انحصار: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Luckas-bot (بحث | مشارکتها) جز r2.7.1) (ربات: افزودن be-x-old:Манаполія |
جز ربات:افزودن الگو ناوباکس {{اقتصاد خرد}}+املا+تمیز (۴٫۳) |
||
خط ۱:
در علم اقتصاد، '''انحصار''' {{به انگلیسی|monopoly}} زمانی به وجود میآید که یک شخص ویژه یا یک سرمایهگذار کنترل کافی روی تولید یا خدمتی خاص دارد و به طور معنیداری برحسب اینکه افراد دیگر باید به آن دسترسی داشته باشند تعیین میشود.(این در تضاد با[[انحصار مصرف کننده]] است که در آن تنها یک شخص روی [[بازار]] برای خریداری کالا یا خدمت کنترل دارد مربوط است و با بازار [[چند قطبی|چندقطبی]] که در آن تعداد کمی از اشخاص تاثیر قابل توجهی روی [[صنعت]] اعمال میکنند فرق دارد.) انحصارها به
انحصار تولید کننده باید از انحصار مصرف کننده که در آن فقط یک خریدار کالا یا خدمت وجود دارد تفکیک شود، این انحصار ممکن است بخشی از بازار را در اختیار داشته باشد.همچنین باید از یک [[کارتل]] (شکلی از چند قطبی)که در آن ارائه دهندگان چندین قانون با هم خدمات، قیمتها یا فروش کالاها را هماهنگ میکنند تفکیک شود.انحصارهای تولید کننده، انحصارهای مصرف کننده و چند قطبیها مبتنی بر شرایطی اند که در آن یک یا تعداد کمی از اشخاص [[قدرت بازار]] دارند و بنابراین باید با مصرف کنندگانشان(انحصار تولیدکننده)، تامین کنندگان(انحصار مصرف کنندگان) ودیگر بنگاهها (چند قطبی) در [[طریقه تئوریک]] یک بازی روابط متقابل داشته باشند.یعنی اینکه انتظار میرود رفتارهای آنها در انتخاب راهبرد دیگر بازیگران تاثیر بگذارد وبرعکس.این در تناقص با مدل رقابت کامل است جائیکه بنگاهها [[گیرنده قیمت]] هستند.وقدرت بازاری ندارند.انحصارطلبها به نوعی کالاهای کمتری تولید میکنند وآنها را در قیمت بالاتری نسبت به حالت رقابت کامل میفروشند در نتیجه سود غیر نرمال وپایدار شده دارند.
خط ۶:
انحصار تولید کننده بازاری است که در آن فقط یک تامین کننده محصول وجود دارد و تولیدات را میفروشد.تنها یک فروشنده در یک صنعت معین وجود دارد وبرای کالاهای تولیدشده جانشین وجود ندارد.این ساختار بازار راًانحصارخالص" میگویند. گاهی اوقات تعدادی فروشنده در یک صنعت وجود دارند و برای بعضی از کالاهای تولید شده جانشین نزدیک وجود دارد. اما با این وجود بنگاهها مقداری از قدرت بازار را حفظ میکنند که به آن رقابت انحصاری میگویند، در صورتی که در چند قطبی چارچوب نظری اصلی حول محور تعاملات راهبردی بنگاهها است.
== انحصاردرمقابل بازارهای رقابتی ==
* '''قدرت بازار''':قدرت بازار توانایی تاثیر گذاری بازاربر حسب شرایطی از معاملات است که در آن قیمت تولیدات توسط بازار وضع میشود.(در رقابت کامل قیمت توسط بازار وضع نمیشود.) اگرچه انحصار ازقدرت بازار بالایی برخوردار است اما آن هنوز توسط طرف تقاضای بازار محدود شدهاست.یک انحصار با شیب منفی منحنی تقاضا مواجهاست اما این منحنی کاملاً بی کشش نیست. در نتیجه هر افزایش قیمت، زیان بعضی از مشتریان را در پی خواهد داشت.
