فرانچسکو فیچیکیا
فرانچسکو فیچیکیا (زاده ۱۹۴۶ در بازل سوئیس)[۱] (Francesco Ficicchia) نویسندهای آلمانی زبان است. او در دهه هفتاد، عضو جامعه بهایی سوئیس شد و حتی برای مدتی در مرکز جهانی بهائی در حیفا کار کردهاست. او در سال ۱۹۷۴، انصراف خود از جامعه بهایی را پس از ۳ سال عضویت در آن جامعه رسما اعلام میکند. از آن به بعد، او به نزاعی آشکار با جامعه بهائی و مقامات عالیش وارد میشود.[۲][۳] او بعد از آن چندین مقاله و در نهایت کتابی در نقد جامعه بهایی، تشکیلات اداری بهائیت و اعتقادات آنها مینگارد[۲][۳]
علت پیدایش اختلاف
ویرایشعلت پیدایش اختلاف فیچیکیا با جامعه بهائیت، مطالعه کتاب هرمان زیمر تحت عنوان «یک وصیتنامه جعلی» میباشد.[۳] هرمان زیمر در کتاب خود وصیتنامه عبدالبها را در پیروی از روث وایت جعلی دانسته و در پی آن جانشینی شوقی افندی را زیر سؤال برده است.[۴]
فیچیکیا نظرات مخالف خود را در ارتباط با تشکیلات بهائیت در یازدهم فوریه سال ۱۹۷۵ به صورت مقالهای تحت عنوان «نامه یک خواننده»، در روزنامه der zürcher oberländer در زوریخ منتشر میکند. مدت کوتاهی پس از انتشار اولین نظرات خود و در ماه اوت سال ۱۹۷۵, فیچیکیا مقاله دیگری تحت عنوان «بهایی گری- یک آینده نا معلوم برای دین آینده» در نشریه ادواری دفتر مرکزی کلیسای پروتستان منتشر میکند.[۵] فیچیکیا تحقیقات خود را کامل کرده و آن را به صورت کتابی تحت عنوان «آیا بهائیت دین جهانی در آینده است؟ پژوهشی نقادانه در تعالیم، تاریخ و تشکیلات آن.» (به [?Der Bahaismus -Weltreligion der Zukunft] Error: {{Lang-xx}}: متن دارای نشانهگذاری ایتالیک است (راهنما))[۶] در سال ۱۹۸۱ توسط دفتر مرکزی کلیسای پروتستان آلمان دائره مسائل عقیدتی (به آلمانی: Evangelische zentralstelle fur welTanschauungsfragen) منتشر میکند. این کتاب بحثهای بسیاری در پی داشتهاست.[۲][۳] میشل میدلن برگر (به انگلیسی: Michael Midlenberger) این کتاب را اولین اثر معتبر و نقادانه در زمینه بهائیت دانسته است.[۷] همچنین جامعه آکادمیک آلمان از این اثر استقبال ویژهای میکند.[۷] به عنوان نمونه، قومیت شناسان و محققان مطالعات زبان عرب چون جوزف هنینگر در سال ۱۹۸۳ این کتاب را مورد پسند معرفی کردهاست.[۷] وی همچنین با دنیس مک ایون مقایسه شدهاست.[۷] کتاب فیچیکا به جایگاه جامعه بهائی در آلمان لطمه وارد کرد. بهائیان در ابتدا تصمیم گرفتند توجهی به کتاب او نکرده ردیهای بر آن ننگارند. اما بعداً آثار آن را در روابطشان با دولتمرادن دیدند.[۱] فیچیکیا مقاله دیگری نیز تحت عنوان «بهائیت: دین، دولت و جامعه در یک حکومت دینی جهانی»[۸] در زمینه بهاییت در سال ۱۹۹۴ به چاپ رسانده است. به نظر فیچیکیا نگاه نقادانه به بهاییت از طرف بهاییان به ندرت به چشم میخورد که اثر وی را در این راستا متمایز کردهاست. جامعه بهایی پس از چهارده سال در ۱۹۹۵ کتابی تحت عنوان (به [] Error: {{Lang-xx}}: فاقد متن (راهنما)) در رد نظرات فیچیکیا در ۸۶۰ صفحه مینگارد.[۹] این اثر ابتدا در آلمان منتشر میشود و پس از چندی به انگلیسی تحت عنوان (به انگلیسی: Making the crooked straight) و در پی آن به فارسی تحت عنوان «راست را کژ انگاشتند» ترجمه میشود.[۱۰] دنیس مک ایون به حجم این ردیه انتقاد وارد کرده، آن را غیر ضرروری دانسته و غیر آکادمیک خوانده است.[۳] همچنین صلاحیت نویسندگان آن را در نگارش یک کتاب گسترده آکادمیک زیر سؤال برده است.[۳] وی دلیل خود در بیان چنین مطلبی را، در غیر آکادمیک خواندن اثر فیچیکیا، توسط نگارندگان این ردیه بیان کردهاست. به اعتقاد مک ایون، نویسندگان ردیه مزبور به همان اندازه از توانایی نگارش مطلبی آکادمیک برخوردارند که فیچیکیا برخوردار است.[۳] او هر دو جبهه را از نظر نگارش در زمینههای مطالعات دینی و زبان عرب آماتور معرفی کردهاست. در این میان شوفر و گلمر هیچکدام نه به فارسی و نه به عربی مسلط میباشند، و بحث در مورد مسائل مطرح شده در کتابشان نیاز به تسلط به آن زبانها دارد.[۳] از طرف دیگر، به گفته دنیس مک ایون، بهاییان در مورد اسلام و مسیحیت همان کاری که فیچیکیا با بهاییت انجام داده است را انجام دادهاند، حال چرا این گونه متون انتقادی را بر نمیتابند؟ وی معتقد است، بهاییان تنها تحقیقاتی که هیچ مغایرتی با نظرات محققان شناخته شده و اصول گرای بهایی ندارد، مورد قبول میدانند. و این راه را خلاف تحقیق آکادمیک میشمرد.[۳]
