جمعگرایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز r2.7.3) (ربات: افزودن is:Sameignarstefna |
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۳) +املا+مرتب (۴٫۳): + رده:جامعه فرهنگی |
||
خط ۲:
'''جمع گرایی {{انگلیسی|Collectivism}}''' واژه ایست که بر نوع تعامل رفتاری بین افراد، گروهها و یا اقوام مختلف اطلاق میشود که بر رفتار گروهی و تعامل گروهی استوار میشود . جمعگرایی نقطهٌ مقابل [[فردگرایی]] میباشد . جمعگرایی بر جامعه و گروه متمرکز میشود در حالی که فردگرایی بر فرد و خواستههای شخصی او استوار است . جمعگرایی بر اساس همین گروه گرا بودن، خواستار کسب [[هویت]] از جمع و رفتار طبق الگوهای از پیش تعیین شدهٌ جمعی است و [[خودانگاشت|خودانگاشتهای]] گروهی، خودانگاشتهای فردی اعضا را به وجود میآورند . از جمله شاخصههای جوامع جمعگرا مراسم گروهی, [[رقص|رقصهای]] دسته جمعی, [[پدرسالاری]] و یا [[پیرسالاری]] و.. میباشد و به طور کل جوامع جمعگرا خشنود تر از جوامع فردگرا هستند زیرا بسیاری از اصول زندگی خود را تایید شده در دسترس دارند و نیازی به فهم و اثبات دوبارهً آنها ندارند . در مقابل جوامع فردگرا، بر اصول فردی و چه بسا منافع فردی اهمیت میدهند و این اهمیت به هویت فردی، باعث میشود فرد بسیار تکمیل شده تر از جوامع جمعگرا بار بیاید .<ref>فردگرایی و جمع گرایی - عباسی، قاسم- مقاله تحقیقاتی</ref> گروهی جمعگرایی را در ارتباط با پدیدههای « همه با هم گرایی » و یا « گروهی گرایی » میدانند و « کل گرایی » این دو نظریه به صورت نوعی انسجام بسیار بالای ساختاری، آن را غیرقابل تفکیک مینماید .
اغلب پنداشته می شود آنچه در یک فرهنگ صادق است برای تک تکِ افرادِ درون آن فرهنگ نیز درست می باشد. به عبارتِ دیگر افراد درونِ یک فرهنگِ فرد گرا همگی فردگرا بوده ( فرد محوری ) و آنهایی که در فرهنگِ جمع گرا زندگی می کنند همگی جمع گرا هستند ( جمع محوری ). باید گفت که این دیدگاه همیشه صحیح نیست. تریاندیس و همکارانش (2001) چندین فرهنگ را مطالعه کردند و به این نتیجه رسیدند که تنها حدود % 60 افرادی که در یک فرهنگِ فرد گرا زندگی می کنند فرد محور هستند. در فرهنگ های جمع گرا نیز حدود %60 از افراد جمع محور بودند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بینِ خصوصیاتِ یک فرهنگ و افراد درون فرهنگِ مزبور رابطه ی
خط ۲۰:
[[روسو]] در کتاب معروف خود [[قرارداد اجتماعی]] مثالی از سیاسیون جمعگرا ارایه دادهاست که در آن به این امر اشاره میکند که جوامع انسانی براساس یک قرارداد ضمنی بین جامعه و اعضای جامعه سازماندهی میشوند و اصطلاح بیان کننده این قرارداد عباراتی مانند قدرت دولتی، حقوق و مسئولیت شهروندان فردگرا و... میباشد که بر اساس « اراده عمومی » انتخاب میشوند .<ref>Jean-Jacques Rousseau - "Social Contract"</ref> بیشتر این جملات و اصطلاحات توسط [[جامعه شناس|جامعه شناسان]] و [[فیلسوف|فیلسوفانی]] مانند [[مارکس]] و [[هگل]] القا شدهاست .
