سه‌شنبه‌ها با موری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Aligb (بحث | مشارکت‌ها)
Drivewatch (بحث | مشارکت‌ها)
خنثی‌سازی ویرایش 8357137 توسط Aligb (بحث)
خط ۴۲:
« بله، به خاطر همه ی آن کارهایی که نکردیم، همه ی کارهایی که باید می کردیم. تأسف خوردن به آنها بی فایده است، بخصوص که کسی حال و روز مرا پیدا کند.
همیشه دلم می خواست بیشترکار می کردم، دلم می خواست کتاب های بیشتری می نوشتم. در گذشته خودم را از این حیث سرزنش می کردم. حال می بینم که این سرزنش کمکی به من نمی کرد. کاری کن که به آرامش برسی. صلح کن. با خودت صلح کن، با همه ی اطرافیانت صلح کن.»
اشک های روی صورتش را با یک دستمال کاغذی پاک کردم. موری چشمانش را می بست و باز می کرد. صدای تنفسش به گوش می رسید، انگار خر و پف می کرد.<ref>http://sedigh-ghotbi.blogfa.com/post-324.aspx</ref>
« خودت را ببخش. دیگران را ببخش. صبر نکن میچ. همه به اندازه ی من فرصت پیدا نمی کنند. همه به اندازه ی من با بخت بلند رو به رو نمی شوند.» .<ref>http://sedigh-ghotbi.blogfa.com/post-324.aspx</ref>
 
== منابع ==