* '''بنگاه وصنعت''':در بازار انحصاری بنگاه خودش یک صنعت است.بنابراین هیچ فرقی بین بنگاه و صنعت درچنین بازاری وجودندارد.
* '''تبعیض قیمت''':یک انحصار طلب میتواند قیمت و مقدار تولید راتغیر دهد.او مقادیر بیشتری را با دریافت قیمت کمتر در مقابل تولید در یک بازار با کشش بالاتر و مقادیر کمتری را با دریافت قیمت بیشتری در یک بازار با کشش پایین تر میفروشد.
* '''انحصاردرمقابل رقابت کامل''': درحالی که انحصارورقابت کامل مرزهایی ازساختاربازارند.اما تعدادی نقطه مشابه دارند. تابعهای هزینه آنهامشابهاست. درهردو بنگاهها به دنبال حداقل هزینه وحداکثرسود هستند. درتصمیم گیریهای خاموش مشابهاند. پس بااینکه فرقهایی وجود دارد اما ملاحظه میکنیم که دربعضی ازموارد مهم مشابه هستند.
* '''موانع ورود به بنگاه''': موانع ورود به بنگاه شرایطی هستند که از ورود رقبا به بازار جلوگیری میکنند. بنگا ههای جدید از لحاظ سود و گسترش در بازار محدود میشوند. در بازارهای رقابت کامل ورود و خروج آزاد است. هیچ مانعی برای ورود، خروج یا رقابت وجود ندارد. اما انحصارها موانع نسبتاً زیادی برای ورود دارند.این موانع باید به اندازه کافی قوی باشند که از ورود هر رقیب بالقوهای به بازار جلوگیری وا و را دلسرد کنند.
درحقیقت یک رقابت انحصاری با شیب نزولی منحنی تقاضا مواجهاست این به این معنی است که رابطه بین درآمدکل ومحصول درانحصارنسبت به بنگاههای رقابتی تفاوت زیادی دارد. درآمدکل برابر است باقیمت درمقدارمحصول. یک بنگاه رقابتی با منحنی تقاضای کاملاً مواجهاست این به این معنی است که درآمد کل نسبت به محصول است. بنابراین درآمدکل برای بنگاه رقابتی یک شعاعی با شیب برابربا قیمت بازاراست. بنگاه رقابتی میتواند همهٔ محصولاتش را با امنیت دربازار بفروشد. امادر انحصار برای افزایش فروش محصول باید قیمت کاهش یابد. بنابراین منحنی درآمد کل انحصارسهمی است. هنگامی که شیب درآمد کل صفراست درآمد کل به حداکثرارزش خود رسیدهاست. شیب تابع درآمد کل درآمد نهایی است. همچنین حداکثرمقداروقیمت زمانی که MR=۰ است اتفاق میافتد. برای مثال فرض کنید که تابع تقاضای انحصار P=۵۰-۲Qاست. تابع درآمد کل TR = ۵۰Q - ۲Q<sup>۲</sup> ودرآمد نهاییMR=۵۰-۴Q میباشد.
# ۵۰ - ۴Q = ۰
# ۴Q =-۵۰
سطر ۴۱ ⟵ ۳۳:
== قیمت تبعیضی وتسخیرمازاد مصرف کننده ==
بایک مثال فرض میکنیم که تحت یک سیستم قیمت گذازی یکنواخت انحصارطلب ۵ واحد از محصول را با قیمت ۱۰$به ازای هر واحد میفروشد. فرض میکنیم هزینه نهایی او ۵$ به ازای هر واحد است. درآمد نهایی۵۰$، هزینههای کل ۲۵$ وسودهایش ۲۵$ میباشد. حال اگر انحصارطلب طبق یک قیمت تبعیضی عمل کند اولین واحد را ۵۰$، دومین واحد را۴۰$ وبه همین ترتیب
{| class="wikitable"
|-
سطر ۵۶ ⟵ ۴۸:
| ۵ || ۱۰
|}
== مازادها و زیان مرده ==
مازادها وزیان مرده به وسیلهٔ وضع قیمت انحصاری بر طبق یک مد ل استاندارد ایجاد میشوند که در آن انحصارطلب مقدار کمتری از کالا را در یک قیمت بالاتر نسبت به بنگاههای تحت رقابت کامل میفروشد. بخاطر این که انحصارطلب درنهایت معاملاتی با مشتریان انجام میدهدکه ارزش خدمات یا تولیدات، نسبت به هزینهٔ آنها بیشتر است.با وجود زیان مرده، مازادهای مشترک (یا ثروت) برای انحصارطلب و مصرف کنندگان الزاماًنسبت به مازاد به دست آمده توسط مصرف گنندگان در رقابت کامل کمتر است.
