قرائیم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Abed2012 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Abed2012 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳:
این فرقه در تضاد با اکثر یهودیان است که آنها تورات شفاهی که قضاوتهای سنهدرین بوده و در تلمود جمع آوری شده را به عنوان منبع اصلی شریعت یهود (هالاخا) قبول دارند.
 
قرائیان اعتقاد دارند که دستورها الهی به طور مستقیم به [[موسی]] ارائه شد و این دستورها در [[تورات]] نوشته شده است و نیازی به قوانین شفاهی و یا تفسیر ندارد. از این رو قرائیان هیچ یک از کتابهای تفسیری نظیر [[میشنا]] و یا [[تلمود]] را قبول ندارند. در خواندن تورات قرائیان به معنی رایج لغات توجه دارند و از این رو هر لغتی را بر اساس معنی رایج آن به اسرائیلیان قدیم معنی میکنند. بر خلاف آنها یهودیت تلمودی، قوانین را بر اساس قضاوتهای سنهدرین تبیین میکند.
 
بر اساس نظر قرائیان وظیفه هر یهودی به صورت شخصی این است که تورات را مطالعه کرده و خود بهترین معنی برای دستورها را بیابد. بر اساس نوشته آوراهام بن دیوید، در سفر کابالا،[[کابالا]]، حرکت قرائیان در [[بغداد]] و در زمان خلافت عباسیان شروع شد. قرائیان خود اعتقاد دارند که منشاء آنها موسی بوده و در زمان موسی تنها تورات و نه تلمود وجود داشت. از این رو قرائیان در تقابل با [[فریسیان]] قرار میگیرند. از این رو با این تفسیر یهودیت تلمودی، دارای قوانین ساخته بشر است و تنها یهودیت قرائی همان یهودیت موسی است.
 
گاها مخالفان قرائیان آنها را با [[سدوسیان]] یکی میدانستند که در زمان معبد دوم وجود داشتند. قرائیان خود اعتقاد دارند با اینکه شباهتهایی بین حرکت آنان و سدوسیان، به طور مثال در رد کردن تلمود، وجود دارد آنها گروه متمایزی به نام بنی صدق در زمان معبد دوم بوده اند.
 
در زمانهای قدیم قرائیان حتی اکثریت یهودیان را تشکیل میدادند. ولیکن اکنون جمعیت آنها بسیار کم شده است و تخمینهای فعلی چیزی حدود 50000 نفر از آنها را که 40000 نفر با علیا از کشورهای اطراف به اسرائیل رفته اند تخمین میزند.
خط ۱۴:
 
بعد از مرگ راس جالوت شلومه بن حسیدای دوم دو برادر برای جایگزینی او مناسب بودند یکی عنان ابن داوود و دیگری حنانیه بود. در نهایت حنانیه راس جالوت شد و این انتخاب توسط خلیفه بغداد تایید شد.
ولیکن طرفداران عنان بن داوود وی را راس جالوت خواندند. عنان خود با این امر مخالفتی نکرد و از این رو اینکار توسط خلیفه عباسی به عنوان خیانت شناخته شد. او به مرگ محکوم شد ولیکن توسط زندانی همسلولی خود، [[ابو حنیفه،حنیفه]]، که مذهب حنفی را بنیان نهاد نجات داده شد. در نهایت به او و طرفدارانش اجازه داده شد به فلسطین بروند و یک کنیسه ایجاد کنند.
 
عنان تصمیم به گسترش ایده خود گرفت. در سال 770 میلادی او کتاب فرمانهای خود را نوشت. در این کتاب او نظرهای زیادی را به مخالفت نظر روحانیون یهودی افتباس کرده است. او برای نوشتن این کتاب از کتابهای سدوسیان و اسنها استفاده کرد.
خط ۳۱:
=== اعتقادها نسبت به تلمود ===
قرائیان به دلایل زیر اعتقاد به تورات شفاهی (تلمود) ندارند:
 
1- میشنا دارای نظرهایی است که با یکدیگر در تضادند.
 
2- میشنا نمیگوید که حقیقت در کدام طرف یک مباحثه است. از این رو گاها میشنا با هر دو نظر مخالف بوده و یا نظر مشخصی ندارد.
 
3- آنها اعتقاد دارند که تفسیر توراتی که به موسی نازل شده است تنها میتواند یک نظر و نه چندین نظر باشد.
 
4- آنها اینکه میشنا از موسی نقل شده باشد را مورد شک قرار میدهند.
 
5- قانون شفاهی در تورات ذکر نشده است.
 
6- وقتی خدا به موسی گفت که به طور سینا بیاید به او گفت :"بیا به سمت من در کوه، و آنجا باش، من به تو لوحه های سنگی میدهم، و یک قانون، و دستورهایی که من نوشته ام."(خروج 24:12). این متن اشاره ای به قوانین شفاهی نمیکند.
 
7- تنخ اشاره میکند که تورات به مدت 50 سال گم شده بود تا اینکه مجددا توسط روحانیون احیا شد. وقتی که تورات به مدت 50 سال گم میشود، تورات شفاهی چگونه ممکن است حفظ شده باشد.
 
8- کتابهای تلمود و میشنا به طور واضح صحبتهای کسانی است که در قرنهای 2 تا 5 بعد از میلاد میزیستند در مقایسه با تورات که به طور مستقیم به موسی نازل شد.
 
9- تورات میگوید :"تو نباید لغتی به آنچه من دستور میدهم اضافه کنی، و یا کم کنی، تا تو دستور یهوه را رعایت کنی، خدای تو، که من دستور میدهم."(تثنیه 4:2). این آیه اجازه تفسیرهای آتی را صلب میکند به خصوص که این تفسیرها مقدس نیز محسوب میشوند.
 
10- جاشوا میگوید:"بعد از آن او (جاشوا) تمام لغات تورات را خواند، نفرینها و محبتها، همانگونه که در طومارهای تورات نوشته شده بود. لغتی در تمامی آنچه موسی دستور داده بود نبود که جاشوا در مقابل تمامی مجلس اسرائیل، بچه ها و غریبه هایی که در میان آنها بودند نخوانده باشد. "
به دلیل اینکه جاشوا توراتی را که موسی نوشته بود خواند این امر که تورات شفاهی وجود ندارد واضح است زیرا او چگونه میتواند قانون شفاهی را از تورات نوشته شده بخواند. همچنین چون او تمامی قوانین را خواند مشخص است که قوانینی خارج از تورات وجود ندارد.