رابط شماری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ماني (بحث | مشارکت‌ها)
ویرایش
ماني (بحث | مشارکت‌ها)
ابرابزار
خط ۱:
{{نکته}} این متن خصوصاً بخش فهرست رابطها نیاز به اصلاح و مرتب سازی به ترتیب حروف الفبا دارد.
 
 
'''رابط‌های شماری''' در [[دستور زبان]] به واژه‌های میانجی میان شماره و شمرده (عدد و معدود) اطلاق می‌شود. این رابطها در زبان نوشتاری همان نقشی را دارند که واحدها در علم فیزیک دارند. برای تعیین واحدهای مقدار یا تعداد و نوع و اندازهٔ شمرده دبیران و نویسندگان و حسابداران دیوانی سده‌های اخیر واژه‌های قراردادی مناسبی را برگزیده و بکار برده‌اند که امروزه در دستور زبان به آنها رابط شماری گفته می‌شود.
 
== فهرست رابطهای شماری در فارسی ==
 
* ارابه: واحد شمارش توپ وتانک،و تانک، اسلحه سنگین چرخ دارچرخ‌دار
* استکان: برای مایعات، چای، قهوه، شیر و غیره بکار می‌رود.
* اصله: برای درخت، چوب، تیر، سنبه.
* انبار: حبوبات انباشته شده (مثل یک انبار گندم)، کالا
* باب: خانه، مِلک، چادر، ساختمان از قبیل دکان، [[حجره]]، رستوران، مسجد، فروشگاه، حمام، تصفیه‌خانه.تصفیه‌خانه، کاروانسرا
* بار: کالاهایی که به مقیاس معینی بسته‌بندی می‌شوند، وزن، نمونه (یک بار هندوانه، سه بار سبزی)
* بارخانه: صندوق جواهر (یک بارخانه فیروزه)
سطر ۱۶ ⟵ ۱۳:
* بدره: بسته نقدینه‌ها (یک بدره اشرفی)، [[اشرفی]]، سکه‌های زر.
* برگ: کاغذهای جلدنشده، ورق.
* بسته: سیگار، سبزی و غیره
* بطانه: [[خز]]، سنجاب، پوست بخارایی.
* بطری: نوشیدنیها، مشروب
* بغل: حجم و وزن (یک بغل سبزی، یک بغل آجیل و شیرینی)
* بقچه: نخ، بسته نخ، رخت، شال
* بند: یک دسته کاغذ و مقوا به مقدار معین (معمولا ۵۰۰ برگ)، (سه بند کاغذ)
* بوکس: سیگار
* بَهله: پرنده‌های شکاری (بهله در اصل به معنی دستکشی است که بازدارها به دست می‌کنند.<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-95ca64219e18484b9e2bcc768155190e-fa.html دهخدا: بهله]</ref>)
* پارچه: آبادی
* پاره: ده، روستا
* پرده: تابلو نقاشی، (سه پرده تابلو)
* پیمانه: مایعات و گاه چیزهای دیگر.
* پُرس: چلوکباب، غذا و مانند آن.
خط ۳۵:
* ثوب: لباس دوخته
* جام: شیشه پنجره، آیینه، شراب
* جرعه: آب، شراب
* جریب: واحد مساحت برای زمین و ملک.
* جعبه: عتیقه‌جات، جواهرات
* جفت: کفش، جوراب، دستکش
* جلد: کتاب، مجله
* جین: قرقره، دکمه، مداد (معادل شش عدد)
* حب: قند، آب نبات، قرص
* حبه: انگور
* حلقه: اشیاءاشیا ء گرد، چاه، فیلم عکاسی، فیلم سینمایی، لاستیک، انگشتر، مار
* خوشه: انگور، خرما
* دانه: تخم مرغ، گردو، مداد ودیگر اشیاء قابل شمارش
* درجه: زاویه
* دست: قاشق و چنگال، رخت‌خواب
* دستگاه: ماشین‌آلات، خودرو، آپارتمان، رادیو، تلویزیون و...
* دسته: گل وگیاهو گیاه
* دهنه: دکان ومغازهو مغازه
* دوجین: بسته‌های دوازدهدوازده‌تایی تایی(کمربند، گردنبندگردنبند، جوراب)، قنات
* راًس: گوسفند، گاو
* رشته: قنات، چاه، گردن‌بند و دست‌بند
* رشته: قنات
* سر: گاو، گوسفند، گله، افرادخانوادهافراد خانواده (چند سر عائله)
* زنجیر: فیل
* سر: گاو، گوسفند، گله، افرادخانواده
* سکه: انواع پول فلزی
* سنگ: برای آب آبیاری و آسیا: سه سنگ آب.
* شاخه: گُل، آهن‌آلات
* سیخ: کباب، جگر
* شعله: لامپ وشمع ونظایرآن
* شاخه: گُل، آهن‌آلات، سیم و لوستر و تیر آهن و جز آن: (سه شاخه سیم، دو شاخه لوستر، چهار شاخه تیرآهن)
* شعله: لامپ و شمع و نظایر آن (دو شعله چراغ)
* شیشه: ظروف مایعات.
* صندوق: اشیاء قدیمی
* طاقه: پارچه، شال، شال گردنگردن، پتو، (چهار طاقه پتو)
* طغرا : نامه، پاکت وسندهایو سندهای دیگر (منسوخ شده‌است).
* عدد: پرندگان، درب، پنجره و دیگر اشیاء قابل شمارششمارش، (۴ عدد بستنی)
* عدل: دسته‌های بزرگ و سنگین کالا، پنبه، پارچه و کاغذ
* عراده: برای توپ: (سه عراده توپ)
* قلمه: درخت
* فال: گردو
* فروند: وسایل نقلیهٔ هوایی و دریایی (هواپیما، ناو، خودروهای نظامی)
* فقره: اسنادنامه، پرداختیسند، (چک وسفته)،و مانند آن‌ها، گواهینامه، پرونده، برات، چک، سفته، فیش بانکی، جواز، وام، مِلک، لایحه، جرم، قتل، سرقت، حادثهٔ رانندگی
* قالب: برای قطعات بریده شده و جدا از هم: دو قالب کره، چهار قالب صابون، سه قالب یخ.
* قالب: صابون
* قبضه: اسلحه سبک (از چاقو تا تفنگ و شمشیر و مسسل)
* قراسه: بند کفش، مداد و نوشت‌افزار
* قراسه: بندکفش، مدادولوازم تحریر
* قرص: نان
* قطره: اشک، خون، جوهروبعضیدمایعاتجوهر و بعضی مایعات دیگر
* قطعه: عکس، تمبر، شعر، زمین و فرشباغ، فرش، جواهر، جوجه، مرغ، خروس، ماهی و اسکناس (سه قطعه جوجه، دو قطعه اسکناس)
* قلاده: جانوران وحشی، پلنگ، یوزپلنگ، سگ
* قواره: زمین وپارچهو پارچه (پارچه‌ای که جهت یک دست لباس کاملکافی است) (سه قواره زمین، چهار قواره پارچه)
* کارتون: سیگار و غیره
* کله: قند
* کیسه: سیمان، پول، سکه
* گله: دسته‌های مختلف جانوران
* لقمه: نان، غذا
* لنگه: هر نیمه از: در، خورجین، پالان
* لوله: واحد شمارش اشیاء استوانه‌ای شکل و خمیری شکلخمیری‌شکل مانند ماتیکماتیک، وخمیردندان، خمیردندانتریاک
* مجلد: برای کتاب و دفتر: چهار مجلد کتاب.
* مشت: خاک، پول
* نخ: سیگار
* نفر: انسان، شتر، درخت خرما
* واحد: حمام، آپارتمان، منزل مسکونی
 