== انحصاروکارایی ==
انحصار طبیعی بنگاهی است که برگشتهای فزاینده به مقیاس را در محدودهٔ مربوط به محصول تجربه میکند. انحصار طبیعی جایی است که هزینهٔ متوسط تولید «که درطول محدودهٔ مربوط به تقاضای تولیدکاهش مییابد» اتفاق میافتد. محدودهٔ مربوط به تقاضای تولید جایی است که منحنی هرینه متوسط پایین منحنی تقاضا وجود دارد.وقتی که این وضعییت رخ میدهد محدودهٔ مربوط به تقاضای تولید همیشه برای یک شرکت بزرگ به منظور عرضه به بازار نسبت به چند شرکت کوچکتر ارزانتر است، در حقیقت، دولت درچنین بازارهایی که به طور طبیعی در انحصار ظاهر میشوند مداخله نمیکند. انحصار طبیعی از ناکارمدی مشابهای مانند هر انحصار دیگری رنج میبرد. این نوع انحصار، جایی که درآمد نهایی با هرینههای نهایی برابر میشود سود به دست میآورد. شکست چنین انحصارهایی به وسیلهٔ ناکارآمدی تعریف میشود. غالباً روشهای استفاده شده برخورد باانحصارهای طبیعی، مقررات دولت ومالکیت عمومی میباشد.نظارت دولت به طور کلی از کمیسیونهای نظارتی که وظیفه اصلی آنها تنظیم قیمت است، تشکیل شدهاست. برای کاهش قیمتها و افزایش محصول تنظیم کننده، اغلب از قیمت گذاری هزینه متوسط استفاده میکند. براساس قیمت گذاری هزینه متوسط قیمت ومقدار باتقاطع منحنی هزینه متوسط ومنحنی تقاضا تعیین میشود. این طرح قیمت گذاری هر گونه سود اقتصادی مثبت، که از برابری قیمت وهزینه متوسط به دست میآید را حذف میکند. این قیمت گذاری کامل نیست. تنظیم کنندگان باید هزینه متوسط را برآورد کنند.انگیزه بنگاهها با هزینههای پایین تر کاهش مییابد. این نوع مقررات به انحصارهای طبیعی محدود نمیشود.
== قانون انحصار خاموش ==
یک انحصارطلب وقتی که قیمت کمتر از هزینه متوسط متغیر برای هر سطح ستادهاست، باید خاموش باشد. به عبارت دیگر، جایی که تمام منحنی تقاضا زیر منحنی هزینه متوسط متغیراست بایدخاموش باشد. در چنین شرایطی، در سطح حداکثر سود ستاده(MR =MC)، درآمد متوسط ازهزینههای متوسط متغیر پایین تر میباشد در نتیجه بهتر است که انحصارطلبها در کوتاه مدت خاموش باشند.
== جستارهای وابسته ==
سطر ۷۶ ⟵ ۶۳:
* [[انحصار خرید]]
* [[انحصار دوجانبه]]
== منابع ==
{{پانویس}}
<blockquote>
;برگردان فارسی از :
سطر ۸۴ ⟵ ۷۱:
http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D8%AD%D8%B5%D8%A7%D8%B1&action=edit
{{اقتصاد خرد}}
{{اقتصاد-خرد}}
|