خدای خورشید: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Reza1615 (بحث | مشارکت‌ها)
Reza1615 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
{{ویکی‌سازی}}
{{میان‌ویکی-نیاز|تاریخ=فوریه ۲۰۱۳}}
'''خورشیدایزد یا خورشیدمقدس''' یا خورشید رب، نگاه تقدس آمیز مردمان قدیم به خورشید بوده‌است بعضی از مردمان خورشید را خدا و خالق تلقی می‌کردند.
 
== خورشید نزد تمدن هایتمدن‌های اولیه ==
در فرهنگ هندو ایرانی علاوه بر بعضی شخصیت‌های مقدس- ستارگان مقدس نیز وجود دارد که گاهی تا درجه خدایی اهمیت دارند. [[کوههای مقدس]]- [[رودهای مقدس]]- [[چشمه‌های مقدس]] - [[درختان مقدس]] نیز وجود دارد.
در اساطیر [[هند]] با سه [[خورشید]] خدایی روبه‌رو هستیم، ولی در ایران فقط یک [[ایزد]] خورشید وجود داشته. در اساطیر هند خورشید منزلت و مقام بالاتری دارد تا ایران. در اساطیر هند خورشید خود زادهٔ خدایان است و زنان و فرزندان بسیاری هم دارد، امّا در اساطیر ایران خورشید را اهورامزدا می‌آفریند و زن و فرزند هم ندارد. در اساطیر هند شکل و هیأت خورشید توصیف می‌شود، ولی اساطیر ایرانی فقط از اندازه و سرعت آن سخن می‌گویند. در اساطیر هندی خدای خورشید در آخر زمان می‌تواند خاصیّت نابودگرایی داشته باشد؛ولیباشد؛ ولی اساطیر ایرانی برای او چنین نقشی قایل نیست. در اساطیر ایرانی (اوستا)، از خورشید به چشم اهورامزدا تعبیر شده. در اساطیر هندی نیز [[سوریا (ایزد)]] (خداخورشید) چشم خدایان تلقّی شده‌است.[http://books.google.co.in/books?id=3n-sycLo3XQC&pg=PA2&redir_esc=y#v=onepage&q&f=false]در اساطیر ایرانی پاک‌کنندگی و از بین بردن پلیدی از صفات خورشید است. در اساطیر هندی نیز خالص‌کنندگی و نابودگری اهریمنان از صفات اوست. در اساطیر هندی نیز خورشید سوار بر گردونه‌ای است که هفت اسب او را می‌کشد و یا سوریا به هیأت اسب بر همسر خود ظاهر می‌گردد و فرزندان حاصل از این آمیزش سر اسب دارند. چه در اساطیر هند و چه در اساطیر ایران، کسوف و خسوف نشانهٔ اهریمن و کار دیوان و اهریمنان شمرده شده‌است.
در چند آیه قران به خورشید پرستان اشاره شده و گفته شده که حضرت ابراهیم ابتدا خورشید را می پرستیدمی‌پرستید اما چون آن را افول کننده دید از ستایش آن دوری کرد.
 
== ایزد خورشید در ایران ==
با توجّه به نقشی که [[خورشید]] در زندگی بشر، چه اقوام متمدّن و چه بدوی، از روزگاران کهن دارا بوده، این عنصر مفید مورد ستایش و بزرگ‌داشت همهٔ این اقوام بوده‌است.
سطر ۱۲ ⟵ ۱۵:
خورشید در [[اوستا]]"هورخشئته‌"و در [[زبان پهلوی]] xarsed گفته می‌شود. در بخش‌هایی از اوستا، بدون صفت خشئت، آمده‌است. این واژه در اوستا از دو بخش تشکیل شده‌است، یکی هور به معنی آفتاب و دیگری‌"خشئت‌"که صفت و به معنی فروزنده و درخشنده‌است که بعدها جزء این کلمه گردیده‌است. در پهلوی sed و در فارسی نوین‌"شید"شده‌است. در ادبیات فارسی، به واژهٔ "خور"هم برمی‌خوریم که این واژه با واژه‌های خور و هور یکی هستند و مانند بسیاری از کلمات دیگر "h" به "x" تبدیل یافته‌است:
 
