معتزله: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
JYBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۳) +مرتب+تمیز(۳.۸): + رده:خلافت عباسیان
خط ۳:
'''معتزله''' از جریان‌های اصلی [[علم کلام|کلامی]] در میان [[اهل سنت]] است. ایشان بر خلاف [[اهل حدیث]] که انبوه حدیث‌های اصیل و جعلی پیامبر و صحابه را مورد توجه خود قرار داده بودند، عقل و خرد را به تنهایی برای پیروی از اسلام راستین کافی می دانستند. و گاهی نظرات فلاسفه را با دین مخلوط می ساختند. بعدها اشاعره برخواستند و جانشین اهل حدیث شدند.اشاعره را می توان جمع میان معتزله و اهل حدیث دانست ولی آن‌ها نیز عقاید معتزله را مردود می دانستند.
 
تاکید معتزله بر رو عقل آنچنان جدی بود که بر خلاف بسیاری از فقها که حدیث را مطلق می دانستند آنان اعتقاد داشتند که در تعارض حدیث با عقل، عقل مقدم است. به علاوه و باز بر خلاف نظر بسیاری از علما، اعمال و احادیث صحابه را مطلق و لازم الاجرا نمی دانستند.<ref>{{پک|مرتضی مطهری | ک=آشنایی با علوم اسلامی|ص=۱۶۳}}</ref> اما اساسی ترین و در عین حال بحث انگیز ترین موضع گیری معتزله در بحث پیچیده مخلوق یا غیر مخلوق بودن قرآن پیش‌آمد. <ref>{{پک|زیباکلام|۱۳۹۰|ک=ما چگونه ما شدیم؟|ص=۲۵۸}}</ref>
== تاریخچهٔ تشکیل ==
ظهور این مکتب در زمان بنی امیه و در دوران حکومت عبدالملک مروان به سال ۶۵ تا ۸۶ هجری قمری می‌باشد. ایشان طرفدار قدرت و حریت انسان بوده و آدمی را در رفتار و کردار خویش آزاد می‌دانند.اساسا مذهب معتزله مبتنی بر خردگرایی و آزاداندیشی است. اینان ابتدا به اصحاب العدل و عدلیه شهرت یافتند. معتزله اعمال بندگان را به اختیار خودشان می‌دانستند از این جهت از طرف دشمنان به [[قدریه]] شهرت داشتند.
خط ۱۹:
معتزله اصول اعتقادی خود را پنج اصل بر می‌شمرند:
 
=== توحيدتوحید ===
توحید مراتبی دارد که عبارت است از:
* توحید ذاتی: مقصود آن است که خداوند شریک و همتایی ندارد.
خط ۳۳:
[[شیعه]] و معتزله هر دو مسئله عدل را قبول دارند.
 
=== وعده و وعيدوعید ===
از اعتقادات معتزله این است که خدا در عمل به وعده و وعیدهایش صادق است. وعد به معنای نوید پاداش و وعید به معنای تهدید به کیفر است. معتزله می‌گویند همان گونه که خداوند در نویدها و پاداش‌ها به حکم ان الله لا یخلف المیعاد خلف وعده نمی‌کند، بلکه محال است خلف وعده نماید درباره کفر نیز تخلف نمی‌کند. تمام وعیدهایی که در قرآن نسبت به فاسقان و تبهکاران آمده عملی می‌شود، مگر این که در دنیا توبه کنند. این نظریه مخالف دیدگاه مرجئه است که می‌گویند عفو الهی گسترده است و شامل معصیت‌کاران می‌شود. گروه‌های غیر معتزله مانند امامیه که قائل به حسن و قبح عقلی هستند، وفای به وعد را واجب، اما وعید را غیر واجب می‌دانند، چون وعید حق خداوند بزرگ است و می‌تواند از حق خود درگذرد و آن عفو است. پس هر که را بخواهد عفو کند و هر که را بخواهد عقاب.
 
=== منزلة بينبین المنزلتينالمنزلتین ===
به این معنی است که فرد مرتکب [[گناه کبیره]] نه کافر است و نه مؤمن بلکه فاسق و مستحق آتش [[جهنم]] است. کفر و ایمان-بدین معنا که مرتکب گناه کبیره نه مؤمن است و نه کافر. آنان با این اصل باور خوارج و مرجئه را مردود می‌دانند، زیرا خوارج بر این باورند که ارتکاب گناه کبیره مساوی با کفر است و مرجئه می‌گفتند: اگر انسان از نظر عقیده و ایمان که امری قلبی است مسلمان باشد، چنان چه ایمان درست بود مانعی ندارد که انسان فاسد باشد. بدین ترتیب آنان می‌گفتند: حاکم هر چند گناه کند بر مقام خویش ـ حکومت ـ باقی است و اطاعتش واجب و نماز پشت سر او صحیح است. این دیدگاه نخستین نظریه‌ای بود که معتزله آن را مطرح نمودند.
 
