سرود ملی نروژ «آری این سرزمین را دوست می‌داریم» (به نروژی: Ja, vi elsker dette landet) نام دارد که به‌طور خلاصه به آن «آری دوست می‌داریم» (Ja, vi elsker) گفته می‌شود.

سرود ملی نروژ

سرود ملی  نروژ
ترانه‌سرابیورنستیرنه بیورنسون، ۱۸۵۹-۱۸۶۸
تاریخ رسمیت۱۸۶۴
نمونهٔ صوتی
سرود ملی نروژ

متن این سرود در میان سال‌های ۱۸۵۹ و ۱۸۶۸ توسط بیورنستیرن بیورنسون نوشته شد و نغمه آن را خویشاوند او ریکارد نوردراک در سال ۱۸۶۴ ساخت.

این سرود نخستین بار در ۱۷ مه ۱۸۶۴ به فراخور پنجاهمین سالگرد قانون اساسی نروژ اجرا شد. در مراسم رسمی به‌طور معمول دو بیت نخست و دو بیت آخر آن را خوانده و اجرا می‌کنند.

 
بیورنستیرنه بیورنسون سراینده این سرود.
 
ریکارد نوردراک آهنگ‌ساز سرود.
JA, VI ELSKER DETTE LANDET
(آری این سرزمین را دوست می‌داریم)
۱
آری این سرزمین را دوست می‌داریم Ja, vi elsker dette landet,
بدان‌سان که ناهموار و باد و باران خورده، som det stiger frem,
از دریا سر بر می‌آورد furet, værbitt over vannet,
با هزاران خانه و کاشانه. med de tusen hjem.
دوستش بدار و بدان عشق بورز و Elsker, elsker det og tenker
به پدر ما و مادر ما بیندیش på vår far og mor
و شب‌های افسانه‌پردازان og den saganatt som senker
که رویاها را به کره ارض گسیل می‌دارد. drømmer på vår jord.
و شب‌های افسانه‌پردازان که رویاها را، og den saganatt som senker
رویاها را به کره ارض گسیل می‌دارد. senker drømmer på vår jord.
۲
این سرزمینی است که هارالد آن را یکپارچه ساخت Dette landet Harald berget
با سپاه قهرمانان خود med sin kjemperad,
این سرزمینی است که هاکون آن را پاس داشت dette landet Håkon verget
و اُیویند در آن سرود؛ medens Øyvind kvad;
بر فراز دشتی که اولاف با خون خود Olav på det landet malte
بر آن صلیبی را به تصویر کشید، korset med sitt blod,
جایی که از فراز آن، سـوارا علیه رم fra dets høye Sverre talte
سخن برگشود Roma midt imot.
۳
هرگاه لشکری تاخت، Bønder sine økser brynte
برزگران نیز تبرهایشان را تیز کردند hvor en hær dro frem,
توردنسکیولد در کرانه‌ها تندر بپا کرد Tordenskiold langs kysten lynte,
تا به چشم ما که در خانه‌ها هستیم برسد. så det lystes hjem.
حتی زنان به‌پا خاسته و جنگیدند Kvinner selv stod opp og strede
بدان‌سان که گویا مردانی هستند در رزم؛ som de vare menn;
دیگران را تنها یارای گریستن بود andre kunne bare grede,
اما این گریستن‌ها چندی نپایید! men det kom igjen!
۴
شمارمان همانا زیاد نبود Visstnok var vi ikke mange,
اما بسنده بود، men vi strakk dog til,
گاه که جنگ ما را می‌آزمود، da vi prøvdes noen gange,
و جان‌ها در خطر بود؛ og det stod på spill;
سوزاندن خاکمان را ti vi heller landet brente
به شکست ترجیح می‌دادیم؛ enn det kom til fall;
آنچه رخ داد را به‌یاد آور husker bare hva som hendte
آنچه در فردریکسهالد رخ داد! ned på Fredrikshald!
۵
روزگاران دشواری را پشت سر گذاشته‌ایم، Hårde tider har vi døyet,
که سرانجام سپری شدند؛ ble til sist forstøtt;
اما در ناگوارترین مشقت، men i verste nød blåøyet
آزادی با چشمان آبی بر ما دیده گشود frihet ble oss født.
و به ما نیروی پدرانه بخشید تا Det gav faderkraft å bære
قحطی و جنگ را تاب آوریم، hungersnød og krig,
او به مرگ هم شرافت خویش را بازگرداند - det gav døden selv sin ære -
و آشتی پدید آورد. og det gav forlik.
۶
دشمن سلاح خود را بر زمین افکند، Fienden sitt våpen kastet,
و کلاه‌های فلزی‌اش به هوا رفت، opp visiret for,
ما در شگفتی به سوی او شتابیدیم، vi med undren mot ham hastet,
چرا که او برادر ما شد. ti han var vår bror.
ننگ و نام ما را به موضعی دیگر برکشید Drevne frem på stand av skammen
و روی به سوی جنوب نهادیم؛ gikk vi søderpå;
و حال ما سه برادر یکپارچه هستیم، nu vi står tre brødre sammen,
و همین‌سان خواهیم ماند! og skal sådan stå!
۷
ای مرد شمال، در خانه و کاشانه، Norske mann i hus og hytte,
خدای بزرگت را سپاس گوی! takk din store Gud!
که تصمیم او بر نگهداری این کشور بود، Landet ville han beskytte,
گرچه امور، تیره و تار به چشم می‌آمد. skjønt det mørkt så ut.
تمامی نبردهایی که پدران در آن‌ها جنگیدند، Alt hva fedrene har kjempet,
و مادران در آن‌ها گریستند، mødrene har grett,
پروردگار به آرامی از صحنه‌ها زدود har den Herre stille lempet
تا این‌که ما به حق خود دست یافتیم. vi vant vår rett.
۸
آری این سرزمین را دوست می‌داریم Ja, vi elsker dette landet,
بدان‌سان که ناهموار و باد و باران خورده، som det stiger frem,
از دریا سر بر می‌آورد، furet, værbitt over vannet,
با هزاران خانه و کاشانه. med de tusen hjem.
و همان‌سان که نبرد پدران، این خاک را Og som fedres kamp har hevet
از نیاز به پیروزی بی‌نیاز کرد، det av nød til seir,
حتی ما، اگر زمانه ایجاب کند også vi, når det blir krevet,
برای صلح و آشتی‌اش، بسیج خواهیم شد for dets fred slår leir.

منابع

ویرایش

Wikipedia contributors, "Ja, vi elsker dette landet," Wikipedia, The Free Encyclopedia, (accessed November 21, 2011).