خدای خورشید: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱:
{{ویکیسازی}}
{{میانویکی-نیاز|تاریخ=فوریه ۲۰۱۳}}
'''خورشیدایزد یا خورشیدمقدس''' یا خورشید رب، نگاه تقدس آمیز مردمان قدیم به خورشید بودهاست بعضی از مردمان خورشید را خدا و خالق تلقی میکردند.
== خورشید نزد
در فرهنگ هندو ایرانی علاوه بر بعضی شخصیتهای مقدس- ستارگان مقدس نیز وجود دارد که گاهی تا درجه خدایی اهمیت دارند. [[کوههای مقدس]]- [[رودهای مقدس]]- [[چشمههای مقدس]] - [[درختان مقدس]] نیز وجود دارد.
در اساطیر [[هند]] با سه [[خورشید]] خدایی روبهرو هستیم، ولی در ایران فقط یک [[ایزد]] خورشید وجود داشته. در اساطیر هند خورشید منزلت و مقام بالاتری دارد تا ایران. در اساطیر هند خورشید خود زادهٔ خدایان است و زنان و فرزندان بسیاری هم دارد، امّا در اساطیر ایران خورشید را اهورامزدا میآفریند و زن و فرزند هم ندارد. در اساطیر هند شکل و هیأت خورشید توصیف میشود، ولی اساطیر ایرانی فقط از اندازه و سرعت آن سخن میگویند. در اساطیر هندی خدای خورشید در آخر زمان میتواند خاصیّت نابودگرایی داشته
در چند آیه قران به خورشید پرستان اشاره شده و گفته شده که حضرت ابراهیم ابتدا خورشید را
== ایزد خورشید در ایران ==
با توجّه به نقشی که [[خورشید]] در زندگی بشر، چه اقوام متمدّن و چه بدوی، از روزگاران کهن دارا بوده، این عنصر مفید مورد ستایش و بزرگداشت همهٔ این اقوام بودهاست.
سطر ۱۲ ⟵ ۱۵:
خورشید در [[اوستا]]"هورخشئته"و در [[زبان پهلوی]] xarsed گفته میشود. در بخشهایی از اوستا، بدون صفت خشئت، آمدهاست. این واژه در اوستا از دو بخش تشکیل شدهاست، یکی هور به معنی آفتاب و دیگری"خشئت"که صفت و به معنی فروزنده و درخشندهاست که بعدها جزء این کلمه گردیدهاست. در پهلوی sed و در فارسی نوین"شید"شدهاست. در ادبیات فارسی، به واژهٔ "خور"هم برمیخوریم که این واژه با واژههای خور و هور یکی هستند و مانند بسیاری از کلمات دیگر "h" به "x" تبدیل یافتهاست:
*
([[فردوسی]])
بدو گفت زانسان که تابندهشید برآید یکی پرده بینم سپید (فردوسی) در زبان [[سانسکریت]] بنا به قاعدهای که واج "h" اوستایی "s" است، پس svar به جای هور میباشد و "sol" لاتینی نیز از همین اصل است.
== خورشید در فروردینیشت ==
سطر ۳۰ ⟵ ۳۱:
در این یشت کالبد اهورامزدا به سان خورشید نمودار شدهاست و خورشید زیباترین پیکر را در میان آفریدگان دارد:
بند ۶:ای مزدااهورا در میان ترکیبها، زیباترین ترکیب فروغ این جهان را و در عالم زبرین (ترکیبی را که) در میان بلندترین فروغ که خورشید نامیده میشود و از آن تو میشمریم. نیگههاام...
== خورشید در یسنا ==
سطر ۳۶ ⟵ ۳۷:
۶ بند ۵۱ و ۷ بند ۸۱، در همهٔ آنها، خورشید همراه با ماه و ستارگان و زمین و آسمان و آب و باد و گیاه ستوده شدهاست. در یسنا، ها ۶۱ بند ۴، علو مقام و تقدّس خورشید تا بدانجا که همسنگ اهورامزدا، آذر پسر-اهورامزدا و گوشورون نیایش میشود.
خورشید همراه با صفات و ویژگیهایش در بند ۴ از یسنا،
براساس یسنا،
در آخرین یسنا که هات ۲۷ است در بند ۷ آن برای خورشید، وای، ما را اسپند، آذر پسر اهورامزدا و... نیرو، زور، نیایش و بهترینها را خواهانند. او را میستایند و متقابلا از او اجابت آرزوهایشان را خواستارند.
== خورشید در گاهان ==
از خورشید در گاهان فقط به صورت یک آفریده یاد شدهاست. همین آفریده آنچنان درای اهمیّت است که اگر کسی از او به زشتی یاد کند، به مانند این است که اشونی (پیرو راستی) را میکشد و یا اینکه کشتزارها را ویران میکند. زیرا خورشید سرچشمهٔ فروغ و گرما بوده و او را به دیدهٔ احترام مینگریستند. بند ۰۱ اهونودگاه گویای این مطلب است.
