زمان صعود (انگلیسی: Rise time) در الکترونیک زمانی که در مورد ولتاژ یا جریان تابع پله‌ای صحبت می‌کنیم زمان صعود زمانی است که سیگنال برای تغییر حالت از مقدار مشخص پایین به مقدار مشخص بالا می‌گیرد. این مقادیر ممکن است به عنوان یک نسبت، یا به‌طور مشابه به عنوان درصد با توجه به یک مقدار مرجع داده شده، تعریف شده باشند.

در لوازم الکترونیکی، هنگام توصیف یک ولتاژ یا عملکرد مرحله ای، زمان افزایش زمانی است که یک سیگنال برای تغییر از مقدار کم به مقدار بالا تعیین می‌کند.[۱] این مقادیر ممکن است به صورت نسبت[۲] یا معادل آن به عنوان درصد[۳] نسبت به یک مقدار مرجع معین بیان شوند. در الکترونیک آنالوگ و الکترونیک دیجیتال، این درصدها معمولاً ۱۰ و ۹۰ ((یا معادل ۰٫۱ و ۰٫۹) ارتفاع مرحله خروجی هستند:[۴] با این حال، معمولاً از مقادیر دیگر استفاده می‌شود. برای کاربردهای نظریه کنترل، بر اساس لوین (۱۹۹۶، ص ۱۵۸)، زمان افزایش به عنوان «زمان مورد نیاز برای افزایش پاسخ از x٪ به y٪ از مقدار نهایی آن»، با ۰ تا ۱۰۰٪ افزایش تعریف می‌شود. زمان معمول برای سیستمهای درجه دوم کم رطوبت، ۵ تا ۹۵ درصد برای میرایی شدید و ۱۰ تا ۹۰ درصد برای سیستمهای دارای رطوبت زیاد. با توجه به Orwiler (1969، ص ۲۲)، اصطلاح «زمان صعود» در مورد پاسخ گام مثبت یا منفی اعمال می‌شود، حتی اگر یک گشت منفی منفی به‌طور عمومی زمان سقوط نامیده شود.[۵]

بررسی اجمالی

ویرایش

زمان افزایش یک پارامتر آنالوگ از اهمیت اساسی در لوازم الکترونیکی با سرعت بالا است، زیرا اندازه‌گیری توانایی مدار برای پاسخ به سیگنال‌های ورودی سریع است.[۶] تلاش‌های زیادی برای کاهش زمان افزایش مدارها، ژنراتورها و تجهیزات اندازه‌گیری و انتقال داده‌ها انجام شده‌است. این کاهشها ناشی از تحقیقات بر روی دستگاه‌های الکترون سریعتر و تکنیکهای کاهش پارامترهای مدار سرگردان (عمدتاً ظرفیت و استقراء) است. برای برنامه‌های کاربردی خارج از حوزه الکترونیک با سرعت بالا، زمانهای طولانی (در مقایسه با سطح دستیابی به هنر) گاهی اوقات مطلوب است: مثالها کم شدن نور است، که در آن زمان افزایش زمان طولانی‌تر، از جمله موارد دیگر، در طولانی مدت نتیجه می‌گیرد. طول عمر لامپ، یا در کنترل سیگنالهای آنالوگ توسط سیگنالهای دیجیتال با استفاده از سوئیچ آنالوگ، که در آن زمان افزایش طولانی‌تر به معنی کاهش جریان خازنی و در نتیجه کاهش نویز اتصال به خطوط سیگنال آنالوگ کنترل شده‌است.

عوامل مؤثر بر زمان خیز

ویرایش

برای یک خروجی سیستم معین، زمان افزایش آن هم به زمان افزایش سیگنال ورودی و هم به ویژگی‌های سیستم بستگی دارد.[۷]

به عنوان مثال، مقادیر زمان افزایش در یک مدار مقاومتی عمدتاً به دلیل خازن و سلف سرگردان است. از آنجایی که هر مدار نه تنها دارای مقاومت است، بلکه ظرفیت و سلفی نیز دارد، تا رسیدن به حالت پایدار تأخیر ولتاژ و/یا جریان در بار آشکار است. در مدار RC خالص، زمان خروجی خروجی (10 تا ۹۰)) تقریباً معادل 2.2 RC است.[۸]

تعاریف جایگزین

ویرایش

تعاریف دیگری از زمان ظهور، جدا از تعریفی که توسط استاندارد فدرال 1037C (۱۹۹۷، ص. R-22) و تعمیم جزئی آن توسط لوین (۱۹۹۶، ص ۱۵۸) ارائه شده‌است، گهگاه مورد استفاده قرار می‌گیرد: این تعاریف جایگزین با استاندارد نه تنها برای سطوح مرجع در نظر گرفته شده متفاوت است. به عنوان مثال، گاهی از فاصله زمانی که به صورت گرافیکی مربوط به نقاط رهگیری مماس است که از طریق ۵۰٪ نقطه عملکرد تابع گام کشیده می‌شود، استفاده می‌شود. تعریف دیگری که توسط المور (۱۹۴۸، ص ۵۷) ارائه شد،[۹] از مفاهیم آمار و نظریه احتمال استفاده می‌کند. با در نظر گرفتن پاسخ گام V (t)، او زمان تأخیر tD را به عنوان اولین لحظه از اولین مشتق V ′ (t) تعریف می‌کند، یعنی

 

سرانجام، او زمان صعود tr را با استفاده از لحظه دوم تعریف می‌کند:

 

جستارهای وابسته

ویرایش

منابع

ویرایش
  1. "rise time", Federal Standard 1037C, August 7, 1996
  2. See for example (Cherry & Hooper 1968, p.6 and p.306), (Millman & Taub 1965, p. 44) and (Nise 2011, p. 167).
  3. See for example (Levine 1996، ص. 158), (Ogata 2010, p. 170) and (Valley & Wallman 1948, p. 72).
  4. See for example (Cherry & Hooper 1968, p. 6 and p. 306), (Millman & Taub 1965, p. 44) and (Valley & Wallman 1948, p. 72).
  5. Again according to (Orwiler 1969، ص. 22).
  6. According to (Valley و Wallman 1948، ص. 72), "The most important characteristics of the reproduction of a leading edge of a rectangular pulse or step function are the rise time, usually measured from 10 to 90 per cent, and the "overshoot"". And according to (Cherry و Hooper 1969، ص. 306), "The two most significant parameters in the square-wave response of an amplifier are its rise time and percentage tilt".
  7. See (Orwiler 1969, pp. 27–29) and the "Rise time of cascaded blocks" section.
  8. See for example (Valley & Wallman 1948, p. 73), (Orwiler 1969, p. 22 and p. 30) or the "One-stage low-pass RC network" section.
  9. See (Valley & Wallman 1948, p. 72, footnote 1) and (Elmore 1948, p. 56 and p. 57, fig. 2a).