اوا دو ویتره مهیرویچ
اِوا دو ویتره مهیِرُویچ (به فرانسه: Eva de Vitray-Meyerovitch؛ ۵ نوامبر ۱۹۰۹ در بولونی-بیانکور – ۲۴ ژوئیه ۱۹۹۹ در پاریس) دارای دکتری اسلامشناسی و محقق مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه در زمینهٔ علوم انسانی، نویسنده و مترجم بود که در مجموع حدود چهل کتاب و چندین مقاله نوشت. او از نویسندگان فرهنگ نمادها نیز بود.
اِوا دو ویتره مهیِرُویچ Eva de Vitray-Meyerovitch | |
---|---|
زادهٔ | ۵ نوامبر ۱۹۰۹ بولونی-بیانکور، پاریس، فرانسه |
درگذشت | ۲۴ ژوئیهٔ ۱۹۹۹ (۸۹ سال) پاریس، فرانسه |
ملیت | فرانسوی |
پیشه | اسلامشناس |
مهیِرُویچ مرید حمزه القادری البودشیشی (Hamza al Qadiri al Boutchichi) بود.
زندگی
ویرایشمهیِرُویچ در بولونی-بیانکور در محیطی که از نظر فرهنگی پیشرو بود زاده شد.[۱] او تحصیلاتش را در مدرسهٔ کاتولیک در لیسانس حقوق انجام داد.[۲] پس از آن در زمینهٔ فلسفه با پایاننامهای با موضوع سنبلشناسی نزد افلاطون دکتری گرفت.[۳]
اوآ در ۲۲ سالگی با یک یهودی لتونیایی به نام لزر مهیِرُویچ ازدواج کرد.[۳] او مسئول آزمایشگاه فردریک ژولیو کوری بود[۴] و به همراه او بود که در سال ۱۹۴۰ میلادی در زمان اشغال فرانسه از پاریس گریخت و در حالی که شوهرش در کنار نیروهای فرانسوی آزاد با دشمن میجنگید[۵] او در کورز ماند.[۶]
پس از آزادسازی مهیِرُویچ به CNRS رفت و در آنجا بهسرعت مدیر بخش نیروی انسانی شد[۷] و عمر خود را صرف ترجمه کرد.[۸] پس از آن با لویی ماسینیون آشنا شد و این دو در ارتباط نزدیک با یکدیگر ماندند تا جایی که در زمان مرگ شوهر مهیِرُویچ در اوایل دههٔ ۱۹۵۰ میلادی، ماسینیون تکیهگاه مهمی برای او شده بود.[۹]
مهیِرُویچ با کمک تجدید بنای اندیشه دینی در اسلام نوشتهٔ شاعر و متفکر پاکستانی، اقبال لاهوری با اسلام آشنا شد.[۱۰] اوآ پس از سه سال مطالعه در سوربن در نهایت مسلمان شد.[۱۱] مهیِرُویچ علاقهٔ ویژهای به کتاب شاعر ایرانی مولانا جلالالدین محمد بلخی (۱۲۰۷ تا ۱۲۷۳ میلادی) داشت، این کتاب بر روی ابعاد رازآمیز اسلام و صوفیگری تمرکز داشت.[۱۲] در همین رابطه، او بر روی یادگیری زبان فارسی تمرکز کرد[۱۳] و اندکی بعد ترجمههایی از آثار اقبال لاهوری و مولوی را منتشر کرد.