در بند ۳ اشتودگات نیز از اهورامزدا میپرسند که چهکسی راه گردش را به خورشید و ستارگان دادهاست. در اینجا نیز ملاحظه میکنید که نماد آفرینش همراه با خورشید، ماه و ستارگان آمدهاست.۷۲در سهگات دیگر نامی از خورشید برده نشدهاست.
سطر ۵۳ ⟵ ۵۴:
پلیدیها مقاوم میشد. خورشید را پاکیزهکننده و مطهرکنندهٔ تمام آفرینش میدانستند و ازاینرو بود که افزایش فرّ و فروغ او را خواستار بودند.
در دو سیروزهٔ کوچک و بزرگ که بخشی از خردهاوستاست، تنها در بند یازدهم آن نامی از ایزد خورشید برده شدهاست. به این دلیل در تقویم فردایی روز یازدهم هر ماه، خورروز خوانده شدهاست. در بند ۱۱، سیروزهٔ کوچک و ۱۱ سیروزهٔ بزرگ، خورشید با صفات بیمرگ (جاودانی) شکوهندهٔ تیز اسب، ستوده شدهاست.۵۳
== خورشید در وندیداد ==
در فرگرد دوم، در داستان[[جم]]، خورشید دارای نقش ارزندهای است. به عنوان نمونه، آنجا که زرتشت از هورامزدا میپرسد: چه فروغی است که از کاخ [[جمشید]] میتابد، به پاسخ میگوید آنها فروغهای [[جاودان]]ستارگان و ماه و [[خورشید]] است که سالی یک بار در آنجا طلوع مینماید و سپس، غروب میکند.۶۳
در دیانت [[زرتشتی]]، خورشید در شمار مطهرات و پاککنندههاست. در اکثر این فرگردها که در رابطه با احکام است، خورشید به عنوان پدیدهای از آفرینش، کارش پاکیزه کردن و از بین بردن آلودگیها و نجاسات است. در فرگردهای پنجم و ششم این نکته به خوبی نمایان است. در این فرگردها چگونگی عمل "خورشید نگرشنی"را نشان میدهد. این عمل را در بارگاه مردگان به جای میآورند. مرده را از"کته"۷۳بیرون میبردند، در فصل مناسب برای دخمه حمل میکردند، در بلندی کوه و تپه قرار میدادند، به گونهای که چشمها به سوی خورشید قرار میگرفت و این نوعی وسیلهٔ آمرزش بود. اگر مزداپرستان مردگان را خورشید نگرشنی نمیکردند، مانند آن بود که مرد پارسایی را کشتهاند.۸۳
سطر ۶۲ ⟵ ۶۳:
بندهای ۵۴ و ۶۴ از فرگرد هفتم دربارهٔ مدّت تابش خورشید و چگونگی پاک شدن زمینی است که کالبد مرده بر آن قرار گرفتهاست.۹۳
بند ۱۵ همین فرگرد (ف ۷)اهمیّت ویران کردن قبرها و دخمهها را در این دین نشان میدهد، به طوری که اگر کسی این کار را انجام دهد، یکسره به
بهشت میرود و در آنجا اهورامزدا همراه با خورشید، ماه و ستارگان به او درود میفرستند و خوشامد میگویند.۰۴
سطر ۱۱۱ ⟵ ۱۱۲:
در [[ارداویرافنامه]]، یکی دیگر از کتابهای پهلوی، ارداویراف سهطبقهٔ ستاره پایه، ماه پایه و خورشید پایه را به طور نمادین به ترتیب به اندیشه، گفتار و کردار نیک منتسب میکند.
