در [[کیهانشناسی]]، '''نظریه حالت پایدار''' مدلی است که به عنوان جایگزین برای [[مهبانگ]] ارائه شده است.
[[تصویر:WMAP 2010.png|بندانگشتی|150 px]]
در نتیجه مشکل سن، بسیاری از ستارهشناسان چندان اعتقادی به مدلهای [[مهبانگ]] نداشتند. در سال 1948، هرمن بوندی، توماس گولد و [[فرد هویل]] (که از ایدۀ مبدأ آنی برای جهان متنفر بودند) نظریه دیگری به نام نظریه حالت پایدار (Steady State) را پیشنهاد کردند. تمام نظریههای [[کیهانشناسی]] چیزی را که [[اصل کیهانشناختی]] (Cosmological Principle) نامیده میشود در بر میگیرند. یعنی آنکه در مقیاس بزرگ و در هر زمان معین، منظره جهان از هر نقطه داخل آن یکسان خواهد بود. بوندی، گولد و هویل این نظریه را توسعه دادند و چیزی را که آنها [[اصل کیهانشناختی کامل]] (Perfect Cosmological Principle) مینامیدند ارائه کردند. در این اصل عبارت «در هر زمان معین» با «در همۀ زمانها» جایگزین شد. جهان آنها در مقیاس بزرگ نامتغیر بود. البته نه به این معنی که جهان منبسط نمیشد، بلکه ایده اصلی در قلب این نظریه آن بود که با فاصله گرفتن کهکشانها از یکدیگر به دلیل انبساط عالم، ماده جدید به شکل [[هیدروژن]] در فضای بین آنها آفریده میشد. این هیدروژنِ تازه خلق شده، در نهایت، کهکشانهای جدیدی را بهوجود میآورد و بدین ترتیب چگالی مشاهده شده کهکشانها پیوسته ثابت میماند. جهان نه ابتدایی دارد و نه انتهایی خواهد داشت، و همان گونه که از نام نظریه برمیآید، در حالت پایدار خواهد ماند. با توجه به اینکه همواره ماده جدید در حال خلق شدن است، آن را نظریه آفرینش پیوسته (Continuous Creation) نیز مینامند.<ref>کتاب درآمدی بر نجوم و کیهانشناسی صفحه ۳۷۶ و ۳۷۷</ref>