با توجه به گفتههای مویرا گرانت، فلسفه سیاسی جمعگرایی به هرنوع فلسفهای که در آن نقش گروه ( گروه مدرسه، بازی، همکلاسی، نژادی، ملی و... ) پر رنگ تر از نقش فردی افراد باشد باز میگردد . با توجه به [[بریتانیکا]] « جمعگرایی در قرن بیستم معانی و اصطلاحات مختلفی را به خودگرفت گاهی در جلد [[سوسیالیسم]] و [[کمونیسم]] شد و گاه نیز در جلد [[فاشیسم]] فرو رفت . آخرین جنبش جمعگرایی, [[سوشیال دموکراسی]] است که به دنبال کاهش بی عدالتی موجود در [[سرمایه داری]] بی قید و بند با توسل به مقررات و قوانین دولتی، به اشتراک گیری حقوقی و قوانین مالکیت خصوصی و عمومی میپردازد . در سیستم سوسیالیستی اقتصاد جمعگرایانه، یک بینش برای به حداکثر رساندن منافع جمعی و داراییها را با توسل به حداقل مالکیت خصوصی شخصی و حداکثر برنامه ریزی اقتصادی توسط دولت را عنوان میکند . به هر حال، جمعگرایی سیاسی به صورتی مداوم و جدی توسط دولتها پشتیبانی نمیگردد و شاید
در این بین یک تفاوت اساسی موجود است که بین تعریف [[آنارشیست|آنارشیستها]] از جمعگرایی و اینکه خود را جمعگرا معرفی میکنند برمی گردد . تفاوت اساسی آنارشیستها با کمونیستها در تعریف آنها بر سر جمعگرایی، از اینجا شروع میشود که کمونیستها مالکیت خصوصی را انکار کرده و در پی برچیدن آن پیش رفتهاند ولی آنارشیستها، با اینکه مالکیت خصوصی را مرجه نمیدانند، خواستار غیرمتمرکز اداره کردن داراییهای عمومی هستند که این مخالف اصول [[کمون|کمونهای]] کمونیستی است . بااین وجود، برخلاف [[آنارشیست کمونیست]] آنها از یک سیستم غیرسرمایه داری برای تولید کالا و پرداخت دست مزد، حمایت میکنند .
== جمعگرایی در جهان ==
کشورهای جنوب شرقی آسیا از نظر جمعگرایی امتیاز بسیار بالایی دارند . کشورهای مانند [[چین]], [[ژاپن]], [[هند]] و ... از نظر جمعگرایی بالاترین امتیاز را دارند ولی این تمام ماجرا نیست، داستان انسان مدرن از اینجا شروع میشود که این کشورها نیز روز به روز از جمعگرایی سنتی خود فاصله میگیرند و به طرف فردگرایی پیش میروند. تئوری [[اجتماع انبوه]] و فرهنگ انبود یکی از بزرگترین تئوریها در علوم اجتماعی محسوب میشود. تئوری اجتماع انبوه مورد توجه [[سی رایت میلز]] واقع شد اما بسیار قبل از او در قرن نوزدهم [[کیگارد]] و [[الکسی دو توکویل]] به شکلی نوظهور بدان پرداخته بودند. اجتماع انبوه اجتماعی است که همزمان و در مقیاس بالایی هر دو مبحث فردگرایی و جمع گرایی را دارا میباشد. در [[قرون وسطی]] حکومت و کلیسا کنترل چندانی بر روی اجتماعات محلی اعمال نمیکردند، مگر در موارد بحران یا به عنوان مثال موقع بروز جنگ . ظهور
کم کم با ظهور شهرنشینی مدرن, [[جهانی شدن]] و
== جمعگرایی اقتصادی ==
به طور کلی، جمعگرایی در مبحث [[اقتصاد]] به این امر توجه دارد که منافع مالکیت باید متوجه گروه باشد تا فرد . مفهوم مرکزی این بحث مربوط است به کمونها که با منافع شخصی دچار تضاد هستند . بسیاری تنها با توجه به مالکیت عمومی و جمعی به این نتیجه رسیدند که باید تولید را در ضمره مسائل عمومی قرار داد و این در حالی بود که حتی دیگر کالاها و خدمات نیز میبایست در این مبحث گنجانیده شوند . جمعگرایی اقتصادی دارای ارکان سازماندهندهای مانند دولت نیستند .