== نامها و نمادهای خورشید ==
[[پرونده:Dharma Wheel.svg|بندانگشتی|یک نماد سادهشده از چرخ دارما.|left]]
«مشهورترین
جرخ دارما- صلیب - علامت '''+''' صلیب شکسته و گل نیلوفر و گل آفتاب گردان آیکون و نمادهای خورشید بوده است
گردش نظام کائنات از دیرباز در نمادهای باستانی خاورمیانه رواج داشته است. یکی از نمادهای غیر شمایلی در هند [[چرخ دارما]] است که به طور انتزاعی به معبود اشاره دارد. چرخ یا گردونه یا دیسک خورشیدی مظهری از خداوند است. «مادامی که چرخ کائنات بر محوراصلیاش که همان قانونمندی ازلی هستی است استوار باشد خللی در نظام هستی رخ نمیدهد» این صفحة مشعشع در هنگام مقابله با نیروهای تاریکی و ضد یزدانی به سلاحی مهلک تبدیل میشودو در این حالت چون تیغة برنده شمشیری جاودانی که همان لبة تیز عقل مطلق است میدرخشد و سر از تن نیروهای جهل جدا
«در برخی موارد این آلت به چرخی با شش شعاع تبدیل میشود. این چرخ از گردش گردونة حیات، سپری شدن زمان، طی شدن روز، ماه و سال و ظهور و افول ادوار هستی حکایت
شش شعاع این چرخ اشاره به شش جهت (چپ، راست، پیش،
== چلیپا یا گردونة مهر ==
نماد دیگر خورشید پرستی و میترائیسم در اعتقاد آریائیان همان چلیپا یا گردونة مهر است، که به اعتقاد پیشینیان دربردارنده نیروهای آسمانی بوده و کاربردی وسیع دارد. این نشانه در هر منطقهای مفهومی خاصی داشته است در ایران و هند و نزد قوم آریایی مظهر و نشانه خورشید بوده است. آنان معتقد هستند که هر شاخه از این علامت جایگاه یکی از عناصر چهارگانه است. بدین ترتیب چهار عنصر با هم و با چرخش خود نظام طبیعت و ذات آفرینش را حفظ
== نمادهایی که نشان خوشید بودهاند ==
«حلقه در آئین میترائیسم حلقه خود نمای از چرخ است. مقدس و نشانة پیمان ناگسستنی و اتحاد و وابستگی است. از سوی دیگر حلقه که نشان ویژه میترا بوده بیگمان از هالة نور خورشید گرفته شده است.
ـزیگزاک: زیگزاکهای پیاپی نمادی برای اشعههای خورشید هستند.
ـ گل لوتوس: این گل را اصلاحاً گل خورشید نیز میگویند. این گل متعلق به مهر و سمبل آفتاب و نیروی آنکه نگهدارنده زمین است.
گل سویا - گل سویا نیز از مظاهر خورشید است.
سرو: درخت سرو یا کاج ویژة خورشید است. درختی همیشه سبز و با طراوت. نشانة بهار و در عین حال مظهر و جنبة مطرح و مثبت زندگی است.»
* چلیپا نیز از نمادهای خورشید بوده است. صلیب شکسته در فلات ایران و هند از
== چند نمونه از آثار بجای مانده از نقش خدای خورشید ==
«
«نمونة دیگر نقش برجستهای از ماتورا است که خدای سوریا را سوار بر گردونة خود نشان میدهد هم چنین تندیس مرمر سفید سوریا در عبادتگاه برهمنی خیرخانه در منطقه کابل که مربوط است به قرون پنجم و ششم میلادی نمونة دیگری از این نقشها میباشد. در این نمونة اخیر نیز باز تاثیر هنر ایرانی بوضوح میتوان مشاهده نمود، از آن جمله لباس و جامة خدا و دستیاران او، و حتی حالت کسی که به خدای خورشید تاجی رااهداء
در ایران نیز نماد خورشید در نقش
از دیگر نمادهایی که در سالهای اخیر به خورشید منسوب شده است شکل صلیب و یا [[چلیپا|چلیپای]] [[نقش رستم]] است که به آن نام [[صلیب ایرانی]]
== تقدس خورشید در میان اقوام مختلف ==
تقدس [[خورشید]] در اقوام متعددی بوده و در برخی از فرهنگها نشانههای این اعتقاد باقی مانده است. در بین النهرین «شمس یاشاماش» ایزد خورشید را میپرستیدند، این ایزد در دستش شیئی را نگاه میداشت که به تیغة اره همانند بود و سوار برگردونهاش به سوی باختر میراند. در مصر خورشید، عنوان بزرگترین خدا را داشت و بنام رع (Re) مشهور بود. «قوم سلت EOL یعنی ستاره خورشید را پرستش
توجه به خورشید در نزد ایرانیان باستان امری معمول بود و تقدس خورشید به صورت آشکارا ظاهراً تا زمان روی کار آمدن ساسانیان ادامه داشت. این تقدیس به صورت وسیعی در ادبیات فارسی هم منعکس شده است. احترام به خورشید در قرآن مجید هم دیده میشود و حتی اسم یکی از سورههای مبارکة قرآن به این نام است.
== خورشید و مهر ==
«از زمانی که بشر به زندگی کشاورزی روی آورد و دریافت که نورو حرارت خورشید سبب باروری زمین و پرورش گیاهان و موجب گرم کردن و نیرو بخشیدن به انسان میشود. خورشید به جای ماه ستایش شد
«سنت پرستش مهر به دورانهای بسیار کهن برمیگردد. در هند دوران و دایی نام او بصورت «میتره» بامفهوم پیمان و دوستی ظاهر میشود و یکی از خدایان گروه فرمانروا است و با «ورونه» جفت جاویدانی را تشکیل میدهند که از سوی مردم به یاری خوانده میشوند در سنت هندی نیز میترا گردونهای درخشان و اقامتگاهی زرین دارد. میترا در سنت دینی زردتشتی در مقامی پایین تراز اهورامزدا قرار میگیرد و آفریدة اومحسوب میشود تا از آفرینش او پاسداری کند. او خدای پیمان است و وظیفة مهم او نظارت بر همة پیمانهاست. او ایزد فروغ و روشنایی و از بزرگترین ایزدان آیین زردتشتی محسوب میشود.»
