فرهنگ انجمن‌آرای ناصری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rohamrafii (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Rohamrafii (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳:
انجمن آرای هر انجمن و چمن پیرای هر چمن بزرگ نام یزدان یکتاست که انجمنها به پرتو آن روشن و چمن ها به گونه آن گلشن است .
 
یک باد چمنده در هزاران چمن است<br>
یک ماه دمنده در هزار انجمن است<br>
این انجمن آن انجمن آرا آراست<br>
کش انجمن آرای هزاران چو من است<br>
 
هر نیستی بدو هست و هر بلندی از او پست . هستی سزای همه هستی پذیرفتگان و بخشایش افزای همه بیداران و خفتگان است . هیچ چیز بدو نماند و او به هیچ نیز یک است نه بک شماری پنهان است با فر و زه آشکاری هرگز نبمیرد ( = نمیرد ) و نیستی نپذیرد . هر که را خواست زد و هر که را خواهد زند . هر چه خواست کرد و هر چه خواهد کند . به هیچ در نماند و جز در آفریدن چون خودی زیرا که ایزد را نه سزاست انبازی ایزدی . یکتای بی همتاست بی آلایش جان و تن زنده است نه به روان و تن که به خویشتن داناست بی اندیشه و نکاشته و هرگز نادانی به دانش او ره نداشته نزدیکان از دانش بی چونی او دورند و بینایان از بینش چگونگی او کور . اگر او هست پس جز او هیچ نیست و اگر او نیست پس این همه هستی چیست . نیکو سخنی است بی خم و پیچ که با او همه هیچند و بی او هم هیچ . اوست آورنده دشمن و دوست و پرورنده مغز و پوست و اگر نغزتر سخن نپوشی اینها سخن است و همه اوست . دانشمندان مر او را پروردگار همگان دانند و خرد پیوندان وی را مایه پدید آمدگان خوانند . ویژه درونان یگانه همه او را انگارند و یکی شدگان او را همه شمارند . چه از بسیاری آشکاری از دیده پنهان است در دیده مپنندگان پیداست ...