرافش می‌سوزانند و دائما در اطراف آنها و اتاقشان صدا ایجاد می‌کنند. این کارها را برای راندن [[آل]](q.v.) و ترساندن جن انجام می‌دهند تا این موجودات را دور نگه دارند. علاوه بر آن تنها کسانی که هنگام تولد نوزاد حضور داشتند در چند روز اول اجازه دیدار مادر و نوزادش را دارند تا مبادا جنی به شکل یک از آشنایان در آید و به مادر و نوزادش آسیب بزند. معمولا در سحرگاه فعالیت جن‌ها متوقف می‌گردد (Šakūrzāda, pp. 140, 142-144, 146).<ref name="iranicajen"></ref>
 
== تسخیر جن ==
جن‌ها از آهن می‌ترسند (Šakūrzāda, p. 138, n. 4)، و هرکسی موفق شود سوزنی در بدن (Massé, p. 360) و یا لباس آنها وارد کند می‌تواند کنترل انها را در دست بگیرد، ترس زیاد آنها از آهن باعث می‌شود تا آنها نتوانند آهن را از بدن یا لباس خود در آورند. گفته‌اند که مردی هر روز اول صبح متوجه می‌شد که [[اسب]]ش خسته‌است، گویی تمام شب را دویده باشد، یک روز اول صبح دید که دختری زیبا سوار حیوان شده. او متوجه شد که دختر جن بوده و به سرعت سوزنی را در لباس او فرو کرد و آن جن را تسخیر کرد. اینگونه بود که دختر در خانه آن مرد به عنوان خدمتکار و آشپز به کار گرفته شد. او چنان نان‌های خوشمزه‌ای می‌پخت که در کل کشور نظیر نداشت. خانم خانه که کنجکاو شده بود که جن چگونه نانی به این خوش طعمی می‌پزد، یک روز صبح جن را دید که بر روی آرد ادرار می‌کند و با مخلوط کردن آنها خمیر درست می‌کند. جن که متوجه کدبانوی خانه شده بود و فهمید که ممکن است بابت این کار تنبیه شود، بقالی را فریب داد و وی سوزن را از لباس جن در آورد و او فرار کرد(Katīrāʾī, p. 28; cf. Loeffler, pp. 138-39).<ref name="iranicajen"></ref>
 
== مامایی و زایمان ==
به ازای هر کودک انسان هزار جن متولد می‌شوند(Ṭūsī, p. 484)؛ بنا بر این به غیر از پیامبر و ۱۲ امام، هر کودک انسان یک همتا از جنس جن دارد که به آن [[همزاد]] گویند. همزاد همانند موجودی است که اروپاییان می‌گویند که آن را به جای بچه می‌گذارند و بچه اصلی را می‌دزدند، همزاد کودک را حتی قبل تولدش می‌آزارد و فعالیت‌های شوم خود را بعد از تولد هم انجام می‌دهد. برخی معتقد اند زمانی که کودکی در خواب حرکتی می‌کند همزادش به سراغش آمده و به او گفته مادر تو مرده و کودک در جوابش می‌خندد و به همزادش می‌گوید «چرند نگو؛ او فقط از من مراقبت می‌کند».(Massé, p. 358; Šakūrzāda, p. 142; Loeffler, p. 139).<ref name="iranicajen"></ref>
 
جن‌ها نیاز به [[مامایی|ماما]]های انسان دارند و گفته می‌شود که هر ماما به ازای هر هر صد کودک انسانی که به دنیا می‌آورد به به دنیا آمدن یک کودک جن باید کمک کند. قابله را با چشمان بسته نزد مادر جن می‌برند، و بعد از پایان کارش یک مشت پوست پیاز به عنوان دستمزد به او می‌دهند. اگر آن پوست پیازها را زیر فرش بگذارد و از دیدن جن‌ها و ارتباطش با آنها به کسی حرفی نزند هر روز صبح که زیر فرش را نگاه کند یک سکه طلا زییر فرش پیدا می‌کند و اگر به کسی بگوید پوست‌ها همان پوست پیاز باقی می‌مانند (Massé, p. 356).<ref name="iranicajen"></ref>
 
== ایرانی یا عربی؟ ==
در داستانهای عامیانه —برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: [[فولکلور]]— فارسی جن‌ها معمولا برای انسانها مضر هستند. هر چند برخی می‌گویند جن به همراه ḡūl از داستانهای [[سامی]] منشا می‌گیرند (e.g. , Christensen, p. 71 ff; Marzolph, p. 46; Massé, p. 352)، ولی ممکن است از شیاطین مافوق بشر در فرهنگ ایرانیان منشا گرفته باشد و دوباره از طریق یک تبادل فرهنگی میان ایرانیان و اعراب دوباره به فرهنگ ایران بازگشته باشد(Nöldeke, p. 670). آنها در برخی از انواع داستانها ظاهر شده‌اند که این گواهی است بر حضورشان در فرهنگ عامه ایران(Marzolph, s.vv. types 425B, “The Disenchanted Husband: The Witch’s Tasks,” and 503 “The Gifts of the Little People”).<ref name="iranicajen"></ref>
 
از این بین، در یکی از داستانهای اخیر گفته می‌شود که دو نفری که [[قوز کمر|قوز]] بر پشت داشتند با جن دیدار می‌کنند. نفر اول مودب است و به همین دلیل توسط جن پاداش می‌گیرد و جن قوزش را بر می‌دارد. نفر دوم که رفتار خوبی در برخورد با جن نشان نمی‌دهد، جن قوزی بر بالای قوز او ایجاد می‌کند. از آن در فرهنگ عامیانه فارسی زبانان به عنوان [[قوز بالای قوز]] یاد می‌شود. در مواردی در قصه‌های عامیانه از جن به عنوان یاری کننده یاد شده، مثلا زمانی که گفته‌اند جن از مهارت خود در بافتن فرش استفاده می‌کند(Enjavī, p. 170). یکی از این جن‌های یاری رساننده سیمرغ در داستانهای آمیانه است(با افسانه سیمرغ در داستانهای حماسی اشتباه نشود)، گفته می‌شود دسته‌ای از جن‌ها است (Enjavī, p. 170).<ref name="iranicajen"></ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}
 
=== منابع برای مطالعه بیشتر ===
{{چپ‌چین}}
 
*http://www.iranicaonline.org/pages/guidelines-abbrev-scholarly
 
*http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=4904
 
*http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=4903
 
*http://www.britannica.com/EBchecked/topic/304033/jinni
 
*http://www.bazargan.com/abdolali/JenvaEns.htm
 
*Chabbi, Jacqueline. " Jinn." Encyclopaedia of the Qurʾān. General Editor: Jane Dammen McAuliffe, Georgetown University, Washington DC. Brill Online , 2012. Reference. 22 April 2012 <http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-the-quran/jinn-SIM_00237>
 
{{پایان چپ‌چین}}
== همچنین بنگرید به ==
*[[غول]]
*[[دیو]]
*[[پری]]
*[[عفریت]]
*[[بختک]]
*[[آل]]
* [[ابلیس]]
* [[شیطان]]
 
== مراجعپانویس ==
{{پانویس}}
 
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/wiki/جن»