* ..... ایوان پر از ماه و هور
([[فردوسی]])
بدو گفت زانسان که تابنده‌شید برآید یکی پرده بینم سپید (فردوسی) در زبان [[سانسکریت]] بنا به قاعده‌ای که واج "h" اوستایی "s" است، پس svar به جای هور می‌باشد و "sol" لاتینی نیز از همین اصل است.
(فردوسی)
در زبان [[سانسکریت]] بنا به قاعده‌ای که واج "h" اوستایی "s" است، پس svar به جای هور می‌باشد و "sol" لاتینی نیز از همین اصل است.
 
== خورشید در فروردین‌یشت ==
سطر ۳۰ ⟵ ۳۱:
در این یشت کالبد اهورامزدا به سان خورشید نمودار شده‌است و خورشید زیباترین پیکر را در میان آفریدگان دارد:
 
بند ۶:ای مزدااهورا در میان ترکیب‌ها، زیباترین ترکیب فروغ این جهان را و در عالم زبرین (ترکیبی را که) در میان بلندترین فروغ که خورشید نامیده می‌شود و از آن تو می‌شمریم. نیگه‌هاام...
 
== خورشید در یسنا ==
سطر ۳۶ ⟵ ۳۷:
۶ بند ۵۱ و ۷ بند ۸۱، در همهٔ آنها، خورشید همراه با ماه و ستارگان و زمین و آسمان و آب و باد و گیاه ستوده شده‌است. در یسنا، ها ۶۱ بند ۴، علو مقام و تقدّس خورشید تا بدانجا که همسنگ اهورامزدا، آذر پسر-اهورامزدا و گوشورون نیایش می‌شود.
 
خورشید همراه با صفات و ویژگی‌هایش در بند ۴ از یسنا، ها‌ها ۵۲ ستوده می‌شود که علاوه بر اهورامزدا و مهر، برای اوّلین بار در یسنا و همراه با امشاسپندان آمده و در ردیف آنان قرار می‌گیرد.۱۲
 
براساس یسنا، ها‌ها ۶۳، بند ۶ که جزء هفت‌هات می‌باشد، روشنی و زیبایی کالبد و پیکر اهورامزدا به مانند خورشید است.۲۲در سراسر یسنا برای اولین بار در هات ۸۶ بند ۲۲ است که به سوی خورشید نماز می‌گزارند، در اینجا نیز از او به عنوان دیدهٔ اهورامزدا یاد شده‌است.۳۲در یسنا، هات ۱۷ بند ۹ نیز خورشید دوباهر یکی از آفریدگان است و همراه با دیگر مخلوقات ستایش می‌شود.۴۲
 
در آخرین یسنا که هات ۲۷ است در بند ۷ آن برای خورشید، وای، ما را اسپند، آذر پسر اهورامزدا و... نیرو، زور، نیایش و بهترین‌ها را خواهانند. او را می‌ستایند و متقابلا از او اجابت آرزوهایشان را خواستارند.
 
== خورشید در گاهان ==
از خورشید در گاهان فقط به صورت یک آفریده یاد شده‌است. همین آفریده آن‌چنان درای اهمیّت است که اگر کسی از او به زشتی یاد کند، به مانند این است که اشونی (پیرو راستی) را می‌کشد و یا اینکه کشتزارها را ویران می‌کند. زیرا خورشید سرچشمهٔ فروغ و گرما بوده و او را به دیدهٔ احترام می‌نگریستند. بند ۰۱ اهونودگاه گویای این مطلب است.
 
در بند ۳ اشتودگات نیز از اهورامزدا می‌پرسند که چه‌کسی راه گردش را به خورشید و ستارگان داده‌است. در اینجا نیز ملاحظه می‌کنید که نماد آفرینش همراه با خورشید، ماه و ستارگان آمده‌است.۷۲در سه‌گات دیگر نامی از خورشید برده نشده‌است.
سطر ۵۳ ⟵ ۵۴:
پلیدی‌ها مقاوم می‌شد. خورشید را پاکیزه‌کننده و مطهرکنندهٔ تمام آفرینش می‌دانستند و ازاین‌رو بود که افزایش فرّ و فروغ او را خواستار بودند.
 
