جنسِ دستوری در زبان‌شناسی، یک تمایزِ دستوری است که در برخی از زبان‌ها، تقسیم‌بندی واژه‌ها را برپایهٔ ویژگی‌های تصریفی و مطابقت، به مقوله‌هایی نظیر مذکر، مؤنث یا خنثی ممکن می‌سازد و منحصر به اسم‌هایی نیست که جنسِ ذاتی دارند.[۱] بر اساس یک تعریف: جنس، سطحی از اسم است که در رفتارِ مرتبط با واژه‌ها منعکس می‌شود.[۲][۳][۴]

جنس دستوری در زبان اسپانیایی

جنسِ دستوری و جنسِ زیست‌شناختی

ویرایش

جنسِ دستوری الزاماً منعکس‌کنندهٔ جنسِ زیست‌شناختی نیست. نخست اینکه، در زبان‌هایی که این تمایز را دارند، اسم‌های اشیای بی‌جان و اسم‌های معنا، که مذکر و مؤنث دربارهٔ آنها مطرح نیست، از نظر جنس، متمایز می‌شوند. به طور مثال، در زبان عربی، جسم (تن) مذکر، نفس (روان) مؤنث، رأس (سر) مذکر و رجل (پا) مؤنث است. دوم اینکه، در زبان واحد، اشیا و پدیده‌های نزدیک‌به‌هم، که از یک مقوله‌اند، بدون هیچ دلیلی، جنس متفاوت دارند. مثلاً، در زبان آلمانی، Löffel (قاشق) مذکر است، اما Gabel (چنگال) مؤنث و Messer (کارد) خنثی. سوم اینکه، اسم اشیا و پدیده‌های واحد در زبان‌های مختلف اغلب جنس متفاوت دارد. به طور مثال، در زبان فرانسوی، soleil (خورشید) مذکر است و lune (ماه) مؤنث. اما در زبان عربی، قمر (ماه) مذکر است و شمس (خورشید) مؤنث.[۵]

منابع

ویرایش
  1. باطنی، م.ر. (1357). نگاهی تازه به دستور زبان. تهران: آگاه، صفحه 37
  2. Hockett, Charles (1958). A course in modern linguistics. Macmillan. p. 231.
  3. Corbett 1991, p. 4.
  4. Jackson, Steven B. "Masculine or Feminine? (And Why It Matters)". Psychology Today. Retrieved 2 July 2015.
  5. باطنی، م.ر. (1357). نگاهی تازه به دستور زبان. تهران: آگاه، صفحه 34

پیوند به بیرون

ویرایش