در سال ۱۹۶۸ میلادی مهیِرُویچ از پایاننامهٔ دکتریاش با عنوان مباحث رازآمیز در کتاب جلالالدین رومی در دانشگاه پاریس دفاع کرد.[۱۴] مهیِرُویچ از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ میلادی به قاهره رفت و در دانشگاه الازهر به تدریس پرداخت.[۱۵] او در سال ۱۹۷۱ میلادی برای سفر حج به مکه و سپس به مدینه رفت.[۱۶]
مهیِرُویچ از ۱۹۷۲ میلادی تا زمان مرگش به ترجمه در رابطه با مولوی، اسلام، تصوف و طریقت مولویه پرداخت. در ۱۹۹۰ میلادی کتاب مثنوی معنوی مولانا را ترجمه کرد؛ کتابی با ۵۰٬۰۰۰ بیت و ۱۷۰۰ صفحه، این نخستین باری بود که مثنوی به زبان فرانسه ترجمه میشد.[۱۷]
علاوه بر اینها، مهیِرُویچ به دلیل علاقهٔ شخصی خود با شماری از افرادی که در زمینهٔ تصوف شناخته شده بودند، هم آشنا شد که از آن جمله میتوان به آمادو آمپاته با،[۱۸] نجمالدین باماته،[۱۹] خالد بنتونه[۲۰] و فائوزی اسکالی[۲۱] اشاره کرد. این آشناییها به لطف آخرین بازدید او از مراکش و ملاقات حضوری با سید حمزه القادری البودشیشی در سال ۱۹۸۵ میلادی اتفاق افتاد، کسی که تا زمان مرگش درسهای او را پیگیری میکرد.[۲۲] مهیِرُویچ در زمینهٔ شناساندن اسلام، تصوف و مولانا به فرانسه و دیگر نقاط دنیا بسیار فعال بود و برنامههای گوناگونی را برای رادیو فرهنگ فرانسه (France Culture) و تلویزیون این کشور ترتیب میداد.[۱۹] در ۱۹۹۸ در جریان کنفرانسی در ترکیه به آرزوی ورود به شهر قونیه دست یافت.[۲۳]
اوآ مهیِرُویچ در ۲۴ ژوئیهٔ ۱۹۹۹ در آپارتمان خودش در خیابان کلود برنارد پاریس از دنیا رفت.[۲۴][۱۹] او در تیه، اطراف پاریس بهخاک سپرده شد. در سال ۲۰۰۳ میلادی تلاش شد تا بقایای او به قونیه منتقل شود که در سال ۲۰۰۸ میلادی این اتفاق افتاد.
منابع
ویرایش- ↑ http://www.tariqa.org/rp/eva_de_vitray.php
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ دسامبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Islam, l'autre visage, p. 17, Albin Michel.
- ↑ Islam, l'autre visage, p. 18, Albin Michel.
- ↑ http://www.francaislibres.net/liste/fiche.php?index=85304
- ↑ Islam, l'autre visage, p. 21, Albin Michel.
- ↑ Islam, l'autre visage, p. 25, Albin Michel.
- ↑ Islam, l'autre visage, p. 27, Albin Michel.
- ↑ Islam, l'autre visage, p. 158, Albin Michel.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ Islam, l'autre visage, p. 39, Albin Michel.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ ژانویه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ Islam, l'autre visage, p. 53, Albin Michel.
- ↑ http://www.ibnarabisociety.org/articles/ottomanera.html
- ↑ Islam, l'autre visage, p. 26, Albin Michel.
- ↑ Islam, l'autre visage, p. 166, Albin Michel
- ↑ Présentation de l'éditeur de l'ouvrage.
- ↑ Islam, l'autre visage, p. 116, Albin Michel
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ ۱۹٫۲ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۳ ژانویه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۶ ژوئیه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۳ ژانویه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ Skali F. c'est certainement sa rencontre à ALGER puis TLEMCEN avec al arif al fard sahibou al ismou al aadhame CHEIKH mohamed BELKAID qui la marqua le plus surtout quand le cheikh lui appris que al ism ne devait pas être enseigné aux femmes quel que soit le degré de "sainteté" de celles-ci et que l'islam devait effacer toute trace d'autre croyance et ne permet pas le HOULLOUL(les années80), Jésus dans la tradition soufie, p. 15, Albin Michel.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ آوریل ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۸ نوامبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۵.