در دو سیروزهٔ کوچک و بزرگ که بخشی از خرده‌اوستاست، تنها در بند یازدهم آن نامی از ایزد خورشید برده شده‌است. به این دلیل در تقویم فردایی روز یازدهم هر ماه، خورروز خوانده شده‌است. در بند ۱۱، سیروزهٔ کوچک و ۱۱ سیروزهٔ بزرگ، خورشید با صفات بی‌مرگ (جاودانی) شکوهندهٔ تیز اسب، ستوده شده‌است.۵۳
 
== خورشید در وندیداد ==
در فرگرد دوم، در داستان[[جم]]، خورشید دارای نقش ارزنده‌ای است. به عنوان نمونه، آن‌جا که زرتشت از هورامزدا می‌پرسد: چه فروغی است که از کاخ [[جمشید]] می‌تابد، به پاسخ می‌گوید آنها فروغ‌های [[جاودان]]ستارگان و ماه و [[خورشید]] است که سالی یک بار در آنجا طلوع می‌نماید و سپس، غروب می‌کند.۶۳
 
در دیانت [[زرتشتی]]، خورشید در شمار مطهرات و پاک‌کننده‌هاست. در اکثر این فرگردها که در رابطه با احکام است، خورشید به عنوان پدیده‌ای از آفرینش، کارش پاکیزه کردن و از بین بردن آلودگی‌ها و نجاسات است. در فرگردهای پنجم و ششم این نکته به خوبی نمایان است. در این فرگردها چگونگی عمل "خورشید نگرشنی‌"را نشان می‌دهد. این عمل را در بارگاه مردگان به جای می‌آورند. مرده را از"کته‌"۷۳بیرون می‌بردند، در فصل مناسب برای دخمه حمل می‌کردند، در بلندی کوه و تپه قرار می‌دادند، به گونه‌ای که چشم‌ها به سوی خورشید قرار می‌گرفت و این نوعی وسیلهٔ آمرزش بود. اگر مزداپرستان مردگان را خورشید نگرشنی نمی‌کردند، مانند آن بود که مرد پارسایی را کشته‌اند.۸۳
سطر ۶۲ ⟵ ۶۳:
بندهای ۵۴ و ۶۴ از فرگرد هفتم دربارهٔ مدّت تابش خورشید و چگونگی پاک شدن زمینی است که کالبد مرده بر آن قرار گرفته‌است.۹۳
 
بند ۱۵ همین فرگرد (ف ۷)اهمیّت ویران کردن قبرها و دخمه‌ها را در این دین نشان می‌دهد، به طوری که اگر کسی این کار را انجام دهد، یکسره به
 
بهشت می‌رود و در آنجا اهورامزدا همراه با خورشید، ماه و ستارگان به او درود می‌فرستند و خوشامد می‌گویند.۰۴
سطر ۱۱۱ ⟵ ۱۱۲:
در [[ارداویرافنامه]]، یکی دیگر از کتاب‌های پهلوی، ارداویراف سه‌طبقهٔ ستاره پایه، ماه پایه و خورشید پایه را به طور نمادین به ترتیب به اندیشه، گفتار و کردار نیک منتسب می‌کند.
 