==توضیحات==
وسایل بسته‌بندی مانند بسته و جعبه و کارتون نیز به عنوان رابط شماری به‌کار می‌روند. در متون ادبی رابط‌های شماری مانند «یک سینه راز»، «یک کهکشان ستاره» و «یک دهن آواز» و «یک قَبس آتش» نیز کاربرد دارد.
 
یک بیت شعر، یک سطر نوشته، یک پاراگراف مطلب، یک جمله سخن، یک گروهان سرباز از دیگر موارد کاربرد رابط‌های شماری است.
کلمه‌های «عدد»، «قلم»،«تا» و «فقره» واحدهای عمومی هستند که می‌توانند برای شمارش هر چیزی که واحد آن را نمی دانیم به کار ببریم. هم چنین «جفت» را برای هر چیزی که دوتا دوتا هستند مثل چشم، گوش، کفش، جوراب و... به کار می‌بریم. عبارت «یک عالمه» برای کثرت به کار می‌رود.
هم چنین از واحد‌های شمارش می‌توان «وجب»، «ارش»، «مشت» و «گام» را نام برد.
برای نشان دادن «مقدار» می‌توان از کلمات زیر استفاده کرد: گرم، کیلو، مثقال، من، تن، خروار، متر، کیلو متر و از این قبیل.
 
امروزه به جز موارد معدود، برای غیر انسان اغلب لفظ «تا» به کار می‌رود (به ویژه در زبان محاوره)؛ چهار تا فرش، ده تا بز و...
 
 
 
 
== منابع ==
* بر پایهٔ داده‌هایی در: نشاط، محمود: شمار و مقدار در زبان فارسی ۱، انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۹ خ. ص ۱۶۱.
* مجلس: واحد مینیاتورهای دست‌نویس‌های قدیمی
 
{{پانویس}}