در جامعه‌شناسی زبان، دوزبان‌گونگی (به انگلیسی: diglossia) وضعیتی زبانی از یک جامعه است که در آن دو گونهٔ متفاوت از یک زبان، با کارکردها و کاربردهای اجتماعی کاملاً متمایز، به کار می‌رود.[۱]

دوزبان‌گونگی موقعیت زبانی نسبتاً پایداری است که در آن علاوه بر گویش‌های آشنای یک زبان (که می‌تواند صورت معیار زبان را نیز شامل شود)، حاوی گونه‌ای کاملاً متفاوت با کدهای ویژه است (که معمولاً حاوی قواعد دستوری پیچیده‌تری هم هست)، که معمولاً برای نوشتار و ادبیات به کار می‌رود. این گونه، یا صورتی قدیمی‌تر از زبان است؛ یا به منطقهٔ زبانی دیگری تعلق دارد. این گونه در آموزش رسمی به کار گرفته می‌شود و در سخنان رسمی نیز کاربرد دارد، ولی به هنگام محاورات روزمره به کار نمی‌رود.[۲]

عواملی مانند نقش، پرستیژ، میراث ادبی، فراگیری، استانداردسازی، ایستایی، دستور زبان، واژگان و واج‌شناسی از جمله مواردی هستند که می‌توانند دو زبانگونگی را تقویت کنند یا آن را به مخاطره بیندازند:

نقش: تفاوت نقشی گونه‌های زبان در دوزبان‌گونگی مفهومی است که دو زبانگونگی را از دوزبانگی متفاوت می‌کند. در دو زبانگونگی، صورت‌های L و H برای اهداف گوناگونی به کار می‌روند؛ مثلاً سخنرانی‌های مذهبی و دانشگاهی یا سرمقاله‌های نشریات معمولاً با گونهٔ H و گپ زدن‌های دوستانه با گونهٔ L انجام می‌شود.

پرستیژ: صورت H معمولاً برای موقعیت اجتماعی بالاتر و گونهٔ L به عنوان گونهٔ کم‌ارزش و کم‌اهمیت به کار می‌رود.[۳]

منابع

ویرایش
  1. «دوزبان‌گونگی» [زبان‌شناسی] هم‌ارزِ «diglossia»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی. جواد میرشکاری، ویراستار. دفتر پنجم. فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۳۱-۷۶-۴ (ذیل سرواژهٔ دوزبان‌گونگی)
  2. Ferguson, Charles A. (January 1959). "Diglossia". WORD. 15 (2): 325–340. doi:10.1080/00437956.1959.11659702. ISSN 0043-7956.
  3. محمودی بختیاری، بهروز (۱۳۹۵). «آموزش گونهٔ گفتاری زبان فارسی: اهمیت و راهکارها». مجموعه مقالات برگزیده نخستین همایش ملی واکاوی منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان. نشر نویسه فارسی.