== نام‌ها و نمادهای خورشید ==
[[پرونده:Dharma Wheel.svg|بندانگشتی|یک نماد ساده‌شده از چرخ دارما.|left]]
«مشهورترین نام هاینام‌های خورشید عبارتنداز: سوریا یعنی درخشنده و از ریشة Surya که آن هم از ریشه Sur یا Swar به معنی درخشش و تابش اخذ شده است و نام دیگر خورشید آدی تیا یعنی گسترةازلی و نیز به مفهوم منبع و منشاء نیز آمده است».
جرخ دارما- صلیب - علامت '''+''' صلیب شکسته و گل نیلوفر و گل آفتاب گردان آیکون و نمادهای خورشید بوده است
گردش نظام کائنات از دیرباز در نمادهای باستانی خاورمیانه رواج داشته است. یکی از نمادهای غیر شمایلی در هند [[چرخ دارما]] است که به طور انتزاعی به معبود اشاره دارد. چرخ یا گردونه یا دیسک خورشیدی مظهری از خداوند است. «مادامی که چرخ کائنات بر محوراصلی‌اش که همان قانونمندی ازلی هستی است استوار باشد خللی در نظام هستی رخ نمی‌دهد» این صفحة مشعشع در هنگام مقابله با نیروهای تاریکی و ضد یزدانی به سلاحی مهلک تبدیل می‌شودو در این حالت چون تیغة برنده شمشیری جاودانی که همان لبة تیز عقل مطلق است می‌درخشد و سر از تن نیروهای جهل جدا میکندمی‌کند.
«در برخی موارد این آلت به چرخی با شش شعاع تبدیل می‌شود. این چرخ از گردش گردونة حیات، سپری شدن زمان، طی شدن روز، ماه و سال و ظهور و افول ادوار هستی حکایت میکندمی‌کند
شش شعاع این چرخ اشاره به شش جهت (چپ، راست، پیش، پس،بالاپس، بالا و پایین) دارد که همگی حول یک نقطه و محور که همان نقطه اتکاء هستی است در گردش می‌باشند. اگر مرکز چرخ جابجا شود و محور آن از جای خود حرکت کند نظام کائنات فرو می‌ریزد. به اعتقاد بودائیان چرخ از پنج اصل ترکیب شده است که همان پنج عنصر (خاک، زمین، آب،آتشآب، آتش و باد) تلقی می‌شوند.»
 