«میتره ـ ورونه زوج خدایی جوان هستند که چشمان آنها خورشید میباشد. منزلگاهشان زرین و در آسمان است. آنان شهریاران و فرمانروایان مطلق کیهان اند. این زوج خدا پدید آورندة آذرخش و باراناند. البته باید گفت که مهرو خورشید متفاوت است، مهر یامیترا پیش از خورشید ظاهر میشود و همراهی او با خورشید باعث شده است که بعدها مهر معنی خورشید پیداکند.»
== ایزد خورشید در وداها ==
سطر ۱۵۱ ⟵ ۱۵۲:
در [[هندوستان]] خدای [[خورشید]] بانام '''سوریا''' شناخته میشود و یکی از مهمترین خدایان و دایی محسوب میشود. این خدا از یکسو تجلی عظمت آتش الهی AGNI است و از دیگر سوی منبع و منشاء نور، گرما. حیات و معرفت است. اشراف سوریا به جهان با برجهای دوازده گانة خورشید در طول سال نسبت دارد. سوریا مرکز عالم خلقت است که درمرز سپهرهای متفاوت قرار گرفتهاست. برفراز خورشید، افلاک غیر متجلی و غیر ظاهر قرار دارند که حوزة حکمرانی حاکم اعظم کائنات است و تحت آن کرات و سپهرهای ظاهر (چون ماه و زمینو دیگر سیارات) واقع شدهاند. خورشید که منشاء نور، قدرت روحانی و قوای فکری و نیروهای طبیعی بوده نزدیکترین پدیده به ذات جاودانی الهی شمرده میشد.»
== خدایان خورشیدی و آفتابی ==
{{Div col|cols=3}}
* [[سوریا (ایزد)]]
* [[سول اینویکتوس]]
* [[خورشید یشت]]
* [[پیلتزین تکوتلی]]
* [[مهرپرستی]]
* [[آماتراسو
* [[رامسس]]
* [[رع]]
* [[مهاجرت هندوآریاییها]]
* [[شمش (ایزد)]]
* [[فوبوس (خدای خورشید)]]
* [[آتوم]]
* [[آتون]]
* [[آمون]]
* [[آنوکت]]
* [[آپولو (اساطیر یونان)]]
* [[آگنی]]
{{Div col end}}
سطر ۱۷۵ ⟵ ۱۷۷:
{{پانویس}}
{{Div col|cols=2}}
* خدای خورشیدlord Sun [http://books.google.co.in/books?id=RnzLgxvmOFkC&pg=PA10&redir_esc=y#v=onepage&q&f=false]
* [Jansen, Eva Rudy. The Book of Hindu Imagery: Gods, Manifestations and Their Meaning, p. 65.]
*
*
* خدایان عهد ودایی دکتر امیر حسین ذکر گو
* -
* سیاحت نامهٔ فیثاغورث در ایران. ترجمهٔ یوسف اعتصامی. تهران۱۳۶۳. چ۲. دنیای کتاب. ص۱۱۴-۱۱۵.
* [http://www.sacred-texts.com/hin/rigveda/rv01050.htm An ancient hymn to Surya] – from the ''[[Rig Veda]]''
* [http://puja.net/Podcasts/PodcastMenu.htm Weekly podcast on Vedic Chanting and Vedic Mythology with stories from the Puranas]
* [http://wikisource.org/wiki/सूर्य_उपनिषद् Surya Upanishad (Wikisource)]
* گیاهان و درختان مقدس در فرهنگ ایرانی
* [http://rasekhoon.net/article/show-61545.aspx]
*
* قنات میراث علمی و فرهنگی ایرانیان، همایش ملی قنات. گناباد، ۱۳۸۳ دکتر عجم.
اسرار اساطیر هند جلد یکم خدایان عهد ودایی دکتر امیر حسین ذکرگو
* آفتاب پرستی، یا آیین پرستش خورشید،[http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=271]
* {{یادکرد وب| نشانی = http://en.wikipedia.org/wiki/Surya| عنوان = سوریا| نویسنده = | تاریخ بازدید = ۲ نوامبر ۲۰۰۸| تاریخ = | ناشر = ویکیپدیای انگلیسی| صفحه = | زبان = انگلیسی}}
|