پیش‌نویس:خوانین دشتی

خوانین دشتی

خوانین دشتی، سلسله‌ای از حکام هستند که مابین سال‌های 1141 هجری شمسی تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، به طور پیوسته بر منطقه دشتی حکومت کردند. بنیانگذار این سلسله رئیسجمال نامی از طایفه حاجیانی بود که نسب خود را به فردی نیمه‌تاریخی به نام فارس به شهوان می‌رساند.

بنا به گفته مؤلف فارسنامه ناصری، همزمان با سلطه افغان‌ها بر ایران، رئیس جمال حاجیانی ضمن دعوت از حکام وقت دشتی، معروف به شیخیان‌ها به یک ضیافت، موفق شد چهل تن از آنها را در هنگام صرف خوراک ظهر معدوم کند. پس از این کودتا وی حاکم دشتی شد. از زمان دقیق این کودتا خبری در دست نیست ولی به احتمال زیاد این حادثه در یکی از سال‌های میان 1722 تا 1729 میلادی رخ داده است. از مرگ رئیس‌جمال و سایر فعالیت‌های وی نیز خبری در تاریخ درج نشده است. پس از وی فرزند ارشدش به نام رئیس‌حسین جانشین پدر شد. ظاهراً رئیس حسین در زمان اقتدار زندیه مورد توجه آنها قرار گرفت و موفق به دریافت لقب «خان دشتی» از دربار شیراز شد. با این حساب وی نخستین فرد در تاریخ دشتی است که لقب خان داشته است. تا پیش از وی این لقب در میان مردم دشتی ناشناخته بود. آنها غالباً حکام روستاهای خود را رئیس می‌خواندند. رئیس عنوانی اکتسابی و ارثی بود. بدین ترتیب که یک فرد با توانایی‌های شخصی خود می‌توانست روستایی را به چنگ آورده و رئیس آن روستا شود. معمولاً پس از یک رئیس فزرزندش، ریاست روستا را به دست می‌گرفت مگر این که فرد توانای دیگری او را از ارث پدری محروم کند.

ظاهراً مسقط‌الرءس خوانین دشتی روستای مغدان در بخش بردخون امروزی بوده است. اما رئیس‌حسین خان مرکز خود را به کاکی منتقل کرد. کاکی از این جهت اهمیت داشت که دارای منابع آب شیرین و،خاک حاصلخیز و استقرار در قلب منطقه دشتی بود.

پس از رئیس‌حسین خان، پسر ارشدش جمال‌ موسوم به جمال‌خان اول جانشین پدر شد. جمال خان به عمران قلمرو خود به ویژه کاکی پرداخت. از جمله اقدامات وی ایجاد باغ جمال‌خانی و یک قلعه در کاکی بود. وی در این راستا خاندان‌های چندی که در این امر مهارت داشتند به کاکی فراخواند. از جمله این خاندان‌ها باید از گروهی یاد کرد که از زیزار به کاکی فراخوانده شدن و امروزه‌ خاندان باغبانی (همچنین زارع، زارع مطلق، دولاح و اوستا) کاکی را تشکیل می‌دهند. از زمان درگذشت این خان خبری در دسشت نیست.

پس از وی فرزندش به نام صالح خان و معروف به حاجی خان حکومت دشتی را به دست گرفت. وی فرد برجسته‌ای در میان خوانین دشتی به شمار می‌رود. حاجی خان قلمروش را از هر طرف گسترش داد. در سمت جنوب ضمن ازدواج با دختر حیدرخان بردستانی بلوک بردستان را ضمیمه قلمرو خود کرد. در این دوره شُنبه و تسوج نیز به قلمرو خوانین دشتی افزوده شد. وی سپس به شمال یورش برد. میرزاجعفرخان از امیر خورموج چون تاب مقاومت در برابر وی را نداشت پایتخت خود را رها کرد و روانه شمال شد. حاجی خان سپس رو به اهرم نهاد که از متعلقات خوانین تنگستان بود. وی پس از یک منازعه کوچک اهرم را نیز به دست آورد. در روزگار حاجی خان قلمرو دشتی به شامل سرزمین‌هایی می‌شد که امروزه دو شهرستان دشتی و دیّر را تشکیل می‌دهند. احتمالاً همین خان یا سلفش توانسته بود کوهپایه مند به اضافه نوار ساحلی خنسیرنشین را تا روستای کلات امروزی ضمیمه متصرفات خوانین دشتی نماید.

حاجی خان فردی تاجرپیشه بود. وی به تجارت بردگان سیاه علاقه زیادی داشت.