== چلیپا یا گردونة مهر ==
نماد دیگر خورشید پرستی و میترائیسم در اعتقاد آریائیان همان چلیپا یا گردونة مهر است، که به اعتقاد پیشینیان دربردارنده نیروهای آسمانی بوده و کاربردی وسیع دارد. این نشانه در هر منطقه‌ای مفهومی خاصی داشته است در ایران و هند و نزد قوم آریایی مظهر و نشانه خورشید بوده است. آنان معتقد هستند که هر شاخه از این علامت جایگاه یکی از عناصر چهارگانه است. بدین ترتیب چهار عنصر با هم و با چرخش خود نظام طبیعت و ذات آفرینش را حفظ میکنندمی‌کنند. این نشانه در ایران به شاهین و فروهر نیز بسیار نزدیک است. مرکز این نشان، نماد مرکزیت و وحدت الهی است و این هما گردونه‌ای است که مهر بر آن می‌نشیند و چهار اسب سفید نامیرای مینوی آنرا میکشندمی‌کشند.
== نمادهایی که نشان خوشید بوده‌اند ==
«حلقه در آئین میترائیسم حلقه خود نمای از چرخ است. مقدس و نشانة پیمان ناگسستنی و اتحاد و وابستگی است. از سوی دیگر حلقه که نشان ویژه میترا بوده بی‌گمان از هالة نور خورشید گرفته شده است. دایره ایدایره‌ای ازنور که ایزد مهررا محاط می‌ساخت. زیرا وی ایزد نور و روشنایی بود.»
ـزیگزاک: زیگزاکهای پیاپی نمادی برای اشعه‌های خورشید هستند.
ـ گل لوتوس: این گل را اصلاحاً گل خورشید نیز می‌گویند. این گل متعلق به مهر و سمبل آفتاب و نیروی آنکه نگهدارنده زمین است.
گل سویا - گل سویا نیز از مظاهر خورشید است.
سرو: درخت سرو یا کاج ویژة خورشید است. درختی همیشه سبز و با طراوت. نشانة بهار و در عین حال مظهر و جنبة مطرح و مثبت زندگی است.»
* چلیپا نیز از نمادهای خورشید بوده است. صلیب شکسته در فلات ایران و هند از دوره هایدوره‌های بسیار کهن به عنوان نماد رایج بوده است که آنرا به گردونه خورشید و نماد خورشید مرتبط می دانند.
== چند نمونه از آثار بجای مانده از نقش خدای خورشید ==
« یک نمونه از این نقش‌ها، پیک رغولدیس بودا است در بامیان. در زیر یکی از طاق‌های این دیوار تزئینات وسیعی بکار رفته که موضوع آن مستقیماً ارتباط دارد با خدای خورشید. در این نقش خدای خورشید برگردونه ایبرگردونه‌ای است که چهار اسب بالدار آنرا میکشندمی‌کشند و اسبان دو به دو در طرفین بحالت نیمرخ قرارگرفته اند قرارگرفته‌اند. هاله بزرگی دور خدا را فرا گرفته و شعاع هایشعاع‌های کوتاهی دارد که این یادآور هاله‌های شعاع دار ایرانی است. هم چنین شمشیر دراز و نیزه اینیزه‌ای که خدا در دست دارد و شنل بزرگ او که در قسمت سینه بسته می‌شود و نیز چهرة اطرافیان او که همگی ریشدار و حالت جدی دارند همه جزئیاتی از هنر ساسانی را نشان می‌دهند.»
«نمونة دیگر نقش برجسته‌ای از ماتورا است که خدای سوریا را سوار بر گردونة خود نشان می‌دهد هم چنین تندیس مرمر سفید سوریا در عبادتگاه برهمنی خیرخانه در منطقه کابل که مربوط است به قرون پنجم و ششم میلادی نمونة دیگری از این نقش‌ها می‌باشد. در این نمونة اخیر نیز باز تاثیر هنر ایرانی بوضوح می‌توان مشاهده نمود، از آن جمله لباس و جامة خدا و دستیاران او، و حتی حالت کسی که به خدای خورشید تاجی رااهداء میکندمی‌کند از سنت ایرانی مایه گرفته است.»
در ایران نیز نماد خورشید در نقش برجسته هابرجسته‌ها به صورت گردونة مهر یا خورشید (چلیپا) دایره، چرخ و یا گل لوتوس و هم چنین نقوش حیوانی و گیاهی چندی نیز هستند که به عنوان نماد خورشید شناخته می‌شوند از آن جمله شیر، بزکوهی، عقاب یا شاهین، گاو … و نیز سرو و کاج می‌باشند. «اگر چه در ایران یک نمونه نقش برجسته نیز وجود دارد که نشانگر موجود مافوق طبیعی باگرزی در دست و هاله‌ای دور سرش، روی گل نیلوفر ستاره مانندی که نماد کهن آفتاب پرستی است ایستاده و این همانا مهر خدای خورشید است که در نقش برجسته‌های طاق بستان به چشم می‌خورد. این نقش برجسته مربوط است به سلطنت اردشیر دوم و از آنجایی که اردشیر دوم جانشین عادی و طبیعی شاپور دوم نبود، به همین دلیل مهر که به معنی عهد و پیمان بود، در پیکر نگارة او حضور دارد تا بدین گونه بازگوکنندة پیمان اردشیر دوم و شاپور دوم باشد تا در زمان مناسب تاج و تخت به شاپور سوم منتقل شود.»
از دیگر نمادهایی که در سالهای اخیر به خورشید منسوب شده است شکل صلیب و یا [[چلیپا|چلیپای]] [[نقش رستم]] است که به آن نام [[صلیب ایرانی]] داده اندداده‌اند.
== تقدس خورشید در میان اقوام مختلف ==
تقدس [[خورشید]] در اقوام متعددی بوده و در برخی از فرهنگ‌ها نشانه‌های این اعتقاد باقی مانده است. در بین النهرین «شمس یاشاماش» ایزد خورشید را می‌پرستیدند، این ایزد در دستش شیئی را نگاه می‌داشت که به تیغة اره همانند بود و سوار برگردونه‌اش به سوی باختر می‌راند. در مصر خورشید، عنوان بزرگ‌ترین خدا را داشت و بنام رع (Re) مشهور بود. «قوم سلت EOL یعنی ستاره خورشید را پرستش میکردندمی‌کردند و خدای خورشید فنیقیان همانند نام ستاره خورشید در لغت قوم سلت EL می‌باشد. قوم اینکا دارای معبد خورشید بوده که دیوارهایش پوشیده از ورقه‌های طلا بوده و الان در سرزمین پرو واقع است. همچنین هرم خورشیدی بسیار با شکوهی از تمدن قوم از تک در مکزیک باقیمانده است.»
توجه به خورشید در نزد ایرانیان باستان امری معمول بود و تقدس خورشید به صورت آشکارا ظاهراً تا زمان روی کار آمدن ساسانیان ادامه داشت. این تقدیس به صورت وسیعی در ادبیات فارسی هم منعکس شده است. احترام به خورشید در قرآن مجید هم دیده می‌شود و حتی اسم یکی از سوره‌های مبارکة قرآن به این نام است.
 