== دوره گذار از جمعگرایی به فردگرایی ==
هر کشور و یا [[تمدن|تمدنی]] دارای این دوره گذار بودهاست و یا خواهد بود . بخصوص در زندگی پر سرعت امروزی این دوره گذار از جمعگرایی به فردگرایی سرعتی همانند نور به خود گرفتهاست . اما این دوره گذار با سن تقویمی کشورها و یا تمدنها رابطه مستقیمی ندارد، بلکه همان طور که پیشتر نیز گفته شدهاست، مربوط میشود به دوره شهرنشینی کشورها . کشورهای اروپایی و یا [[آمریکا]] سالهاست که این دوره گذار را پشت سرگذاشتهاند و از رهگذر همین گذار تا به حال قوانین بسیاری چه از نظر عرفی و چه از نظر قانونی برای تطابق انسان فردگرای امروزه با جامعه تایید و تصویب شدهاست .
اما کشورهایی مانند ایران که همکنون درگیر دوره گذار از جمعگرایی به فردگرایی هستند، به علت تازه بودن این امر و همچنین پیشرفته بودن قوانین جمعی و سنتی، دچار چالشهای بسیاری در طی گذار از این مسیر شدهاند . ایرانی جمعگرا در مواجهه با نسلهای جدید که احترامی برای قوانین و عرفهای سنتی قایل نیستند، دچار سرخوردگی عمیقی شدهاست زیرا خوشبختی
== انتقادها از مفهوم فردگرایی و جمع گرایی ==
خط ۴۲:
'''1- نیاز به مفاهیمی دقیق تر:''' در انتقاد از مفهوم فردگرایی فیسک (2002) می گوید<ref name="h">مبانی شناخت انسان– اثر مایکل آیزنک– ترجمهٔ ب. کوشا- چاپ اینترنتی – ویرایش اول ۱۳۸۷- (فصل اول) ص75-76[http://www.4shared.com/dir/i3pcT7K6/mabani_shenakht_ensan.html نسخه ی PDF]</ref> :
*در مورد فردگرایی" با این نوع دسته بندی [[رینهولد مسنر]]، [[وان گوگ]]، [[مهامتا گاندی]]، [[مایکل جردن]] و [[آدولف هیتلر]] همگی به عنوان انسان هایی فردگرا در یک ستون قرار می گیرند" ! <ref name="h"/>
*در مورد جمع گرایی نیز " این نوع دسته بندی تعهدات اجتماعی را با همه نوع گروه و شبکه های ارتباطی ترکیب می کند. در حالی که اشکالِ گوناگونی از [[جامعه]] وجود دارد و دلیلی ندارد که یک جامعه به دلیلِ تاکیدِ فرهنگی بر یک نوعِ رابطه، عضو پذیری و یا وظایف
'''2- رابطه ی فردگرایی و جمع گرایی:''' در سال 1993 توسطِ تیمِ تحقیقاتیِ تریاندیس و در سال 1996 توسط گلفاند، تریاندیس و چان، تحقیقاتِ هافس تد ( 1980 و 1983 ) را مورد حمله قرار داد. تریاندیس و هکارانش، به [[مشاهده]] ی درجاتِ مختلفِ فرد گرایی و جمع گرایی در [[فرهنگ]] های مختلف پرداختند. یافته ی کلیدی آنها این بود که فرد گرایی و جمع گرایی
== پانویس ==
خط ۵۲:
[[رده:جمعگرایی]]
[[رده:جامعه فرهنگی]]
[[رده:جامعهشناسی]]
[[رده:دولت انداموار]]
|