در (بازی تاج‌وتخت)

«در» (انگلیسی: The Door) قسمت پنجم از فصل ششمِ مجموعهٔ تلویزیونیِ خیال‌پردازانهٔ بازی تاج‌وتخت و قسمت ۵۵ از کلِ این سریال است.

«در»
قسمت بازی تاج‌وتخت
شمارهٔ قسمتفصل ۶
قسمت ۵
کارگردانجک بندر
نویسندهدیوید بنیاف
دی. بی. وایس
موسیقیرامین جوادی
فیلم‌بردارجاناتان فریمن
تدوینکریسپین گرین
تاریخ پخش اصلی۲۲ مه ۲۰۱۶ (۲۰۱۶-05-۲۲)
مدت۵۷ دقیقه
بازیگر(های) مهمان
گاه‌نگاری قسمت
قبلی →
«سِـفْر بیگانه»
← بعدی
«هم‌خون من»
بازی تاج‌وتخت (فصل ۶)
فهرست قسمت‌های بازی تاج‌وتخت

فیلم‌نامه‌نویس‌های این قسمت دیوید بنیاف و دی. بی. وایس، و کارگردان آن جک بندر است.

این قسمت، آخرین حضور ماکس فون سیدو و کریستین نارن در این مجموعهٔ تلویزیونی است.

داستان

ویرایش

در براووس

ژاکان به آریا استارک پیشنهاد کشتن بازیگری به نام لیدی کرین را می‌دهد که نقش سرسی را در نمایشنامه‌ای را اجرا می‌کند که درباره جنگ پنج پادشاه است. در دریای دوتراکی جورا مورمنت بیماری تب خاکستری خود را که علایم آن تاکنون فقط روی دستش است را به دنریس نشان می‌دهد. او به عشق خود به او اعتراف می‌کند و دنریس به او دستور می دهد که درمانی پیدا کند و نزد او برگردد تا وقتی که وستروس را فتح کرد در کنار او باشد.

در میرین

تیریون کینوارا کاهن قرمز را احضار می‌کند، که موافقت می‌کند به مردم موعظه کند که دنریس منتخب ارباب نور است. او همچنین ادعا می‌کند که می‌داند در گذشته چه اتفاقی برای واریس افتاده است.

در جزایر آهن

اعضای خاندان گریجوی بر سر تخت نمک با هم بحث می‌کنند و یورون به عنوان پادشاه انتخاب می‌شود. او قصد دارد به خلیج اسلاور سفر کند، دنریس تارگرین را به عنوان همسرش به وستروس بازگرداند و هفت پادشاهی را با نیروهای ترکیبی آنها فتح کند. تئون و یارا که متوجه می‌شوند یورون آنها را به قتل می رساند، با بهترین کشتی های ناوگان آهنین فرار می کنند. یورون به افرادش دستور می‌دهد تا ساخت یک ناوگان جدید و بهتر را آغاز کند.

در دیوار

سانسا استارک با پیتر بیلیش در مورد تصمیم او برای ازدواج او با رمزی بحث می‌کند. لرد بیلیش به او می‌گوید که عموی بزرگش، ماهی سیاه، ریورران را با ارتش تالی باز پس گرفته است. سانسا به برین دستور می‌دهد که برود و از ماهی سیاه برای فتح وینترفل کمک بخواهد. در یک جلسه جنگ در قلعه سیاه، سانسا و جان در مورد اینکه کدام یک از خاندان‌های شمالی می توانند برای حمایت از آنها تکیه کنند، بحث می‌کنند. از آنجایی که کارستارک‌ها و آمبرز قبلاً در کنار خاندان‌ بولتون قرار گرفته‌اند، دواس پیشنهاد می‌کند از خاندان ماندرلی کمک بگیرند، و سانسا به جان می‌گوید که می‌توانند خاندان تالی را که ارتش آن‌ها مجددا توسط دایی اش ماهی سیاه جان گرفته را به لیست اضافه کنند، اما درباره نحوه به دست آوردن این اطلاعات دروغ می‌گوید. جان، سانسا و دواس نقشه حمله خود به وینترفل را برنامه ریزی می‌کنند.

آن سوی دیوار


رویاهای برن به او بینش جدیدی از پادشاه شب و وایت واکرها می‌دهد. برن در یکی از رؤیاهایش، تاریک‌ترین راز فرزندان جنگل را می‌بیند: آن‌ها مدت‌ها پیش وایت واکرها را از اولین مردان اسیر شده برای مقابله با تهاجم انسان‌ها به وجود آوردند. در حالی که برن در رویایی از وینترفل است، گریه‌های میرا را می‌شنود که در تلاش است تا برن را از دست وایت واکرها و پادشاه شب نجات دهد. برن همزمان هودور را در زمان گذشته می‌بیند و در زمان حال کنترل می‌کند. پادشاه شب، کلاغ سه چشم را می‌کشد و سامر گرگ برن هم در نهایت توسط وایت واکرها کشته می‌شود. هودور در مخفیگاه را پشت سر آنها می‌بندد و وایت واکرها را در داخل نگه می‌دارد تا میرا و برن فرار کنند. میرا مکرراً به هودور دستور می‌دهد که در را نگه دارد تا آن‌ها از آنجا دور شوند، که در نهایت منجر به مرگ هودور می‌شود. برن نیز غرق در رویای گذشته است و ناخواسته در رویا وارد ذهن وایلیس (کودکی هودور) می‌شود و بین گذشته و حال ارتباط برقرار می‌کند. با هوشیاری برن در سرش، ویلیس پس از شنیدن پژواک فریاد میرا و دیدن رؤیاهایی از مرگ خشونت‌آمیز خود از طریق برن، دچار تشنج می‌شود که به او آسیب وارد می‌کند. او شروع به فریاد زدن مکرر جمله "در را نگه دار" می‌کند و روی زمین تشنج می‌کند و آنقدر این جمله را تکرار می‌کند تا به "هودور" تبدیل می‌شود. (hold the door تبدیل به hodor می‌شود). برن شوکه و غمگین در نهایت به حقیقت تلخی که به خاطرش هودور به این شکل بود، پی می‌برد.

منابع

ویرایش

پیوند به بیرون

ویرایش