== خورشید و مهر ==
«از زمانی که بشر به زندگی کشاورزی روی آورد و دریافت که نورو حرارت خورشید سبب باروری زمین و پرورش گیاهان و موجب گرم کردن و نیرو بخشیدن به انسان می‌شود. خورشید به جای ماه ستایش شد . خورشید باگرما و نور خود در روز باعث نابودی دیوها و پلیدی هاپلیدی‌ها می‌شد خورشید مظهر گرما، نور،خشکینور، خشکی و تابستان بود. ازگل‌ها و گیاهان، نیلوفر آبی (لوتوس) و گل آفتابگردان، از درختان نخل و سرو و کاج نمادهای خورشید هستند. از عناصر، آتش و از رنگها سرخ و زرد و از فلزات طلا منصوب به خورشید هستند. شکل هندسی مربوط به خورشید دایره است.»
«سنت پرستش مهر به دوران‌های بسیار کهن برمی‌گردد. در هند دوران و دایی نام او بصورت «میتره» بامفهوم پیمان و دوستی ظاهر می‌شود و یکی از خدایان گروه فرمانروا است و با «ورونه» جفت جاویدانی را تشکیل می‌دهند که از سوی مردم به یاری خوانده می‌شوند در سنت هندی نیز میترا گردونه‌ای درخشان و اقامتگاهی زرین دارد. میترا در سنت دینی زردتشتی در مقامی پایین تراز اهورامزدا قرار می‌گیرد و آفریدة اومحسوب می‌شود تا از آفرینش او پاسداری کند. او خدای پیمان است و وظیفة مهم او نظارت بر همة پیمان‌هاست. او ایزد فروغ و روشنایی و از بزرگترین ایزدان آیین زردتشتی محسوب می‌شود.»
«میتره ـ ورونه زوج خدایی جوان هستند که چشمان آنها خورشید می‌باشد. منزلگاهشان زرین و در آسمان است. آنان شهریاران و فرمانروایان مطلق کیهان اند. این زوج خدا پدید آورندة آذرخش و باران‌اند. البته باید گفت که مهرو خورشید متفاوت است، مهر یامیترا پیش از خورشید ظاهر می‌شود و همراهی او با خورشید باعث شده است که بعدها مهر معنی خورشید پیداکند.»
 
== ایزد خورشید در وداها ==
سطر ۱۵۱ ⟵ ۱۵۲:
 
در [[هندوستان]] خدای [[خورشید]] بانام '''سوریا''' شناخته می‌شود و یکی از مهم‌ترین خدایان و دایی محسوب می‌شود. این خدا از یکسو تجلی عظمت آتش الهی AGNI است و از دیگر سوی منبع و منشاء نور، گرما. حیات و معرفت است. اشراف سوریا به جهان با برج‌های دوازده گانة خورشید در طول سال نسبت دارد. سوریا مرکز عالم خلقت است که درمرز سپهرهای متفاوت قرار گرفته‌است. برفراز خورشید، افلاک غیر متجلی و غیر ظاهر قرار دارند که حوزة حکمرانی حاکم اعظم کائنات است و تحت آن کرات و سپهرهای ظاهر (چون ماه و زمینو دیگر سیارات) واقع شده‌اند. خورشید که منشاء نور، قدرت روحانی و قوای فکری و نیروهای طبیعی بوده نزدیکترین پدیده به ذات جاودانی الهی شمرده می‌شد.»
 