فیچیکیا کتاب خود را در سال ۲۰۰۹ تجدید چاپ میکند. به گفته وی علت تجدید چاپ کتاب سال ۱۹۸۱، پاسخ به اتهامات ردیه مزبور میباشد. او در چاپ جدید خود مطالب گذشته را کاملاً تکرار نکرده و نکات جدیدی را بر اساس واقعیتهای روز به اثر گذشته خود اضافه کردهاست.
نظرات و دیدگاههای فیچیکیا
ویرایشفیچیکیا نظرات خود را در کتابش تحت سه بخش کلی بیان میدارد. بخش اول به معرفی بهاییت، تاریخچه، تعالیم و تشکیلات آن میپردازد. بخش دوم، کتاب اقدس بهاءالله را بررسی میکند و بخش سوم، تفاوتهای موجود میان موارد مورد مدعای تعالیم و آموزههای بهاییت، با آنچه در واقعیت به چشم میخورد را مورد دقت نظر قرار میدهد.[۶] به نظر فیچیکیا، ساختار تشکیلات جهانی بهایی سختگیر و پیچیده است. همچنین تشکیلات از پیروان خود انتظار اطاعت بی چون و چرا دارد و خاطیان در ابتدا طرد اداری و در صورت اصرار بر تخطی، طرد روحانی میشوند. در این حال است که فیچیکیا اساس اهداف سیاسی تشکیلات جهانی بهایی را نوعی دیکتاتوری معرفی میکند. نویسنده از عنوان کلیسایی کردن جامعه بهایی در این میان استفاده میکند زیرا معتقد است که از زمان تشکیل بیت العدل، تشکیلات بهایی مانند کلیسای کاتولیک به عنصری از قدرت حقوقی بدل شدهاست. در این حال است که هرگونه تفکر انتقادی با برخورد از طرف تشکیلات مواجه شده و در مواردی مخالفان حتی با طرد اداری و روحانی مواجه میشوند. فیچیکیا معتقد است که این گونه تمرکزگرایی در تشکیلات ضد دمکراتیک است.[۶] فیچیکیا کتاب اقدس را سرشار از قواعد سخت و نامانوس و در مواردی حتی طاقت فرسا قلمداد میکند. به عنوان نمونه، دو همسری و اتخاذ کنیز، احکام ارث و مهریه و احکام کیفری چون برخورد با سارق را مخالف تعالیم تبلیغاتی بهاییان میداند. در ادامه نویسنده اشاره میکند که شاید علت عدم دسترسی کامل غرب به این کتاب همین احکام نامتعارف باشد.[۶]
منابع
ویرایش- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ momen, p.193
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Making the Crooked Straight, by Udo Schaefer, Nicola Towfigh, and Ulrich Gollmer
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ ۳٫۸ Denis MacEoin Reviews Making the Crooked Straight H-Bahai, 2001
- ↑ Hermann Zimmer, Gordon Campbell (M.A.) (۱۹۷۳). A Fraudulent Testament Devalues the Bahai Religion: Into Political Shoghism. World Union for Universal Religion & Universal Peace.
- ↑ Der Bahaismus - Ungewisse Zukunft der" Zukunfts Religion". Materialdienst 15\16 Volume 38. ۱۹۷۵.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ Francesco Ficicchia (۱۹۸۱). Der Bahaismus: Weltreligion der Zukunft?: Geschichte, Lehre und Organisation in kritischer Anfrage. Stuttgart: Quell Verlag.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ «momen» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۴ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۶ اوت ۲۰۱۰.
- ↑ Bahāʼī: Religion, Staat und Gesellschaft in einer weltumspannenden Theokratie. ۱۹۹۴.
- ↑ «Making the crooked straight». بایگانیشده از اصلی در ۴ آوریل ۲۰۱۴.
- ↑ اودوشفر (۱۳۷۹). راست را کژ انگاشتهاند. جورج رنالد، آکسفورد.