هزل: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
AliBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات:اصلاح نویسه غیراستاندارد
Woolseller (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: افزودن فضای خالی زیاد(AF)
خط ۵:
در تعریف دقیق تر هجو به معنای سخن بیهوده و هزل به معنای سخن بیهوده ناروا (زیر شکمی) می باشد.
 
در پیرامون موضوع هزل در شعر،مقاله ی مفیدی از آقای نادری فرد وجود دارد که تعریف دقیقی از شعر را ادائه می دهد. در اینجا مقداری از آن را ذکر می کنم:
{{خرد}}
"شاید در نگاه اول مسئله هزله گویی را مسئله ای بیهوده و کم ارزش ببینیم همان طور که عبید زاکانی میگوید:" هزل را خوار مشمارید و هزالان را به چشم حقارت مینگرید." اما با تامل بیشتر در این مسئله متوجه می شویم که مسئله هزله گویی،در ادبیات پارسی مسئله ای مهم است و سخن گفتن در این باب بیهوده نیست؛نخست از جهت فراگیر بودن آن میان بسیاری از شاعران و دیگر از جهت تاثیر آن بر اشعار ادبیات پارسی و حتی جهان.
هزل در کل به دو دسته کلی تقسیم می شود:هزلیاتی که در باب تعلیم سروده شده و دسته دوم هزلیاتی است که تنها از اخلاق دور است و به سختی می توان در آن تعلیمی یافت.
چیزی که در هر دو گروه صادق است،این است که سرودن هزل معلولی است نسبت به اوضاع زمانه مثلا نسبت به فساد در جامعه.اما این دوگروه شعری در درون مایه کاملا متفاوت اند.
گروه اول،هزلیاتی هستند که مملو از پند و اندرز هستند تا جایی که سنایی میگوید:" هزل من هزل نیست تعلیم است."
شاعرانی چون عبید زاکانی در برابر مفاسد اجتماعی لب به سخن می گشایند و تمام مفاسد اجتماعی را به طرز هزل گونه و البته هنرمندانه ای به شعر می کشند.اگر مولانا می گوید:
هزل‌ها گويند در افســــــانه‌ها گنج مي‌جو در همه ويرانه‌ها
هزل تعليم است آن را ِجد شنو تو مشو بر ظاهر هزلش گرو
هر ِجدي هزل است پيش هازلان هزل‌ها ِجد است پيش عاقلان
مطمئنا منظورش این گونه هزلیات است؛و همین طور سعدی که می گوید:
به مزاحت نگفتم این گفتار هزل بگذار و جد از او بردار
در این مقام شاعران تا جایی که می توانند،سعی می کنند تا وعظ های خود را در قالب هزل به خواننده بفهمانند و این خوب و مطمئنا با ارزش است.
اما مطمئنا تمام هزلیات اینچنین،دارای خصوصیات خوب و پسندیده نیستند.اینگونه شاعران بسیارند که شاید اگر کل دیوان هزلیاتشان را بخوانی هم،به هیچ نکته اخلاقی ای نخواهی رسید از آن نمونه است اشعار سوزنی سمرقندی، شهاب ترشيزى، خاك‏شير، انورى، منجيك ترمذى و...
اگر مولانا می گوید:
گوش سر بربند از هزل و دروغ‏ تا ببينى شهر جان با فروغ‏
و یا اگر ناصر خسرو چنین می سراید که:
مكن فحش و دروغ و هزل، پيشه‏ مزن بر پاى خود، زنهار، تيشه‏
منظورشان از هزل،هزلیات گروه دوم است.میبینیم که ناصر خسرو،هزالی را در خطا با "فحش و دروغ" برابر دانسته و خواننده را نهی کرده و بیم می دهد.
آنچه مسلم است،این است که این دو نوع شعری با یکدیگر بسیار متفاوت هستند،هم از لحاظ مضمون و هم ساخت و بافت شعری؛اما با این حال باید گفت هزل با هر مضمونی هم که باشد،باز هم دارای اصطلاحات غیراخلاقی است و این سبب می شود که نتوانیم این اشعار را هر جایی بیان کنیم و این خود باعث کاهش ادبی شعر می شود خواه هزل از عبید باشد خواه از سوزنی."
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/wiki/هزل»