== خدایان خورشیدی و آفتابی ==
{{Div col|cols=3}}
* [[سوریا (ایزد)]]
* [[سول اینویکتوس]]
* [[خورشید یشت]]
* [[پیلتزین تکوتلی]]
* [[مهرپرستی]]
* [[آماتراسو ]]
* [[رامسس]]
* [[رع]]
* [[مهاجرت هندوآریایی‌ها]]
* [[شمش (ایزد)]]
* [[فوبوس (خدای خورشید)]]
* [[آتوم]]
* [[آتون]]
* [[آمون]]
* [[آنوکت]]
* [[آپولو (اساطیر یونان)]]
* [[آگنی]]
{{Div col end}}
 
سطر ۱۷۵ ⟵ ۱۷۷:
{{پانویس}}
{{Div col|cols=2}}
* خدای خورشیدlord Sun [http://books.google.co.in/books?id=RnzLgxvmOFkC&pg=PA10&redir_esc=y#v=onepage&q&f=false]
* [Jansen, Eva Rudy. The Book of Hindu Imagery: Gods, Manifestations and Their Meaning, p. 65.]
*مجلّه‌ی مجلّهٔ مطالعات ایرانی -مرکز تحقیقات فرهنگ و زبان‌های ایرانی-دانشگاه شهید باهنر کرمان-سال دوّم،شماره‌یدوّم، چهارم،پاییز۱۳۸۲شمارهٔ چهارم، پاییز۱۳۸۲ -خورشید در اوستا،دراوستا، در متون دوره‌یدورهٔ میانه و در هند. دکتر گلناز قلعه‌خانی‌قلعه‌خانی استادیار دانشگاه شیراز.
*پورداوود،ابراهیم،یسنا،به پورداوود، ابراهیم، یسنا، به کوشش دکتر بهرام فره‌باشی،چاپفره‌باشی، چاپ سوم، انتشارات دانشگاه تهران،تهران،۶۵۳۱،صتهران، تهران،۶۵۳۱، ص ۱۲۱.
* خدایان عهد ودایی دکتر امیر حسین ذکر گو 1372۱۳۷۲
* -پورداوود،ابراهیم،یشت‌ها،بهپورداوود، ابراهیم، یشت‌ها، به کوشش دکتر بهرام فره‌وشی،چاپ‌فره‌وشی، سوم،انتشاراتچاپ سوم، انتشارات دانشگاه تهران،جلدتهران، جلد ۱، تهران، ۱،تهران،صص ۱۱۳.
* سیاحت نامهٔ فیثاغورث در ایران. ترجمهٔ یوسف اعتصامی. تهران۱۳۶۳. چ۲. دنیای کتاب. ص۱۱۴-۱۱۵.
* [http://www.sacred-texts.com/hin/rigveda/rv01050.htm An ancient hymn to Surya] – from the ''[[Rig Veda]]''
* [http://puja.net/Podcasts/PodcastMenu.htm Weekly podcast on Vedic Chanting and Vedic Mythology with stories from the Puranas]
* [http://wikisource.org/wiki/सूर्य_उपनिषद् Surya Upanishad (Wikisource)]
* گیاهان و درختان مقدس در فرهنگ ایرانی
* [http://rasekhoon.net/article/show-61545.aspx]
* . مهرداد بهار،. ص۹۴-۹۵.
* قنات میراث علمی و فرهنگی ایرانیان، همایش ملی قنات. گناباد، ۱۳۸۳ دکتر عجم.
 
اسرار اساطیر هند جلد یکم خدایان عهد ودایی دکتر امیر حسین ذکرگو 1373۱۳۷۳ صفحه 49۴۹-54۵۴
* آفتاب پرستی، یا آیین پرستش خورشید،[http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=271]
* {{یادکرد وب| نشانی = http://en.wikipedia.org/wiki/Surya| عنوان = سوریا| نویسنده = | تاریخ بازدید = ۲ نوامبر ۲۰۰۸| تاریخ = | ناشر = ویکی‌پدیای انگلیسی| صفحه = | زبان = انگلیسی}}