دادار دادخت
دادار دادخت یک موبد زرتشتی بوده که در زمان شاپور اول زندگی کردهاست. در دو کتاب از او نام برده شدهاست و مطالب آن به او منتسب میباشد. کتاب «راسته آموزه پزشکی مغان»[۱] که در اصل کتابی است که که پزشکی زرتش و پزشکی مغان میپردازد و کتب دوم دبستان مازدیسنی[۲] است. در کتاب راسته او را موبد موبدان دوران شاپور ساسانی معرفی کردهاست.
اصالت شخصیت
ویرایشدر برخی از متنون از او به عنوان دادار ابن دادخت نام برده شدهاست. کلمه ابن یک واژه عربی است، ولی مشخص است که نام گذاری پس از اسلام برای او وضع گردیدهاست. مصححین کتاب راسته رهام اشه، مسعود میرشاهی معتقدند که او همان تنسر، موبد پرقدرت زمان شاپور است. دو دلیل برای این دیدگاه میتوان ذکر کرد.
- شاپور خود از خانواده مذهبی رشد کرده بود و با گرایش زرتشتی توانست حکومت اشکانیان را فرو ریزد و نظان شاهنشاهی ساسانی را بنیان نهد. همکاری شاپور و تنسر که تئوریسین نظام دیدنی امپراتوری ساسانی بود آنقدر در هم تنیده بود که به سختی میتوان پذیرفت که فردی به جز تنسر بتواند مقام موبد موبدان را به خود اختصاص دهد.
- دادار به معنی پروردگار است و دادخت نامی زنانه محسوب میشود. این نام متعارف نیست و احتمالاً به دلیل بی سلیقگی در استنساخ تغییر شکل یافتهاست. این دو مصحح در کتاب خود عنوان کردهاند که چند تغییر نوشتار دادار در خط پهلوی آنرا به تنسر تبدیل میکند.
اما میتوان فرض کرد که سن تنسر بسیار بیش از شاپور بودهاست و احتمالاً دادار دادخت شاگرد تنسر بوده که پس از او به منصب موبد موبدان رسیدهاست. موضوعات تقویت کننده این دیدگاه تفاوت ماهوی وزن آثار تنسر با دادار داخت میباشد. دو اثر تنسر که آثار نامهٔ تَنْسَرْ به گُشْنَسْبْ و متن فارسی میانه دینکرد میدانیم (تنسر آن را ترجمه کردهاست) با وزن نویسنده کتاب دبستان مازدیسنی برابری ندارد. البته مستنداتی دال بر روابط شاگرد و استادی این دو تاکنون به دست نیامده است.
آثار
ویرایشراسته آموزه پزشکی مغان: که در اصل مناظره دادار داخت، موبد موبدان با حکمرانی رومی است که در آن به بررسی تطبیقی نظام پزشکی زرتشتی گری با نظام پزشکی یونانیان میپردازد. در در این مناظره دادخت تأکید میکند که در حمله اسکند به ایران کتب این سرزمین به یونان برده شد و ترجمه گردید و از آن دانش یونانی شکل گرفت. اما اختلاف میان دانش یونانی و دانش زرتشتی را در این میداند که مبانی زرتشتی گری در ترجمهها به خوبی درک نشد. بر این اثر چند نقد وارد میکنند. اول اینکه رد میان اثر چند جا برای نامیدن اشخاص بلند مرتبه از واژه علیه السلام استفاده شدهاست که نشان میدهد در زمان استنساخهای مجدد، کاتبها پیرایههایی را به آن افزودهاند. ایراد دوم در مورد معادلهایی است که در کتاب آمدهاست. بهطور مثال دادخت میگوید که فروهر معادل روح طبیعی در زبان تازی (عربی) است. آنچه مسلم است این است که مفهوم روح طبیعی در زمان شاپور اول در زبان تازی وجود نداشتهاست و اصولاً این اتفاق در دوران نهضت ترجمه که حدود سیصد و پنجاه سال بعد آغاز شد در زبان عربی ورود پیدا کرد. این موارد میتواند از اصالت این اثر بکاهد یا اینکه فرض کرد که کاتبان بخشهایی بر آن افزودهاند. اما این موضوع موجب نمیشود که اصل این تطابق مورد انکار قرار بگیرد. به عبارت دیگر با توجه به اینکه روح طبیعی معادل یونانی دارد، شاید منظور راستار همان مفهوم یونانی آن باشد.
دبستان مازدیسنی: که در آن به ذکر رسوم و سنتهای آیینی در زمان ساسانیان و دین زرتشت میپردازد. پرداختن به جشن باد بره در سالهای اخیر موجب شدهاست که این اثر باردیگر مورد توجه ارجاع محققین قرار گیرد. این جشن یکی از موضوعات کتاب دبستان مازدیسنی است. در این کتاب آمدهاست که مردم دادار دادخت را راستار مینامیدند.[۳]
منابع
ویرایش- ↑ راسته آموزه پزشکی مغان، دادار دادخت، رهام اشه و مسعود میرشاهی، انتشارات اساطیر، 1390.
- ↑ «دبستان مازدیسنی (دادار بن دادخت) - کتابخانه مجلس شورای اسلامی». www.lib.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۳-۰۷.
- ↑ میراث مشترک ایران و هند، صدرایی خویی، علی، مرادی ابوالفضل، ذبیحی فر حجت، جلد اول، تابخانه بزرگ حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی (ره)، گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی، قم ف 1390.