حسنت به‌اتفاق ملاحت جهان گرفت

غزلی با مطلع «حسنت به‌اتفاق ملاحت جهان گرفت»، غزل شمارهٔ ۸۷ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

حسنت به‌اتفاق ملاحت
زبانفارسی
شاعرحافظ[۱]
شمار ابیات۱۰
بحرمُضارع مثمن اَخرَب مکفوف محذوف
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
متن

حسنت باتّفاق ملاحت جهان گرفت
آری باتّفاق جهان می‌توان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
شکر خدا که سرّ دلش در زبان گرفت
زین آتش نهفته که در سینهٔ منست
خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت
میخواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
آسوده بر کنار چو پرگار میشدم
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت
کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت
خواهم شدن بکوی مغان آستین فشان
زین فتنها که دامن آخر زمان گرفت
می خور که هر که آخر کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
بر برگ گل بخون شقایق نوشته‌اند
کانکس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
حافظ چو آب لطف ز نظم تو میچکد
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت




۲



۴



۶



۸



۱۰


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

مفهوم و درون‌مایه ویرایش

وزن ویرایش

در اجراها ویرایش

محمدرضا شجریان در برنامهٔ شمارهٔ ۸۵ از مجموعهٔ گل‌های تازه این غزل را در دستگاهِ شور اجرا کرده است.[۲]

ترجمه‌ها ویرایش

در دیگر آثار هنری ویرایش

پانویس ویرایش

منابع ویرایش

  • حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین محمد. قزوینی، محمد؛ غنی، قاسم، ویراستاران. دیوان حافظ. تهران: سینا.
  • دادجو، درّه (۱۳۹۷). «خوش‌خوانی‌های شعر حافظ». در بهاءالدین خرمشاهی. دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی. ج. ۲. تهران: نخستان پارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۹۷۶۴-۴-۷.