=== امر به معروف و نهی از منكرمنکر ===
معتزله وجوب امر به معروف و نهی از منکر را کفایی و مشروط به شرایطی می‌دانستند و شدیدترین مرتبه آن (قتال) را از شئون حکومت و وظایف رهبری اسلامی می‌دانستند، در حالی که خوارج امر به معروف ونهی از منکر را مشروط به هیچ شرطی نمی‌دانستند، اما معتزله بر این باورند که شناخت معروف و منکر اختصاص به شرع ندارد، بلکه عقل نیز قادر است پاره‌ای از معروف‌ها و منکرات را درک کند و ثانیاً مشروط به وجود امام نیست، بلکه وظیفه عموم مسلمانان است.
 
خط ۴۷:
یکی از بحث‌انگیزترین موضوعاتی که در قرون اولیه اسلام در میان علما پیش آمد و اختلافات زیادی را سبب شد موضوع مخلوق یا غیرمخلوق بودن قرآن بود. بسیاری از علما معتقد بودند که قرآن در زمان پیامبر خلق نشده بلکه ذات آن ازلی بوده و همواره وجود داشته است.<ref>{{پک|مرتضی مطهری | ک=آشنایی با علوم اسلامی|ص=۱۶۷}}</ref>اما معتزله که تاکید زیادی بر روی اصل توحید داشتند، چنین برداشتی از ذات قرآن را مغایر با توحید می‌دانستند.زیرا از دید آنان، اعتقاد به اینکه قرآن حادث نشده و از قدیم بوده ایجاب می‌کرد که در این صورت قرآن جزئی از ذات پروردگار باشد که چنین امری از دید معتزله شرک بود و حداقل مغایر با اصل توحید و ذات خداوند.<ref>Islam ISBN 978-0-14-013555-8 Hammondsworth, Penguin 1954</ref>
=== مسئله جبر و اختیار ===
در خصوص مسئله جبر و اختیار که بحث ها و مجادلات زیادی را میان مسلمانان بوجود آورده بود، معتزله قایل به آزادی و اختیار عمل انسان بودند.البته بحث جبر و اختیار قبل از معتزله بوجود آمده بود و گروههایی همچون [[قدریه]] و جبریه که اولی قایل به اختیار و دومی گرایش به جبر داشت نیز بوجود آمده بودند. اما تمایل معتزله به اختیار باعث استحکام و متحول شدن این گرایش گردید چه ، آنان در دفاع از اندیشه‌ی اختیار از مبانی فلسفی و منطق کلامی بهره می‌بردند. بنابراین اگرچه آنان وارثین قدریه بودند اما در پرورش استدلال و مبانی تفکراتشان به مراتب فراتر از قدریه رفتند. آنان معتقد بودند که اگر انسان در انجام اعمالش دارای اختیار نباشد و مرتکب گناهی شود و سپس به واسطه‌ی ارتکاب آن گناه خداوند به او کیفر دهد، چنین امری با اصل عدل و عادل بودن خداوند مغایرت پیدا می‌کند، زیرا خداوند بنده اش را بواسطه‌ٔ عملی کیفر داده است که خود آن را می‌خواسته و اراده کرده است. بنابراین لازم است که درجه‌ای از آزادی و انتخاب برای انسان قایل شویم به گونه‌ای که اعمال او را در نهایت ناشی از اراده و اختیار خود او بدانیم. <ref>{{پک|زیباکلام|۱۳۹۰|ک=ما چگونه ما شدیم؟|ص=۲۵۸}}</ref>
 
== واکنش خلفا ==
خط ۱۰۴:
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=زیباکلام|نام=صادق|پیوند نویسنده = صادق زیباکلام|کتاب=[[ما چگونه ما شدیم؟]]|سال=۱۳۹۰|ناشر=انتشارات روزنه|شهر=تهران|شابک= 964-334-5-0}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=مطهری|نام=مرتضی|پیوند نویسنده = مرتضی مطهری|کتاب=آشنایی با علوم اسلامی}}
* [http://archiv.iran-emrooz.net/khonji/khonji820227.html اسلام در جوامع قبایل عربستان و چگونگی شکل‌گیری مذهبهای شیعه و سنی]
* [http://archiv.iran-emrooz.net/khonji/khonji811221.html اختلاف‌های خاندانی بنی‌امیه و بنی‌هاشم]
 
خط ۱۱۷:
[[رده:الهیات اسلامی]]
[[رده:تاریخ اسلام]]
[[رده:خلافت عباسیان]]
[[رده:قاعدین]]
[[رده:مذاهب اسلامی]]